معرفی کتاب نبرد هنرمند
اگر در زندگی مانعی وجود دارد که نمی توانید آرزوهای تان را محقق کنید، دلیلش را در این کتاب خواهید یافت.
مانعی به نام مقاومت که در وجود هر یک از ما وجود دارد که عبور از آن اصلی ترین چالش ما در زندگی است، اگر بر این مانع پیروز شویم در پشت آن به همه آنچه تا به حال دست نیا فته ایم دست خواهیم یافت.
هر کاری را که بخواهید انجام دهید از مسواک زدن شب بگیر تا صبح زود بیدار شدن، شستن ظرف های آخر شب، گرفتن گواهینامه، مدرک تحصیلی، پیدا کردن کار مناسب، نواختن موسیقی، کشیدن نقاشی و به پایان بردن کاری که آرزویش را دارید…
در همه این ماجراها نیرویی بازدارنده به نام مقاومت وجود دارد که مانع رسیدن ما به هدف مان می شود، البته اگر بخواهید تنزل کنید او مانع شما نمی شود ولی وقتی تصمیم می گیرید که پیشرفت کنید، سرو کله مقاومت پیدا می شود و تمام کلک هایش را سوار می کند تا شما را منصرف کند و شما را به همان منطقه امنی که هستید دعوت کند.
این کتاب بسیار آموزنده پرده از تمام کلک های زیرپوستی مقاومت بر میدارید، حتی گاهی باورتان نمیشود که چه چیزهای کوچک بازدارنده ای در درون تان اتفاق می افتد که همگی نتیجه مقاومت است.
برشی از کتاب
مقاومت به خودی خود ویرانگر است اما باید از مخاطرات موازی آن هم بپرهیزید: خرابکاری های دیگران.
هنگامی که نویسنده شروع به غلبه بر مقاومتش میکند، یعنی هنگامی که می نشیند و شروع به نوشتن می کند،
ممکن است اطرافیان نزدیکش کارهای عجیب و غریبی بکنند:
بد اخلاق و عبوس بشوند؛ بیمار بشوند یا نویسنده بیدارگر را متهم کنند که “عوض شده” یا “دیگر آن آدم که باید باشد نیست”.
هرچه این افراد رابطه نزدیکتری با نویسنده بیدارگر داشته باشند رفتار عجیب تری از خود به نمایش میگذارند و هیجان بیشتری به خرج میدهند. همگی تلاش میکنند در کار او اخلال کنند.
علت این است که آنها به عمد یا غیرعمد در برابر مقاومت خودشان تقلا میکنند. موفقیت نویسنده بیدارگر مایه سرزنش آن هاست. اگر او می تواند بر روح شیطانی غلبه کند چرا آنها نمی توانند؟
بیشتر زوج ها یا دوستان صمیمی، حتی در خانواده ها، وارد معاهدهای تلویحی میشوند که به موجب آن هر تعهد شخصی غیرعمدی در همان منجلابی گرفتار میشود که خود او و سایر دوستان صمیمی اش راحت در آن آرمیده اند.
بزرگترین خیانت خرچنگ این است که از لبه سطل بیرون بپرد.
هنرمند روشنگر باید سنگدل باشد، هم با خودش هم با دیگران. هنگامی که حرکت خود را آغاز کردید نباید برای کمک به دوستی که پاچه شلوارش به سیم خاردار گیر کرده بایستید.
بهترین کاری که میتوانید برای آن دوست انجام بدهید و خود او هم اگر دوست واقعی باشد همین را از شما می خواهد این است که از موانع عبور کنید و به حرکت ادامه بدهید.
بهترین و تنها کاری که هنر مند می تواند برای دیگران انجام بدهد این است که الگو و منبع الهام آنها بشود.
حالا جنبه های بعدی مقاومت را بررسی می کنیم:
مقاومت و طفره رفتن
طفره رفتن متداول ترین مظهر مقاومت است چون آسانترین راه توجیه است. به خودمان نمیگوییم: “هیچگاه سمفونی ام را نخواهم نوشت.”
به جای آن میگوییم: “میخواهم سمفونی ام را بنویسم؛ فقط این کار را از فردا شروع می کنم.
زیان بار ترین جنبه طفره رفتن این است که ممکن است تبدیل به عادت بشود به عادت بشود. زندگی های خود را به تعویق می اندازیم و این کار را تا بستر مرگ ادامه میدهیم هیچگاه فراموش نکنید:درست در همین لحظه است که می توانیم زندگی هایمان را دگرگون بسازیم.
در گذشته چنین لحظهای وجود نداشت و بعدها هم پیش نخواهد آمد که قدرتی برای تغییر سرنوشتمان داشته باشیم.
همین لحظه است که می تواتنیم علیه مقاومت بشوریم.
همین لحظه است که میتوانیم بنشینیم و کارمان را انجام بدهیم .
ما برای خودمان گرفتاری درست می کنیم چون راه آسانی برای جلب توجه است.
گرفتاری شکل تقلبی شهرت است. آسانتر است که معتاد بشویم تا اینکه مقاله راجع به اشارات متافیزیکی درمانهای جوزف کنراد را به پایان برسانیم.
ناخوشی و بیماری شکل از گرفتاری است همچنان که اعتیاد به مواد مخدر یا الکل، آمادگی برای سوانح، همه روان پریشی ها مانند اضطراب وسواس گونه، ضعفهای اخلاقی به ظاهری بی آزار مانند حسادت، تاخیرهای همیشگی، صدای انفجار موسیقی که با قدرت ۱۱۰ دسی بل از شیشه تیره ماشین به گوش میرسد، و هر چیزی که بدون درد با استفاده از وسایل مصنوعی توجه ما را از خودمان دور میکند، مظهری از مقاومت است.
ناگفته پیداست که همین قاعده کلی برای خرید کردن، تلویزیون دیدن، غیبت کردن و خوردن مواد غذایی چرب، شیرین، شور یا شکلات صدق میکند.
مقاومت وقتی پیروز میشود خیلی کیف میکند.
میداند که توجه ما را با یک تو رگ زنی راحت و ارزان پرت می کند و ما را از انجام دادن کارمان باز می دارد.
خودتان از میزان پوچی که پس از آن احساس می کنید می توانید به خودتان پاسخ بدهید هر چه بیشتر احساس خلا بکنید بیشتر مطمئن باشید که انگیزه واقعی تان برای انجام آن کارها عشق نبوده بلکه مقاومت بوده است.
بدرفتاری با دیگران شکلی از مقاومت است. مشتاقان تن دادن به تحمل آزار و اذیت دیگران هم همین طور.
هنرمندی که مشغول کار است گرفتاری را در زندگی خود تحمل نمیکند چون می داند گرفتاری او را از انجام دادن کارش بازمیدارد.
هنرمندی که مشغول کار است همه منابع گرفتاری را از جهان خود بیرون می کند. میل شدید به ایجاد گرفتاری را سرکوب و آن را به اثر هنری خود تبدیل میکند.
برای حرفه ایی هیچ چیز به جز کار اهمیت ندارد، حتی یک بحران خانوادگی بی مقدمه یا شروع ناگهانی جنگ جهانی سوم. حرفه ای خودش را نشان می دهد.
او آماده خدمت به خدایان است.
به یاد داشته باشید مقاومت مترصد است که ما حاکمیت و اقتدارمان را واگذار کنیم.
کتاب: نبرد هنرمند اثر استیون پرسفیلد
گردآوری: پریسا مشکین پوش
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.