جملاتی از اکهارت تُله (زمینی نو)
زندگی اتفاق نمی افتد
ذهن در حال اتفاق افتادن در زندگیست
لحظه در لحظه بعدی اتفاق میافتد،
و همان لحظه زندگیست نه لحظه قبل و نه لحظه بعد.
چون همان قبل و بعد کردن لحظه همان اتفاق ذهن میباشد.
نه رسیدنی هست نه درجه ای، هر آگاهی در همان لحظه پیدا میشود
و در همان لحظه کهنه و تبدیل به شناخت ذهن
تعریف همین لحظات هم شناخت ذهن میباشد
چاره ای نیست که با لسان انسانی شاهد این لحظات هستیم و بس،
و هر تعریفی قطعا گذشته ذهن میباشد
البته منظور خوب و بد کردن هم نیست
هر لحظه حتی با ذهن هم خود زندگیست ،
اما بررسی آن لحظه توسط خود ذهن همان محدودیت ذهنی میباشد
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
آزادی، هنگامی آغاز میشود که درک کنید
شما «فکرکننده» نیستید.
همین که تماشاگر ِ فکرکننده شوید،
سطح بالاتری از آگاهی فعال میشود.
آنگاه به تدریج متوجه میشوید
که در ورای فکر،
گسترهٔ عظیمی از شعور
وجود دارد که فکر فقط
بخش کوچکی از آن است.
متوجه میشوید که
تمامی چیزهای به راستی مهم
مانند زیبایی،
عشق،
خلاقیت،
شادی و آرامش درونی
از ورای ذهن برمیخیزند.
به این ترتیب
آهسته آهسته
بیدار میشوید.
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
هرگاه رابطه شما
به خوبی پیش نمیرود،
هرگاه این رابطه
“دیوانگی” شما و یارتان را پدیدار میکند،
شادمان باشید،
زیرا آنچه در ناآگاه پنهان بود
اکنون به روشنایی آمده و
فرصتی برای رهایی ایجاد شده است.
هر لحظه نسبت به آن لحظه دانا بوده،
به ویژه متوجه (حالت درونی خود) باشید.
اگر خشم وجود دارد،
بدانید که خشم وجود دارد.
اگر حسادت،
حالت تدافعی،
نیاز به جر و بحث و محق بودن،
کودکی در درون که مهر و توجه میطلبد
یا هر نوع درد عاطفی وجود دارد،
هر چه هست،
حقیقتِ آن لحظه را بدانید
و آن دانسته را در نظر داشته باشید.
آنگاه رابطه تبدیل به ٭سادانا (sadhana)
یا تمرین معنوی شما میشود.
٭اگر رفتار ناآگاهانهای
در شریک زندگی خود مشاهده میکنید،
آن را در آغوش پُر مهرِ (آگاهی) بگیرید
تا واکنش نشان ندهید.
ناآگاهی و دانایی
نمیتوانند مدت طولانی کنار هم باشند،
حتی اگر آگاه فقط در شخص مقابل باشد
و نه در فردی که از سرِ ناآگاهی عمل میکند.
انرژی نهفته
در خشونت و حمله،
به هیچ وجه
نمیتواند حضور عشق را تحمل کند
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
آدم کمرویی که
از توجه دیگران میترسد،
از “منِ درون” آزاد نیست،
بلکه “منِ درون” او دو دل است؛
هم توجه میخواهد
و هم از توجه دیگران میترسد.
ترس از این که مبادا توجه،
به حالتی از انتقاد
یا تایید نشدن تبدیل گردد،
یعنی آنچه که میتواند
حس اعتماد به نفس او را بالا ببرد،
موجب از بین رفتن آن شود.
به همین دلیل ترس او،
از نیازش به توجه بیشتر است.
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
هرگاه فاجعهای به بار میآید
یا اوضاع به شدت خراب میشود،
مانند:
بیماری،
ناتوانی،
از دستدادن خانه یا دارایی
شکست در رابطهای نزدیک
مرگ یا رنج عزیزان،
بدانید که این وضعیت
دارای روی دیگری نیز هست.
یعنی شما
فقط یک گام
با رویدادی شگفتآور
فاصله دارید.
یک تحول کیمیاگرانهٔ کامل
تبدیل فلز درد و رنج به طلا.
این یک گام “تسلیم” است.
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
برای آن که از میزان چیرگی
زمان روانی بر خود آگاه شوید،
از این محک ساده استفاده کنید.
از خود بپرسید:
«آیا در کاری که انجام میدهم،
احساس شادمانی، راحتی و سبکی میکنم؟»
اگر چنین احساسی ندارید،
زمان، لحظهٔ حال را پوشانده است
و زندگی به عنوان بار یا
کشمکشی به نظر میرسد.
الزاماً به این معنا نیست
که به تغییر آن کار نیاز دارید.
ممکن است کافی باشد که
«چگونگی» انجام آن را تغییر دهید.
همیشه «چگونه»
مهمتر از «چه» است.
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
منبع:
بخش هایی از کتاب های اکهارتوله
زمینی نو
نیروی حال
اگر به بخش فرهنگ و هنر علاقمند هستید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.