تاثیر تلفنهای هوشمند برتجربه متفاوت دوران کودکی
نویسنده: لیا کمبل
سایت healthline
مترجم: خورشیدبانو گردانپور
تاثیر تلفنهای هوشمند برتجربه متفاوت دوران کودکی
حتی اگر بیشتر نوجوانان درگیر اعتیاد واقعی به تلفن خود نباشند، این فناوری، دوران کودکی متفاوتی را، برایشان رقم میزند.
دختر ۱۹ ساله کالین هارتز، بندرت بدون تلفن همراهش، دیده میشود. مادرش از آلاباما به تازگی به Healthline گفت: “او از گوشی خود برای همه چیز استفاده می کند. تقویمش، یادداشتبرداری، و گوش دادن به موسیقی. در بیشتر مواقع با دوستان خود از طریق پیامک و اسنپ چت ارتباط برقرار میکند. روزهای زیادی پیش میآید که او با کسی گفتگوی واقعی ندارد.”هارتز دراین مشاهدات تنها نیست.
گزارش اخیر که Common Sense Media منتشر نموده است، نشان داد که ۷۲ درصد نوجوانان احساس میکنند باید بلافاصله به اعلانهای تلفن خود پاسخ دهند و ۵۹ درصد والدین احساس میکنند نوجوانانشان به دستگاههای تلفن همراه خود اعتیاد دارند.این اعداد، شیب دار و نگرانکننده هستند؛ اما خبر خوب آنکه، این آمار، تا حدی اغراق آمیز و بزرگنمایی شده اند.
طبق گفته دکتر دیوید هیل متخصص اطفال AAP )رئیس شورای ارتباطات و رسانه) اعتیاد واقعی به تلفن در حقیقت به رفتار های وسواسی برمیگردد. اینکه آیا بچه خواب کافی دارد؟ ورزش؟ داشتن ارتباط رو در رو با دوستان و خانواده؟ آیا تکالیف انجام میشود؟ اینها سوالاتی است که باید بپرسید. هرنوع فعالیت وسواسی، اعم از قمار یا استفاده از اینترنت، دراینکه چه فعالیتهای دیگری فدای زمانی که کودک با گوشی سپری میکند، باید در نظر گرفته شود، و چنانچه کودک همه کارهای دیگر را انجام دهد، اثبات اعتیادش سخت است.
گرچه هنوز هم اعتیاد واقعی به تلفنها و دستگاهها دیده میشود. وی(دکتر هیل) به Healthline گفت: “یک تعریف واقعی از این اختلال وجود دارد. استفاده مشکلزا از اینترنت (PIU) و اختلال بازیهای اینترنتی. محققانی که به بررسی این دو موضوع میپردازند، فکرمیکنند درصد مبتلایان زیر ۱۰ درصد است. شاید برای PIU تا ۸ درصد، اما این ارقام حداکثری است.”
با اینحال، حتی اگر بیشتر نوجوانان اعتیاد واقعی به تلفن خود نداشته باشند،
به دلیل فناوری موجود، دوران کودکی تغییر یافتهای، خواهند داشت.
توقف در رشد
طبق تحقیقی که سال گذشته در مجله Child Development منتشر شد، نوجوانان امروزمسیر آهستهتری برای پذیرش مسئولیت های بزرگسالان تجربه میکنند. و محققان تأثیر استفاده از تلفنهمراه و تبلت را یکی ازعوامل مؤثر دانستهاند . ازآنجا که فقط چند کلیک فاصله تا ارتباط اجتماعی وجود دارد، نوجوانان امروز کمتر تمایل به ترک خانه، برای ارتباط در دنیای “واقعی” دارند.
حتی وقتی نوجوانان وارد دنیای واقعی میشوند، بسیاری از آنان هنوز هم در جدا شدن از تلفن خود با مشکل مواجه میشوند. این پدیده ای است که ملیسا براگ ، مادری در ویرجینیا، هنگام بیرون رفتن با دختر نوجوانش متوجه آن شده است.
وی به تازگی به Healthline گفت:
“برخی از دوستانش حتی در مناسبتهای دوستانه مدام درگیر تلفنهایشان هستند.
آنها نمیتوانند تلفنهای خود را به هیچوجه کنار بگذارند.”
این نوع رفتار در واقع همان مرز اعتیاد واقعی است. همان که ساندرا ویندام، معلمی از تگزاس، در کلاس خود نیز مشاهده کرده است.
وی به Healthline گفت:
“بیشتر بچهها فقط یک عادت بد دارند، نه یک اعتیاد واقعی.
کسانی که اعتیاد مشروع دارند، نمیتوانند از قوانین پیروی کنند.”جان موپر درمانگر نوجوانان درمانگاه Blueprint Mental Health در سامرویل، نیوجرسی است. همانطورکه او توضیح داد:
“مغز ما دقیقاً همان کاری را انجام میدهد که برایش ساخته شده است. وقتی متولد می شویم، مغز ما مانند یک هارد دیسک است که مدام خودش را بهروزرسانی میکند و تجربیات جدید را از بین میبرد. ما این گونه ساخته شدهایم که به سمت لذت حرکت میکنیم و از پیامدها دور میشویم. مطالعات نشان داده است که چگونه اعلانهای موجود در تلفنهای ما میتوانند دوپامین را تحریک کنند. پس از مدتی، مغز ما این موضوع را با لذت ارتباط میدهد. و برای برخی از کودکان و بزرگسالان، جستوجوی اين دوپامین، میتواند وسواسی شود.”
متأسفانه به همین سادگی نیست که تلفنهای ما باعث شوند احساس بهتری داشته باشیم. گرچه رضایت فوری ممکن است باعث ایجاد ضربه دوپامین شود که ما (و نوجوانان ما) را بارها و بارها به دستگاههای خود برمیگرداند، اما برخی تحقیقات نشان می دهد که تأثیر طولانی مدت آن می تواند کاملاً منفی باشد.
مطالعهای در سال ۲۰۱۷ در مجله علوم روانشناسی بالینی نشان داد که برای نوجوانان در کلاسهای ۸ تا ۱۲، افزایش زمان در رسانههای جدید (شامل رسانههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند) منجر به افزایش علائم افسردگی، پیامدهای مربوط به خودکشی و میزان خودکشی شده است. اگرچه محقق، ژان تونگه اذعان میدارد که رابطه با علیت برابر نیست، اما این نتایج را هشداری برای والدین میداند.
وقتی صحبت از تلفن و ارتباط دائمی ما با اینترنت میشود،
گرچه از چیز خوبی حرف میزنیم، ولی افراط در آن زیانبار است.
مشکلات والدین
فقط نوجوانان نیستند که این نیاز مداوم به دسترسی به گوشیشان را تجربه میکنند. همانطور که ویندام توضیح داد، بعضی اوقات پدر و مادرها، خودشان قسمتی از مشکل هستند.
“پدرمادرها، در طول روز، مدام به فرزندانشان پیام میدهند و اگر بچهها توانایی پاسخدادن، نداشته باشند، بسیار مضطرب میشوند.
” او به healthline گفت: “
محتوای این پیامها نیز، بندرت مربوط به مدرسه میباشد. حتی در حین آزمون ایالتی که قوانین سفت و سختی دربارهی همراه داشتن تلفن دارد نیز، برخی از والدین با مدرسه تماس گرفتند و اصرار کردند که تلفن به کودکانشان برگردانده شود. و وقتی با والدینی تماس میگیرم تا رفتار زشت یا نمرهی بد را که به خاطر تاثیر مخرب گوشی تلفن است، اطلاع بدهم، گوشیهمراه، بندرت به عنوان مجازات از کودک گرفته میشود.”
براگ اعتراف میکند که درحال حاضر خودش از کودکانش به تلفن همراه معتادتر است: “من میدانم که به گوشیام معتادم.” وی به healthline گفت: ” با توجه به خانهدار بودنم و اینکه آموزش بچهها به عهده خودم (home-school) است، خیلی وقتها احساس گوشهگیری از همسالانم دارم. حدود ۹۰% از ارتباطات من توسط رسانههای اجتماعی است. من در بیشمار گروههای فیسبوک عضو و مدام در حال بالا و پایین کردن صفحات (scroll) آنها هستم که انجام وظایفم در خانه را مختل میکند. بعضی اوقات آنقدر در گفتوگوی آنلاین غرق هستم که اصلا متوجه نمیشوم یک ساعت است که تکان نخوردهام.”
او در این دغدغه تنها نیست. موپر به healthline میگوید:
“من هم مقصرم. من باید سخت تلاش کنم تا مدام به گوشی سر نزنم.
و من یک روانشناس هستم. من یک بزرگسال هستم. با این حال برایم سخت است.”
برنامه ریزی خانوادگی
موپر پیشنهاد داد پدر و مادرها راه دیگری را به کودکان از سن کم نشان دهند: “اینکه بتوانیم با بچههای خود، ارتباطی داشته باشیم که در آن، فعالیتهای دیگری انجام شود. از سن کم به آنها بیاموزیم که چیزهای دیگری هم در زندگی اهمیت دارند.”
او اضافه کرد: “بچههای کوچک مثل یک اسفنج میمانند، و هر تجربهای، میتواند تأثیر زیادی روی آنها داشته باشد.
در آن سن، صفحهی گوشی، یک امتیاز ویژه است از همان اول به صورت واضح و محکم، حد و حدودها را مشخص کنید.”
دکتر هیل دربارهی سهیم کردن کودکان دراین گفتوگوها اینگونه فکر میکند، که دلایل متعددی برای آوردن دستگاهها در زندگی کودکتان هست، و هیچ سن مناسب دقیقی، وجود ندارد؛ چون بسته به دلایلی که دارید، سن بچهها هم ممکن است متفاوت باشد. پس سؤال اول من همیشه این است:
“چرا بچهی شما نیاز به این دستگاه دارد؟”
وقتی این سؤال را پاسخ دادید، میتوانید برای مصرف آن، محدودیت قراردهید.
خیلی آسانتر است از همان اول این قوانین مشخص شوند، تا این که بعد از دادن آزادی مطلق، دسترسی آنها را محدود کنید.”
خبر خوبی که دکتر هیل میدهد: “کودکان قادرند شریکهای خوبی برای انتظارات واقعبینانه باشند. شاید کمی پس بزنند، ولی شما میتوانید آنها را در بحث شرکت دهید.
از آنها بپرسید که چه قانونهایی به نظر درست و منصفانه هستند، و چه مجازاتی باید برای شکستن این قوانین در نظر گرفته شود.”
او اضافه کرد، برنامهی رسانهی خانواده AAP، منبعی مناسب برای برنامهریزی، در اختیار خانواده شما قرار میدهد.
برای نمونه، براگ قدمهایی را برای دختر ۱۵ سالهی خود برداشته است تا مطمئن باشد که دخترش این وابستگی به گوشی همراه، که خودش از آن میرنجید، را تجربه نکند.
ما ساعتهای خاصی را برای کار با گوشی مجاز کردیم و وظایف روزانهای را برایش مشخص کردیم که قبل از دسترسی به گوشی باید انجام دهد.
براگ گفت: “دخترش اجازه ندارد گوشی خود را شبانه در اتاقش نگه دارد و فقط می تواند یک اکانت در اینستاگرم داشته باشد.”
وقتی پسر ۵ سالهاش رفتارهای مشکل سازی در رابطه با تبلت خود نشان میداد، او دوباره دست به عمل شد. او گفت: “ما به او اجازه دادیم نتفلیکس را روی تبلت تماشا کند تا بتوانیم از تلویزیون برای تماشای سریالها و فیلمهای خودمان استفاده کنیم. قبل از اینکه بدانیم، او به تبلت وابسته شد و همیشه به همراهش بود.
” براگ گفت: “ما سعی کردیم زمان استفاده از تبلت را محدود کنیم ولی وقتی لحظه کنار گذاشتن دستگاه فرا میرسید، او کاملاً آشفته میشد، پس در نهایت تصمیم گرفتیم که اصلا اجازه ندارد از تبلت استفاده کند.”
در نمونهای دیگر، هارتز و خانوادهاش قدمهای بیشتری برای کاهش استفاده از تلفنهای همراه و دستگاههای الکترونیکی دیگر برداشتهاند. او به healthline میگوید: ” برایم ناراحتکننده است که مردم دیگر برای خودشان زندگی نمیکنند. انگار بیشتر کارهایمان فرصتی برای عکس گذاشتن دراینستاگرام یا فیس بوک، است.”
او توضیح میداد که برای بچههای خود، تجربهی متفاوتی را میخواهد. دربارهی محدودیتهایی که برای تلفن پسرش قرار داده حرف زد
(محدود به یک ساعت در روز، و خاموش شدن گوشی همراه در ساعتهای مدرسه و هر شب ساعت ۹).
او همچنین به healthline دربارهی سفر اخیر خود گفت: “بچه هایش تا قبل از خواب، فقط برای ۲۰ دقیقه مجاز بودند با گوشیشان کار کنند؛ و خیلی به ما خوش گذشت!”
به نظر میرسد، متخصصان، برای پدر و مادرهایی که آرزوی تعادل در فضای مجازی و دنیای واقعی را برای بچههایشان دارند، با روش خانوادهی هارتز، موافقند. محدود کردن دسترسی به تلفن شخصی و ساختن ارتباطات واقعی رو در رو، بهترین راه جلوگیری از تبدیل شدن تکنولوژی به یک وحشت است.
و این فقط برای نوجوانان صادق نیست، اگر شما هم اندکی وابستگی به گوشیتان حس میکنید،
شاید وقتش باشد که یک قدم بیرون بروید، با یک دوست ناهار بخورید و با واقعیت، ارتباط دوباره داشته باشید.
منبع:
سایت healthline
https://www.healthline.com/health-news/smart-phones-causing-kids-to-experience-altered-childhoods
اگر به بخش روانشناسی علاقمند هستید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.