نوشتنهای بی بهانه
نوشتن درباره نوشتن
از خاتونجان بپرس
از خاتون جان پرسیده بودید: نوشتههایمان را کجا نشر دهیم؟ از چه زمان به چاپ آثارمان فکر کنیم؟ آیا از نوشتن میتوان درآمدزایی کرد؟
_ روزانه نویسی و درست کردن یک صفحه عمومی در فضای مجازی(تلگرام، اینستاگرام، و…) برای جمع آوری نوشتهها و تمرینها _ پیشنهاد ۱ (این مطلب ادامه دارد)_
_معرفی کانالهای مفید در حوزه نوشتن: “نویسنده شو “، “مدرسۀ نوشتن “، “گزین گویه “، “قصهها و اندیشههای رویا ” “اهل نوشتن “، “ویراستار ”
این قسمت: نوشتنهای بی بهانه
به جایی، بهانهای، صفحهای برای تمرینهای نوشتنم فکر میکنم. به دوباره شروع کردنِ بیدلیل، به نوشتن برای خوانده نشدن، به تولید محتوایی برای گم شدن در این همه متن و نوشته، به نوشتن فقط برای نوشتن.
فکر میکنم به نوشتن بیربط؛ پیاده کردن همۀ واژههای معلق در ذهنم روی صفحۀ کاغذ، محیط word، گوشی، و یا حتی ننوشتن، بله ننوشتن؛ و فقط فکر کردن و رها کردن و رفتن سراغ یک سوژۀ دیگر و نیمه رها کردن و ننوشتن و رها کردن و بیخیال شدن و بیخیال شدن.
به جایی برای گفتگوهای درونیام، به رقص واژهها برای اندیشیدن، به درمانم با نوشتن. میاندیشم و میاندیشم و باز هم … .
من گم شدهام!
تمام صفحههایم پرشدهاست از کانالهای نوشتن: “نویسنده شو “، “مدرسۀ نوشتن “، “گزین گویه “، “قصهها و اندیشههای رویا ” “اهل نوشتن “، “ویراستار ” ، درسگفتار نوشتن، فیلمهای آموزشی نویسندگی در یوتیوب، و… . اگر نخوانم و ننویسم، پادکست، پادکست رهایم نمیکند. من در محتوا گم شدهام. خوراک روزانهام، نان و آب و خواب و خرابم شده است “نوشتن”!
«راستی میدونستید ایده داشتن کار نیست؟! » این را در پادکست ” باشگاه پنج صبحیها” شنیدم. کسی که دست بکار انجام یک ایده میشود؛ در واقع دارد کار میکند ، نه کسی که فقط ایدهای دارد. و من خیلی وقتها در ایدههایم فقط غرق شدهام. بی آنکه کاری انجام دهم.
به جایی، صفحهای، بهانهای برای کاری انجام ندادن فکر میکنم. به ایده داشتن و فقط ایده داشتن و نوشتن ایدهها، یا حتی ننوشتن. به آزادی مطلق در نوشتن فکر میکنم. آزاد از هر قیدی، همان “هر چه میخواهد دل تنگت”.
بیاندیشهی ربط داشتن یا نداشتن. فارغ از شمارش تعداد جملهها و کلمات. دور از دلنگرانی مرتب ونامرتب بودن، مرتبط و بیربط بودن، درست یا نادرست، با یا بدون ویرگول و نقطه، فاصله و نیم فاصله ، و یا حتی رعایت قوانین دستوری و املایی، و… . چه میشود اگر…؟! …یک بار هم بگذار بشود! بگذار نوشتهات بیربط باشد. بیویرایش و آرایش باشد. بگذار خود خودت باشد.
به نوشتن بیوقفه فکر میکنم.
آنقدر نوشتن که به آخرش برسی، به ته ته واژهها،… .
به جایی، فضایی، صفحهای فکر میکنم،…
خالی، تهی، …سکوت، سکوت، سسس…!
تمرین ۱
_یک صفحۀ عمومی در فضای مجازی(تلگرام، اینستاگرام، و…) برای پوشه کردن و نگهداری تمرینها و نوشتههای خود ایجاد کنید.
_سپس برای صحفهتان عنوان مناسبی انتخاب کنید. نوشتهها و تمرینهای خود را در این فضا جمع آوری کنید.
به این ترتیب برای خود آرشیوی از نوشتههایتان خواهید داشت که هم مسیر پیشرفت خود را میتوانید ارزیابی کنید و هم با مخاطب و خوانندۀ نوشتههایتان ارتباط برقرار کنید و از نظرات و نقدهای مخاطبها مطلع شوید. در نهایت ازاسمتان نَمانام یا بِرَند ساختهاید و میتوانید به درآمد زایی بیاندیشید.
تمرین ۲
_به صفحههایی مرتبط با “نوشتن” که در این متن اشاره شده و لینک هر یک در پاورقی آمدهاست، مراجعه کنید. بی شک برای پیشرفت در “نوشتن” مفید خواهدبود.
تمرین ۳
_کلید واژهای مرتبط با “نوشتن”، “تمرین نوشتن”، و “نویسندگی” را در فضاهای مجازی جستجو کنید وهمیشه در جریان آخرین مطالب و نوشتهها و تمرینهای مرتبط با “نوشتن” باشید و مدام دانشافزایی کنید.
الهام زنجانیان
بهار ۱۴۰۳
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.