فبک ۱۰- مامان قشنگه
به نام آنکه فکرت آموخت
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا
و خدا همه اسماء را به آدم یاد داد_سوره بقره، آیه۳۱_
داستان آشنایی من با فبک_قسمت دهم_
نویسنده: الهام زنجانیان (مربی و تسهیلگر)
_اسمها از کجا میآیند؟
_تفکرمالی یا تفکراقتصادی را از چه سنی و چگونه آغارکنیم؟
این قسمت
مامان قشنگه
تجربیات طلایی بچهها زمانهایی رقم می خورد که مادرها سرشان شلوغ است روزهایی که مامان بیرون خانه کاری داشت، من درخانه آقا جان و مامان قشنگه، مشق مستقل شدن می کردم و دردانه مهمانشان بودم. حیاط و بازی در سایه درخت انار و گوجه سبز برای من مثل بودن در میدان مقدس آگورای آتن، پرشکوه و مملو از پرسش و شگفتی بود.
یک روز به مامان گفتم: «چراهمه مامانبزرگها یک اسم دارند؟ چرا همه به مامان بزرگها میگویند مامانبزرگ؟ مامان بزرگ من که خیلی بزرگ نیست؟” مامان یک کم فکر کرد و گفت: “جالبه، چه سوال خوبی، تاحالا بهش فکر نکرده بودم! ” و با کمی درنگ و ذوق ادامه داد: “ما میتونیم یه اسم متفاوت انتخاب کنیم، اسمی که بهش بیاد، اسمی که تا حالا کسی به یه مامان بزرگ نگفته باشه!»
یک بعد از ظهرفکرکردیم. باهم فکرکردیم. اولین باربود که به فکرکردنم، فکرمی کردم، اولین بار بود که باهم فکرمیکردیم، من و مامان…
کلی اسم گفتیم ولی هر کدام یک اشکالی داشت، یکی تکراری بود، یکی بی نمک، یا بچگانه یا خیلی بزرگانه…
تا این که، اسمش را گذاشتیم: «مامان قشنگه!😃»، چون هم تپل و دوستداشتنی بود، هم مهربون و با حوصله!
از آن روز به بعد فکرکردن به نامها برایم جالب شد. بازی اسمها، اسمبازی…
داشتم می گفتم…
تنها، خانه مامان قشنگه بودم، مامان رفته بود بیمارستان تا خواهرم را برایم به دنیا بیاورد. خوشحال و ناراحت بودم، الان میدانم که دلم شورمیزد، شاید هم حوصلهام سررفته بود.
مامان قشنگه، بهترین همبازی بود و همیشه ایدههای جالب داشت. دوتا درِ شیشه ترشی و نخ کلفت و میخ و قیچی آورد، بعد گفت بیا برویم از حیاط یک تکه چوب صاف پیدا کنیم! کنجکاو بودم. پرسیدم: «برای چی؟ گفت: «حالا بیا!…» کلی گشتیم کنار حوض، اطراف باغچه، نزدیک درخت ابریشم و گل تاج خروس، تا اینکه درخت انار به کمکمان آمد و یک تکه چوب مناسب به ما داد.
مامان قشنگه همان جا زیر درخت، با میخ سه تا سوراخ روی درهای شیشه ترشی ایجاد کرد و شدند دوتا کفه ترازویی که با نخ به چوب انار وصل شدهبودند.
بعد به من گفت:«مثلا من فروشندهام تو خریدار!»
من عاشق “مثلا بازی” بودم.
چند تا هم سنگ از باغچه جمع کردیم که شدند سنگ ترازو، کلی بازی کردیم…
پولهای واقعی آورد و رنگها و شماره پولها را نشانم میداد و خرید و فروش میکردیم؛ ماست و آبنبات چوبی و بستنی پاک دوقولو و کلی خرید دیگر…
تلفن زنگ خورد و مامان قشنگه رفت؛ و من ماندم بدون فروشنده. کمی اطراف را نگاه کردم و چون کسی نبود، به دیوارگفتم: “مثلا تو خریدار!” و خودم شدم فروشنده.
مامان قشنگه خوشحال برگشت و گفت: «خواهرت به دنیا اومد»
و من گفتم: «برای این بازی یه اسم پیدا کردم!… «بازی مغازه دیواری!»
مامان قشنگه گفت: “بیا بریم دستهایمان را که به پول زدیم بشوییم و ناهار بخوریم و با هم فکر کنیم و یک اسم هم برای خواهر کوچولوت پیدا کنیم!»
این داستان ادامه دارد…
تیرماه۱۴۰۰
فعالیت های مرتبط با این داستانک_بخش نامها:
_درباره اسم خود در گروه صحبت کنید، آیا داستان اسم خود را میدانید؟
_اسم شما را چه کسی انتخاب کرده است، پدر، مادر، خانواده پدر یا مادر، و یا شخص دیگری؟
_آیا تا به حال برای کسی یا چیزی اسم انتخاب کردهاید؟
_به اطراف خود نگاه کنید، برای ده چیز یا شخص اسم جدید انتخاب کنید، برای انتخابتان، چگونه فکر کردید؟
_آیا برای انتخاب اسم معیاری باید داشت؟ اگر پاسخ مثبت است معیارهای شما چیست؟
_آیا اسمها بر شخصیت و روحیات افراد اثر میگذارند؟
_به نظر شما اسمها از کجا میآیند؟
_چرا اسمها و داستانشان مهم هستند؟
بازی و حرکت
بازی اسم و ژست
دستهای یکدیگر را بگیرید، دایرهای با همکلاسیها، افراد خانواده، یا دوستانتان تشکیل دهید.
نفر اول خودش را با اسم کوچک معرفی کند و همزمان ژستی جسمی هم به خود بگیرد( ادا درآوردن یا ف به خود گرفتن).
کل افراد گروه اسم و ژست او را تکرار میکنند. همه یک بار این فعالیت را انجام میدهند؛ تا وقتی همه اسم و ژست خود را تک تک ارائه کنند.
سپس برای بار دوم این کار تکرار میشود، اما این بار بدون اسم وافراد فقط ژست میگیرند.
سپس هر کس خواست یک قدم جلو میآید و بقیه گروه باید اسمش را بگویند و ژست آن فرد را اجرا کنند.
این فعالیت بسیار مفرح و پر از تحرک است. تسهیلگر میتواند در فواصل بازی، فضایی برای طرح پرسشهای فلسفی ایجاد نماید.
فعالیت های مرتبط با این داستانک_بخش تفکرمالی:
_ درباره بخشهایی از داستان “مامان قشنگه” که به تفکرمالی پرداخته شده بود در گروه صحبت کنید:
_به چه مباحثی اشاره شده بود و کدام بخش به نظرتان جالبتر بود؟
_آیا با آموزش مفاهیم مالی به کودکان موافقید؟ (اگر بله چرا و اگر نه چرا؟ دلایل خود را به بحث بگذارید:)
_آیا موافقید بجز مباحثی که هم اینک دردرس تعلیمات اجتماعی مرتبط با تفکرمالی است، ساعاتی برای آموزش بیشتر در مدارس به این درس اختصاص داده شود؟
_چه مباحث دیگری در حوزه سوادمالی به نظرتان مهم است که به کودکان باید آموزش دادهشود؟
_درباره اولین تجربه مالی خود چند خط بنویسید یا با کودکانتان گفتکو کنید:
_آیا با پول توجیبی دادن به بچهها موافقید؟
_اولین پول توجیبی خود را درچه سنی گرفتید و چه مبلغی بود و با آن پول چه کردید؟
_فلسفه ته کیسه یا لاقرآنی دادن درایام نوروزرا میدانید؟ آیا بزرگترها با این کار میخواستند کوچکترها و فرزندانشان را با مفهوم پول و اقتصاد از همان کودکی آشنا کنند؟
_شما برای تقویت سوادمالی فرزندتان چه کردهاید؟
_چه بازیهایی با موضوع اقتصاد به ذهنتان میرسد؟( برای نمونه ایروپولی)
_آیا می توانید بازی ای برای مفهوم تفکرمالی طراحی کنید؟
تصویر سازی متن: آسیه وصولی پور(نقاش)
معرفی اینستا و سایت مدرسه نشا
صفحه مدرسه نشا، به مدیریت خانم مریم معصومی، یکی از پیشگامان فعالیتهای حرفهای و به روز، در زمینه آموزش تفکر مالی به کودکان و نوجوانان، و دانش افزایی خانوادهها است؛ که با هدف تقویت رشد فردی و اجتماعی، استقلال مالی و کارآفرینی، و پرورش مهارتهای زندگی، برای فردای کودکان، و تحویل شهروند دموکراتیک به جامعه طراحی شده است.
بیشتر بخوانیم.
___________________________________________________
پاورقی
پاورقی داستانک۱۰
[۱] اولین گام در تربیت کودک پرسشگر، تشویق و اشتیاق برای شنیدن پرسشهای کودک است.
۲ تقویت تفکر تاملی (reflective thinking)یکی از اهداف برنامه فبک است.
۳ توجه به اهمیت باهمفکر کردن، در برنامه فبک.
۴ بازیهای وانمودی، بازیهای وانمودی در کودک مهارت تفکر ایجاد میکنند.
۶ مونوپولی که در ایران به نام ایروپولی و روپولی هم شناخته میشود، نام یک بازی است که توسط شرکت برادران پارکر و به صورت بستهبندی توسط شرکت هزبرو آمریکا منتشر شده است.
______________________________________________
کلیدواژه
تفکردرباره تفکر، تفکرتاملی، تفکرمالی، سوادمالی، سواداقتصادی، تفکر انتقادی، تسهیلگری، پرسشگری، اسم ها، نام ها،بازی اسمها، اسمبازی، انتخاب کردن، کودکی، فلسفه برای کودکان و نوجوانان، فبک، باهم فکرکردن، داستان، داستان فلسفی، داستان فکری، داستانک، فکرورزی، حلقه کندوکاو، خانواده، ارتباط کودک و خانواده، پدربزرگ، مادربزرگ، کودک و نوجوان و سوادمالی، مفاهیم اولیه سوادمالی، بازی یادگیری، قرنطینه، یک تجربه، تجربه زیسته، طرح درس
اگر به این بخش علاقمند هستید از مقاله بعدی فبک نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.