رابطه عمیق من با خدا، آن هست ناپیدا، آن هست و نیست، آن یکی بود یکی نبود، از آنجا آغاز شد. ایمان من به خدا از مسیر سجاده نشینی شابی جان و دعاهای شبانه او برای شفای عمویم شکل گرفت. شب تا [...]
روزی گوساله ای باید از جنگل بکری میگذشت تا به چراگاهش برسد. گوساله موجود بی فکری بود و راه پُرپیچ و خم و پُر فراز و نشیبی را برای خود انتخاب کرد. روز بعد سگی که از آنجا میگذشت از همان راه [...]