آروم بخون، اصلاً عجله نکن جملات و کلمات را مزه مزه کن “و آن ها را از فیلتر خرد خودت عبور بده” یک گفت و گو: – آنچه را که هست بپذیر. – واقعا نمیتوانم. از آن آزرده و خشمگین هستم. – [...]
این ماجرا در سال ۱۷۲۵ در اروپا اتفاق افتاده است. واقعه ای حقیقی که خیالی مینماید. در آلمان شمالی افرادی که برای شکار به جنگل رفته بودند با موجودی عجیب مواجه میشوند. این موجود نیمه انسان و نیمه [...]
شاید به این علت که تک فرزند خانواده هستم، همیشه داستانهای خواهر و برادری برایم شگفت انگیز و مسحورکننده است. خواهر و برادر کسانی هستند که با ژنهای یکسان متولد میشوند، حامی یکدیگرند و به همان [...]
انشای مردانگی: چهارده ساله هستم. به تازگی از اسپانیا برگشته ام و سعی می کنم به مدرسه و زندگی جدید در آنکارا عادت کنم. با بدن خودم در جنگ و ستیز هستم، بدون اطلاع من در حال بزرگ شدن است.کاش می [...]
پرواز تهران استانبول ۱۶\۱۰\۱۳۹۹ روز تولدم … فرودگاه امام هیچ وقت نشده بود که روز تولدم جشنی نداشته باشیم؛ ولی کرونا قاعده تمام برنامهها را عوض کرد. الان چهار و چهل دقیقه صبح است. ۵۳ سال [...]
زن: معمای لاینحل اگر راستش را بخواهید دوست دارم تمام وقتم را صرف نوشتن موضوعات ریز زنانه کنم. گاهی وسوسه می شوم برخی مسائل را به شوخی بگیرم، همه چیز را به هم بریزم و شروع به خندیدن کنم. [...]
آروم بخون، اصلاً عجله نکن. آرزو نکن که کارها آسانتر شوند آرزو کن خودت توانمند تر شوی یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه اینکه هیزمش زیاد بشه تبر ما انسانها باورهامونه، نه [...]
حق دخالت در امور همسایه: یک آپارتمان را در محلهی باغجیلار استانبول تصور کنید. قصد دارم داستان دو خانواده را برایتان نقل کنم: یکی حقیقی و آن دیگری تخیلی. ابتدا داستان خانوادهی تخیلی را برایتان [...]
گاهی اوقات یک جمله را ناخودآگاه به زبان میآوریم. با حالتی نیمه حق به جانب و نیمه خجالتی معترف میشویم: «خب عزیزم اینجا دورهمی داریم غیبت میکنیم، چه اشکالی داره؟» در سر میزهای شام و مجالس [...]