زنان خردمند نغمه افسردگی سرنمیدهند.(۲۱)
َمن در امنیت هستم . در هر لحظه از زمان این فرصت را داریم که ترس یا محبت را انتخاب کنیم. در لحظه های ،ترس خورشید را به یاد میاورم زیرا حتی هنگامی که ابرها برای لحظه ای آن را میپوشانند باز هم میدرخشند و می تابد. مثل خورشید قدرت بیکرانی وجود دارد که حتی […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سرنمیدهند.(۲۰)
من یک نور درخشان هستم . بدن من یک معجزه است .بدن مردمان دیگر نیز معجزه است. بدن هایمان میدانند که چگونه در دست حوادث قرار میگیرند، چگونه باید استراحت کنند. و چگونه باید تجدید قوا نموده و دوباره به کار خود ادامه دهند. ما همیشه باید بدانیم که به بدن هایمان گوش بسپاریم و […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند.(۱۹)
من تغییر یافتن را دوست دارم . با راه و روشهای متفاوتی میتوان روح خود را پرورش داد و به سوی معنویت گام برداشت. شاید با حضور در یک جلسه روحانی یک اتفاق یک رنج و یا از دست دادن یک محبوب. بعضی وقتها میل درونی ام مرا به اطاعت کردن وامی دارد و گاهی […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سرنمیدهند.(۱۸)
هوشیاری، سودی همه جانبه . من از این که در زندگی میتوانم بهترین داد و ستد را انجام دهم بسیار شادمانم. هنگامی که با احساس امنیت وارد یک مغازه میشوم حس میکنم در جریان یک زندگی سالم قرار دارم وقتی پول زیادی به دست می آورم، قلبم را میگشایم و میگذارم عشق در همه جنبههای […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سرنمیدهند.(۱۷)
من بدنم را دوست دارم . بدن من ، همیشه درست کار میکند و وزن مناسبی نیز دارد. من، دقیقاً جایی هستم که برای بودن انتخاب کرده ام. من زیبا هستم و هر روز، جذاب تر میشوم. این تصورات ،کمک میکند تا چیزهای بسیار سخت را بپذیرم، هر چند چیزهایی وجود دارند که در حال […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند.(۱۶)
من بخشیدن را دوست دارم. وقتی لباس سنگین عیب جویی ،ترس ،گناه ،خشم و رسوایی را از تن بیرون میکنم دوستدار رهایی و آزادگی میشوم. پس میتوانم خود و دیگران را نیز ببخشم با این کار، همه آزاد میشویم. من دوست دارم از آنچه از گذشته برایم مانده دست بکشم. از این که بیش از […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند(۱۵)
هدف من همواره عاشق بودن است. من عشق را در فهرست روزانه ام قرار داده ام چه وقتی به بازار یا اداره میروم و چه هنگامی که به دور دنیا سفر کرده یا در خانه ام نشسته ام یکی از هدف هایمان در زندگی کمک کردن به بهبود دنیاست. پس در واقع ما شروع میکنیم […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند.(۱۴)
من انرژی هستم. من با انجام کارهای شادی ،آفرین انرژی خود را تخلیه میکنم. همان طور که با هوشیاری تمام به انرژی عشق در زندگی ام اعتراف میکنم. بی میلی هایی را که قبلاً مرا در خود گرفته بود از بین میبرم. وقتی حس خستگی در من ظاهر میشود استراحت کرده و تصمیم میگیرم که […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند.(۱۳)
اندیشههای من ،بهترین دوستانم هستند. من عادت دارم که از اندیشه هایم بترسم زیرا مرا ناراحت میکنند. من فکر میکنم که کنترلی بر اندیشۀ خویش ندارم پس آموخته ام که افکارم در حال خلق تجربه هایم بوده و من میتوانستم هر اندیشه ای را که میخواهم در حیطه فکر خود راه دهم. بنابراین یاد گرفتم […]
زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمیدهند.(۱۲)
من برای هر کار کوچک و بزرگی از خود تعریف میکنم. من موجودی شگفت انگیزم. سالها بود که خود را سر زنش کرده و به خود انتقاد میکردم ؛ زیرا معتقد بودم که این کار در بهبود وضعیت کار و زندگی من مؤثر است اما با این حال در طول این سالها انتقاد مرا اصلاح […]