کلاس دوم بالاخره با تمام سختیهایی که داشت تمام شد. و من هنوز در ابتدای راه. با نمرات ناپلئونی قبول شدم. مدیر مدرسه میخواست عذر مرا بخواهد. ولی مادرم به او قول داد که در سال بعد جبران خواهم [...]
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست “صائب تبریزی” رفتن، سفر، حرکت؛ جابجایی و مهاجرت؛ این ماجرای من است؛ پریسای همیشه مسافر! وقتی بعد سالها بی قراری عزم قرار [...]