به نام آنکه فکرت آموخت هنر اندیشیدن درباره تفکر خودتان تفکرنقاد آیینهی تفکر ماست. نویسنده: الهام زنجانیان ( مربی فلسفی برای کودکان و نوجوانان) (فبک۵-گوشواره) همانطور که ما هر روز در آینه خود را می نگریم تا اگر ظاهر ناراستی
شاگرد جوانی که آرزو میکرد بزرگترین دانشمند زمین شود،در بارۀ پیر فرزانهای شنید که در دورترین نقطۀ کشورش زندگی میکرد و بیشتر به حرفۀ آهنگری میپرداخت. این خبر چنان شاگرد جوان را آشفته خاطر ساخته بود که بلافاصله به راه
کودکان تنها از چیزهایی درک واقعی دارند که خودشان کشف کرده باشند. (ژان پیاژه) نویسنده: الهام زنجانیان ( مربی فلسفی برای کودکان و نوجوانان) داستان آشنایی من با فبک_قسمت چهارم_ یکی ازمهمترین کارکردهای فلسفه برای کودکان و نوجوانان(فبک)، پرورش
(جنبه های خوب بدبختی و جنبه های خوب خوشبختی) کشاورز چینی هنگام برگزاری بازار بهاری،کره اسب مادهای خرید. او همه پس اندازش را برای خرید این اسب داد. متاسفانه همین که کره اسب را به محوطۀ مخصوص اسب ها برد،کره
نویسنده: الهام زنجانیان ( مربی فلسفی برای کودکان و نوجوانان) (فبک ٣-گفتگوی درختها) به نام آن که فکرت آموخت نمی توانم چیزی به دیگران بیاموزم، فقط می توانم وادارشان کنم که بیندیشند.۱(سقراط) داستان آشنایی من با فبک_قسمت سوم_ چه زمان
مردی پس از دریافت حقوقش فهمید که بیست وپنج دلار به او اضافه پرداخت شده است. او از این بابت به کار فرمایش چیزی نگفت. از سوی دیگر، کارفرما به اشتباهش پی برد و بیست و پنج دلار اضافی
نویسنده: الهام زنجانیان ( مربی فلسفی برای کودکان و نوجوانان) قست اول این ماجرا را می توانید در ماه خاتون مطالعه کنید ادامه داستان ” داستان آشنایی من با فبک[۱]“_قسمت دوم_
چگونه با فلسفه برای کودکان و نوجوانان
چهار شاگرد برای به دست آوردن ثروت به راه افتادند. سه تا از آنها آنقدر چیزهای زیادی یاد گرفته بودند که آدم های باسواد مدرک داری شده بودند،اما عقل سلیم و درک عملی که قابل کاربرد در زندگی باشد،نداشتند. چهارمی،برعکس
روزی پادشاه ایالتی دور دست در سرزمین هند، از اسب به زیر افتاد و پایش شکست. هرچه پزشک های مختلف را فرا خواندند تا او را علاج کنند، بی فایده بود، هیچ یک نتوانستند کاری کنند و شاه مجبور شد
نویسنده: الهام زنجانیان(مربی فلسفی برای کودکان و نوجوانان) اگر به کودکان خود نیاموزی که برای خود فکر کنند، به زودی کسانی پیدا خواهند شد که به جای آنها فکر کنند. (امانوئل کانت) داستان آشنایی من با فبک[۱]_قسمت اول_ [۱]