نان سوخاری
نویسنده: الهام زنجانیان (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
نوشتن درباره نوشتن
از خاتونجان بپرس
از خاتونجان پرسیده بودید، نوشتن را از کجا شروع کنم و ایدههای نوشتن از کجا میآیند؟_۲_
«نان سوخاری»
نان سُوخاری را هر کس به روش خودش نوش جان میکند.
گروهی نان سوخاری خالی را در چای شیرین یا تلخ، کمی خیس میکنند؛ نرم که شد میخورند.
عدهای از گوشه نان تکهای ترد و خشک را قرچ میشکنند و مؤدبانه در دهان میگذارند؛ بعد چای را به آهستگی جرعه جرعه مینوشند و در دهان میخیسانندش.
بعضیها نان سوخاری را با کره و عسل میپسندند. این افراد خود به دو گروه تقسیم می شوند:
آنانکه کره و عسل را با کارد صبحانه یک طرف میمالند و نان سوخاری دیگری رویش میگذارند و در واقع ساندویچ درست میکنند و گاز محکمی میزنند و بعد قلپ بزرگی از چای را هرت میکشند و همه سفره را پر از خردههای پودری نان سوخاری میکنند.
و دسته دیگر آنها که ساندویچ کره عسل نان سوخاریشان را به زحمت در لیوان چای فرو میکنند؛ تَر، که شد سرشان را یک کم جلو میآورند و به سرعت از بخش نرم شده نان که در حال ریزش است، در دهان میگذارند.
این افراد فقط داخل لیوان چای خودشان پر از خرده نان و چربی کره شناور روی سطح چای میشود؛ اما سفره جلویشان تمیز میماند…
خوب است اشاره کنم که تا امروز کسی را سراغ ندارم که نان سوخاری در عمرش نخورده باشد؛ حتی آنانکه این نان را نمیپسندند به گاه ناخوشی نان سوخاری سبک و راحت هضم را قدر مینهند و بر صدر سفره نقاهت[۱]شان مینشانند.
اما خوردن نان سوخاری بدون کره و عسل و یا مربا، بیهیچ چای و شیر و آبمیوهای از همه شجاعانهتر است.
نان سوخاری خالی خالی! همینجوری خشک خشک!
یک گاز محکم و پیچیدن صدای قرچ قرچ تکه سفت و زبرش در گوش و کل خانه؛
جویدن و جویدن، به نوعی لذتی برای همه حواس انسان!
نان سوخاری را آهسته میخورید و با هر گاز ایده جدیدی به ذهنتان میرسد. به دور بر نگاه میکنید؛ گاز محکم دیگری میزنید و یاد موضوعی دیگر میافتید؛
گویی هر صدای قرچ در ذهنتان لامپی روشن میکند و وقتی همه یک عدد نان را به کلی جویدید و تمام شده و نشده؛ دیگر کاری به ریخت و پاش و جمع و جور سفره و شستن لیوانها ندارید.
مسخ میشوید. مثل کسی که در خواب راه می رود با دست و پاهای بی اراده حرکت میکنید. راه می افتید و روی هر چیزی، دفتری، تکه کاغذی، در برنامه ووردی، تلگرامی، واتساپی… ایدهها و نورها و کلمات را پیاده میکنید. سبک و رها که شدید یادتان میافتد که چقدر تشنهاید!
____________________
پاورقی
[۱] نقاهت . [ ن َ هََ ] (از ع اِمص) برخاستن از بیماری. نقه. نقوه. نقاهت که معمولاً به معنی بازگشتن از بیماری استعمال میشود در لغت به معنی فهمیدن است و مصدر فعل نقه به معنی بهبود توأم با ضعف «نقاهت» نیست بلکه «نقه» بر وزن «فرح» و «نقوه» بر وزن “سرور” است.
کلیدواژههای نوشتن درباره نوشتن ۲
نویسندگی، نگارش، نوشتن، لذت نوشتن، شروع نوشتن، گام اول نویسندگی، نوشتن را از کجا شروع کنم، مکان نوشتن، زمان نوشتن، تمرکز، ابزار نوشتن، با چه وسیلهای بنویسم، مداد، تایپ کردن، برنامه وورد،word،بیسکوییت دایجستیو، نان سوخاری، تشنگی.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله بعدی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.