معرفی کتاب خواب زمستانی
درباره نویسنده بانو گلی ترقی
زهره ترقی مقدم، معروف به گلی ترقی رماننویس و داستاننویس ایرانی در ۱۱ مهر ۱۳۱۸ در تهران متولد شد.
پدرش لطفالله ترقی، نماینده مجلس، ناشر، روزنامهنگار و مدیر مجله خوشنام ترقی بود که این مجله تا اوایل دهه چهل چاپ میشد و مادرش از خانوادهای فرهیخته بود.
دوران کودکی و نوجوانی وی در تهران سپری شد و پس از پایان تحصیلات متوسطهاش برای تحصیل در رشته فلسفه به آمریکا مهاجرت نمود.
در سال ۱۳۴۶ پس از بازگشت به ایران، مدرک کارشناسی ارشدش را از دانشگاه تهران گرفت و در طول دهه ۱۳۴۰ بهعنوان متخصص روابط بینالملل در سازمان برنامه مشغول فعالیت بود.
گلی ترقی در دهه ۱۳۵۰ در دانشگاه تهران دروس فلسفه، اساطیر و نمادگرایی تدریس میکرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ دانشگاهها بهطور موقت تعطیل شد.
ترقی از همسرش هژیر داریوش جدا شد و به همراه دو فرزندش به پاریس رفت، هرچند در دهه ۱۳۶۰ به ایران سفر کرد.
اولین قصهاش به نام میعاد را در همان دوره دانشجویی و در مجله ادبی همان دانشگاه محل تحصیلش به چاپ رساند که این داستان در سال ۱۳۴۴ در مجله اندیشه و هنر در ایران نیز به چاپ رسید. ترقی بعد از اتمام تحصیلاتش به ایران بازگشت و در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران به تدریس رشته شناخت اساطیر و نمادهای آغازین پرداخت. او دوباره مهاجرت کرد، این بار به فرانسه و آن جا ماندگار شد، اما علاقهاش به ایران، همانطور که نوشتههایش گواه این ادعا نیز هستند، مانع از آن میشود که او بتواند مدتی طولانی از ایران دور باشد.
مجموعه داستانی او تحت عنوان من هم چه گوارا هستم در سال ۱۳۴۸ منتشر و با استقبال گستردهای مواجه شد.
پس از مهاجرت به فرانسه به نوشتن ادامه داد و در سال ۱۳۶۱ داستان کوتاه بزرگ بانوی روح من را منتشر ساخت. این داستان به زبان فرانسوی ترجمه و برنده جایزه داستان کوتاه کانترا سایل شد.
او تابستانها به تهران میآید و گویا کارگاههای داستاننویسی نیز برگزار میکند. به گفته خودش او شیفته تهران قبل از مهاجرتش است، شیفته شمیران و سرپل تجریش و کافه نادری و در این سفرهایش به نوعی به دنبال زمان از دسترفته و مکانهای گمشده است. اولین اثر ترقی مجموعه داستانی است به نام من هم چه گوارا هستم که در سال ۱۳۴۸ توسط انتشارات مروارید به چاپ رسید.
قصه بزرگ بانوی روح من از جمله داستانهای اوست که به زبان فرانسه نیز ترجمه شده است و در سال ۱۹۸۵ بهترین قصه سال فرانسه معرفی شد.
اتوبوس شمیران و خانهای در آسمان در کنار داستان بزرگ بانوی روح من از جمله نمونههای برجسته ادبیات داستانی معاصر ایران هستند.
گلی ترقی از جمله نویسندههایی است که زبان برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است و به نظرش اثری که زبانش درست نباشد خواننده را شکنجه میدهد.
این نویسنده معاصر به گفته خودش از آن نویسندههایی نیست که با قوه تخیلش داستانهایش را روایت کند بلکه باید اتفاقهای داستانهایش را تجربه کرده باشد.
گاهی داستانی سراسر واقعی است و گاهی داستانی در پی شخصیت و یا حتی جملهای شکل میگیرد و روایت میشود.
کتاب خاطرات پراکنده به پیامدهای احساسی ناشی از جنگ ایران و عراق پرداخته است.
خاطرههای پراکنده، عادتهای غریب آقای الف، جایی دیگر و فرصت دوباره، از دیگر مجموعه داستانهای این نویسنده معاصر هستند. با وجود اینکه بیشتر نوشتههای گلی ترقی مجموعه داستان است،
اما ایشان دو رمان به نامهای خواب زمستانی و اتفاق نیز دارد که آخری اخیرا در ایران و توسط انتشارت نیلوفر به چاپ رسیده است.
گفتنی است که فیلم کوتاه بیتا ساخته هژیر داریوش همسر سابق گلی ترقی نوشته این نویسنده بوده است.
همچنین فیلمنامه درخت گلابی ساخته داریوش مهرجویی اقتباسی از داستان درخت گلابی ترقی است.
بخشی از کتاب خواب زمستانی:
خواب زمستاني، داستاني است از گلي ترقي در ۱۳۷ صفحه و تشكيل شده از ۱۰ فصل.
داستان، مرور خاطرات پيرمردي است كه از دوران مدرسه با چند تا از همكلاسي هايش كه باهم بزرگ شده اند، عهد كرده اند تا آخر عمر با هم باشند. او حالا پير شده و مثل هر روزش،
تك و تنها، توي اتاقش نشسته و به انتظار كسي است كه به ديدنش بيايد، ولي جز صداي باد و سوت پاسبان و جويدن موش ها، هيچ صداي ديگري سراغش نمي آيد.
او سراغ خاطرات روزهاي جواني و دوستي هاي گذشته مي رود. سراغ تمام ساعت هاي ۸ در طول زندگيش و در هر فصل زندگي يكي از رفقايش را حكايت مي كند.
زبان گلي ترقي، بسیار روان و گیرا است به گونهای که، ما در ماه خاتون این کتاب ماورایی را به تمام ردههای سنی پیشنهاد میکنیم.
در هر داستان رویدادی برای یکی از شخصیتها پیش میآید و کل داستان حول این شخصیت میچرخد.
هر فصل در خواب زمستانی به شخصیت خاصی میپردازد و از این روست که هر فصل مستقل از دیگری است و همه داستانهای حول یک ایده اصلی سامان پیدا کردهاند.
خواب زمستانی شامل ده فصل است که یک راوی اصلی که از جمله هفت مرد این داستان است به روایت قصه میپردازد.
فصل اول را راوی با بیان وضعیت پیری خود میآغازد و در فصل چهارم، هفتم و دهم هم به روایت خود ادامه میدهد، اما در شش فصل دیگر،
داستان شش مرد روایت میشود که با راوی دوستی صمیمانه دارند؛ روایتی که مشخص نیست از ذهن راوی پیر بیان میشود یا دیگری.
در کلیت داستان نیز ما از هویت راوی آگاه نمیشویم. درواقع او با اینکه جزء این گروه هفت نفره است، در داستانهایی که خودش روایت نمیکند ناشناس است.
ترکیب خواب زمستانی میتواند استعارهای از پیری باشد؛ پیری که غالباً با حس تنهایی همراه است و این تنهایی انسان را به نوعی ترس از مرگ سوق میدهد.
خواب زمستانی خوابی است که با آمدن بهار باید از آن برخاست. بنا بر دادههای خود متن نیز تابستان که بیاید، این همه سرما و تاریکی نیز رخت برخواهد بست.
بهطورکلی خواب زمستانی روایت انسان امروز است که اسیر تنهایی و ترس از مرگ است.
این اسارت برای او دلهره و اضطراب فراهم میآورد و او در میانه این اضطراب به گذشته و خاطرات آن پناه میبرد و به آنچه دست نیافته میاندیشد و حسرت میخورد.
کتاب: خواب زمستانی
نویسنده: گلی ترقی
گردآورنده: فاطمه اکبرزاده