خلاصهای از کتاب شنیداری
استیو تولتز در کتاب جزء از کل، قصه خانوادهی عجیب دین را به تصویر میکشد که در کشورشان استرالیا شهرت دارند و اعضای آن هرکدام باعث ایجاد اتفاقاتی جنجالی شدهاند. داستانی با حس شوخ طبعی بالا که سوالات فلسفی زیادی را برای شما مطرح میکند. این رمان نامزد جایزه من بوکر در سال ۲۰۰۸ و یکی از آثار پرفروش نیویورک تایمز است.
درباره کتاب صوتی جزء از کل:
جاسپر دین در تمام طول زندگی خود نتوانست تصمیم بگیرد که چه احساسی به پدر عجیب و غریب خود دارد؛ آیا از او نفرت دارد؟
به او ترحم و عشق میورزد یا میخواهد هیچگاه در زندگیاش نباشد و بمیرد. پدری که بیش از اندازه همه چیز را تجزیه و تحلیل میکند و نظری کاملا بدبینانه و سیاه نسبت به دنیا و آدمها دارد و همواره سعی کرده افکار فلسفی و آزار دهندهاش را به فرزند خود انتقال دهد.
استیو تولتز در کتاب جزء از کل (A Fraction of the Whole) داستانی فلسفی و طنز برای شما روایت میکند که در آن همه قوانین دنیای مدرن و جوامع انسانی را زیر سوال میبرد و با طرح پرسشهای جالب، شک و تردیدی در باورهایتان ایجاد میکند.
جزء از کل پر از خرده روایتهای متفاوت و اتفاقات هیجانانگیز است و شخصیتهای داستان از استرالیا به پاریس و تایلند نیز سفر میکنند و ماجراهای جالبی را از سر میگذرانند.
این کتاب به خوبی توانسته تاریخچه خانوادگی خاندان دین را توصیف کند و رابطه پدر و پسری عجیب را به تصویر بکشد که مجبورند باهم در یک خانه زندگی کنند؛ پسری که پدرش مارتین دین را منفورترین مرد استرالیا میداند و عمویش تری دین را محبوبترین فرد در کشورش. عمویی که در گذشته ورزشکار حرفهای بوده اما به خاطر تبهکاری به زندان میافتد اما یک روز با حضورش در زندگی جاسپر همه چیز تغییر میکند.
او نویسنده استرالیاییست که با نوشتن اولین رمانش، جزء از کل، خود را به عنوان یک داستاننویس حرفهای در سطح جهان مطرح ساخت. استیو تولتز (Steve Toltz) در سال ۱۹۹۴ از دانشگاه نیوکاسل ایالت نیو ساوت ولز فارغالتحصیل شد و چندین سال به صورت پراکنده فعالیتهای ادبی انجام میداد.
تولتز در طول زندگی خود مشاغل مختلفی همچون بازاریاب تلفنی، محافظ امنیتی، معلم انگلیسی، فیلمبردار، فیلمنامهنویس را تجربه کرده است اما سرانجام تصمیم گرفت به علاقه و استعداد اصلی خود بپردازد و کتابش را منتشر کند.
این داستاننویس مشهور در سال ۲۰۱۵ رمان دوم خود به نام «ریگ روان» را نیز نوشت و به خاطر آن برنده جایزه راسل شد.
در بخشی از کتاب صوتی جزء از کل میشنویم:
بیا بیخودی آدرس غلط ندهیم، احساسات انسان میتوانند مسخره باشند. الان که به آن لحظه فکر میکنم به حسم بعد از اینکه فهمیدم ناپدریام دارد آرام آرام من را میکشد، میبینم که حس عصبانیت نداشتم، خشمگین نبودم، دلم شکست.
درست است؛ اینکه مردی که تمام عمرم را با او زندگی کرده بودم و مردی که با مادرم ازدواج کرده بود و عملا پدرم محسوب میشد، داشت با سم میکشت احساساتم را جریحه دار کرد.
مسخره است؛ تشت را انداختم زمین و استفراغ پاشید روی فرش و از شکاف کفپوش قطره قطره پایین رفت. دوباره دوباره نگاه کردم. هر بار هم مطمئن میشدم که خیال برم نداشته؛ مثل دیشب نبود که مادرم بهم اطمینان داد خواب دیدهام؛ مادرم… نقش او این وسط چه بود؟ مطمئنم خبر داشت و برای همین از من خواسته بود که فرار کنم ولی از ترس اینکه مبادا قاتل بفهمد که میخواهم فرار کنم، در نتیجه نقشه بیرمقش را رها کند و با یک چاقو و یک بالش بیاید سراغم، فورا از تلاشش برای فراری دادن من صرف نظر کرده بود.
کتاب: جزاز کل
نویسنده: استیو تولتز
مترجم: پیمان خاکسار
گردآوری: فاطمه اکبرزاده
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.