انیمه دورورو؛ دوراهی قدرت و انسانیت
انیمهی دورورو بازسازی اثر قدیمی اوسامو تزوکا، داستانی با پوستهی سامورایی، دربارهی تلاش انسان از تولد تا مرگ برای رسیدن به درک درستی از هدف زندگی است. برای ادامه مطلب با ماه خاتون همراه باشید.
عنوان ژاپنی: Dororo
اسم فارسی: دورورو
براساس مانگایی از اوسامو تزوکا
ژانر: اکشن، ماجراجویی، ماورایی، سامورایی، تاریخی، شونن
محصول: استودیو MAPPA و Tezuka Productions
فصل اول: ۲۴ قسمت ۲۴ دقیقهای
وضعیت: تمام شده است
خلاصه داستان:
در ژاپن دورهی سنگوکو، یک رونین عجیبالخلقه بهنام هیاکیمارو و بچهای آواره بهنام دورورو در مسیری سخت با هم همراه میشوند. داستان هیاکیمارو از جایی شروع میشود که پدرش دایگو کاگه که یک سامورایی حریص است برای حفظ سرزمین تحت مالکیت و پایداری قدرت خود از بودا روی برگردانده و با ۱۲ شیطان پیمان میبندد. شیاطین هم درعوض برآورده کردن این درخواست، اعضای بدن پسر تازه متولد شدهی او را میگیرند. ولی این نوزاد بعداز بهدنیا آمدن بدون داشتن اندامی مثل چشم، گوش، بینی، پوست، دست و… همچنان به حیات ادامه میدهد. دایگو که به زنده ماندن نوزاد امیدی ندارد به خدمتکارش میسپارد تا آنرا در رودخانه بیندازد اما او نوزاد را در قایقی به آب رودخانه میسپارد.
در ادامه داستان:
پزشکی بهاسم جوکای قایق را پیدا میکند و بچهی داخل آنرا زنده نگه میدارد و بهکمک هنر ساخت اندام مصنوعی برای کودک دست و پای کمکی میسازد. نام هیاکیمارو را برایش انتخاب میکند و هنرهای رزمی و شمشیرزنی را به او آموزش میدهد. هیاکیمارو حواس خود را از دست داده است. با برخورداری از حس متمایزی که بهکمک آن هالهی خیر و شر اطرافش را تشخیص میدهد بهسمت مبارزه با شیاطین و پس گرفتن اعضای بدنش میرود.
دورورو در اقتباسی جدید
انیمهی دورورو براساس مانگایی به همین نام از اوسامو تزوکا ساخته شده است. درام قوی و شخصیتپردازیهای پیچیدهی تزوکا اینجا هم به وضوح دیده میشود. این انیمه به نوعی بازسازی انیمهی قدیمی Dororo محصول سال ۱۹۶۹ هم حساب میشود. که در ادامه به آن هم میپردازیم. اقتباس جدید انیمه در سال ۲۰۱۹ پخش شده است. اما هنوز ذات کلاسیک خودش را حفظ کرده است. از رنگپردازی تیره و طراحی محیط و شخصیتها گرفته تا اجزای دیگری مثل راوی، شخصیتهای جانبی مرموز و اتفاقهای دوران تاریخی ژاپن که تکمیلکنندهی این حال و هوای آشنا است.
بهجز سبک و سیاق ساختاری، روایت تزوکا هم بارها در آثار مختلف نسلهای بعداز خود مورد استفاده قرار گرفته است. داستان یک رونین تنها که گذشتهاش مثل سایه بهدنبال او است و برای رسیدن به جایگاه موردنظرش باید آنرا در سفری با همراهی یک دوست تازهوارد پشت سر بگذارد. خب این موضوع در مورد خود انیمه هم مصداق دارد و با این انتظار همراه میشود که اقتباس از اثری که سوژهاش در آثار دیگر این سبک تکامل فوقالعادهای در طول نیم قرن گذشته داشته است میتواند از عهدهی رقابت با این گذشته برآید یا خیر.
شروع متحیر کننده این انیمه
انیمه Dororo در گام اول و شروع ماجرا اجزای درگیرکننده و جذابی را معرفی میکند. یک معاملهی ممنوعه و داغی که بر پیشانی پدر مینشیند. نوزادی ناقص که خون گریه میکند و تنها روحی رنجور است که حتی توان سر دادن گریه هم ندارد. مجسمهی بودای بیسر، پیرمرد راهب نابینایی که حضوری عارفانه و قدرتی مشابه هیاکیمارو برای تشخصیص هالهی روحی انسان و غولهای ماورایی دارد. دکتری که برای جبران گناهان گذشته در مراسمی روحانی به مردهها اعضای مصنوعی میچسباند تا مرگ محترمی داشته باشند. بلا و آشوبی که با شکست هرکدام از آن موجودات اهریمنی در سرزمین تحت فرمان دایگو کاگه رخ میدهد و حلول یک روحیهی سرسخت و مبارزهطلبانه در راه رسیدن به حقی که از یک انسان گرفته شده است. همگی بخشهای جذاب و درگیرکنندهای برای داستان حساب میشوند.
داستان بهجز عبور از یک دورهی تاریخی و معرفی ساموراییها، رونینها و گروههای شورشی به معرفی موجودات ماوراءالطبیعه در افسانههای محلی ژاپن هم میپردازد. انواع یوکای (Yōkai)، آیاکاشی (Ayakashi) و موجودات تسخیرشده توسط شیاطین از همان ابتدا در طول اتفاقات پرتعداد انیمه خودنمایی میکنند. در رسیدن نمای کلی آن به سمت انتخاب بین این دو جبهه با مطرح کردن تفکرات و تبعات ناشی از هرکدام قدمهای محکمی برمیدارد. آغاز ماجرا یک ارتباط ممنوعه و خطرناک است که اغلب قسمتی از آن ناقص انجام میشود. اثر مخربی را در طولانیمدت ایجاد میکند. دورورو وصف حال انسانهایی است که برای جبران این اشتباهات گذشته چارهای جز تقلا در تقدیری شوم یا پذیرفتن روال ناشی از جبر روزگار ندارند.
ورژن قدیمی انیمه
تزوکا مانگای Dororo را بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ میلادی در مجلهی Weekly Shōnen Sunday منتشر کرد. در سال ۱۹۶۹ یک انیمهی ۲۶ قسمتی سیاه و سفید از روی مانگای دورورو تولید شد. هرچند در شروع کار تزوکا درحال ساخت نسخهی رنگی انیمه بود و بخشهای اولیهی داستان بهصورت رنگی تولید شد. اما سازندهها بهخاطر کمبود بودجه مجبور شدند به ساخت انیمیشن سیاه و سفید برگردند. البته از نظر تزوکا رنگ سیاه و سفید باعث میشد شیاطین ظاهری عجیب و ترسناکتر داشته باشند. فانتزی تاریک آن بهتر القا شود. البته درادامه برای کم کردن از میزان خشونت سریال یک سگ بامزه به اسم نوتا به جمع شخصیتهای آن اضافه شد. تیتراژ هم با کمک تم عجیب آهنگ و تدوین بازیگوشیهای دورورو بهجای صحنههای خشن از آن فضای ملتهب و تاریک اولیه فاصله گرفت.
لغو شدن مانگا و پایان ناقص و اجباری آن بیشترین ضربه را به هر دو انیمهی اقتباس شدهی دورورو زده است.
اما بهخاطر اینکه ساخت ادامهی مانگا قبلاز اینکه تزوکا بتواند داستان را به سمت کاراکتر دورورو ببرد لغو شد. در انیمه هم هیاکیمارو محور داستان و مبارزات آن باقی ماند. برای همین هم در نیمهی دوم سریال اسم آن به دورورو و هیاکیمارو (Dororo to Hyakkimaru) تغییر پیدا کرد. از قسمت ۱۴ به بعد هم بهخاطر کم بودن منابع داستانی مانگا هفت قسمت انیمه بهصورت اورجینال تولید شد. وجود این تعداد فیلر در بین قسمتهای انیمهی قدیمی و البته بههم خوردن تمرکز داستانی خود مانگا برای رسیدن به یک نقطهی پایان، روند آنرا کمی دچار افت و خیز کرده است. نکتهای که در اقتباس جدید انیمه هم کماکان حس میشود.
ورژن جدید انیمه
این آشفتگی در انیمهی دورورو ۲۰۱۹ هم تا حدودی به پاشنهی آشیل ماجرا تبدیل شده است. اینبار هم انیمه از نیمهی دوم داستان برای ایجاد یک روند معقولتر، با حفظ کلیت اثر تزوکا، روند جدیدی را نسبتبه مانگا و انیمهی قدیمی دورورو درپیش میگیرد. اما باوجود ایدههای خوبی که بهکار گرفته شده است روند داستان در بعضی بخشهای مهم دچار افت میشود.
البته باوجود این نواقص که مانع رسیدن به اثری که حرف اول و آخر را در حیطهی خودش بزند شده است. بهطور کلی در اقتباس جدید مانگای دورورو تغییرات مثبت خوبی هم بهچشم میخورد. در مانگا و انیمهی کلاسیک هیاکیمارو از ابتدای شروع همراهی با دورورو توانایی شنیدن و صحبت کردن را دارد اما در اقتباس ۲۰۱۹ هیاکیمارو از زمان ورود به داستان در ۱۶ سال بعداز تولدش هنوز شنوایی و تکلم خود را بازنیافته است. فقط توانایی تشخیص هالهای از روح هر فرد را که پاکی یا نفرت و شرارت در رنگ آن حس میشود دارد. درنتیجه هیاکیمارو اینجا با هیبت ماوراییتری معرفی میشود و با سکوت و ادراک متفاوت خود که بهمرور تغییر میکند شخصیتپردازی جذابتری پیدا کرده است. حتی در همین رابطه به دیالوگ عالی راهب نابینا (یکی از اجزای قوی در روایت تزوکا) برمیخوریم: «فریب خوردن برای کسانی که میبینند طبیعی است».
مقایسه ورژن جدید و قدیمی
اما درادامه باید به دیگر تغییرات شکلگرفته در این انیمه و تأثیری که در بافت کلی آن گذاشتهاند بپردازیم. در اقتباس جدید، گذشتهی دورورو، حضور ایتاچی و تعامل هیاکیمارو با جوکای پررنگتر نشان داده میشود که جزو بخشهای خوب داستان هستند. از طرفی در داستان قدیمی هیاکیماور ۴۸ عضو خود را از دست داده که اینجا به ۱۲ کاهش یافته و تأکید بیشتری روی هر کدام در مبارزه با شیاطین صورت گرفته است. که در راستای کاهش تباهی داستان گام برداشته است، ضمن اینکه بهطور کلی بهدلیل رنگی شدن انیمه خشونت متعادلتری هم نسبت به سری سیاه و سفید ۱۹۶۹ بهچشم میخورد.
بعضی تغییرات هم شکلی خنثی دارند مثلا در مانگا و انیمهی قدیمی اهالی برای شکست باندای تسخیرشده به هیاکیمارو کمک میکنند. ولی درنهایت او را هم یک هیولا میدانند و از خود میرانند اما در انیمه ۲۰۱۹ باندای توسط اهالی دهکده برای دزدیدن ثروت مسافرها حمایت میشود و موضوع تبدیل شدن به هیولا در انتهای قسمت ششم پررنگتر میشود.
اما در طرف دیگر ماجرا تقابل دوبارهی هیاکیمارو و خانوادهاش بعداز سالها بهعنوان مهمترین اتفاق بخش نهایی داستان بدیهی است. هیاکیمارو در داستان قدیمی با حضور پدر و بهدست مادرش در گهوارهای کوچک به آب سپرده میشود ولی در نسخه جدیدتر دایگو مادر را از خداحافظی منع میکند و رها کردن بچه را به یکیاز ندیمهها میسپارد. او هم با دیدن احساسی تلخ بچه را داخل یک قایق رها میکند و البته خودش هم همان موقع توسط یک آیاکاشی اهریمنی کشته میشود تا شروعی تاریک و تأثیرگذار رقم خورده باشد. عدم حضور مادر در جدایی اولیه هم برای ایجاد یک نقطهی دراماتیک در مواجهی بعدی هیاکیمارو و مادرش استفاده میشود ولی در بزنگاه موردنظر که در نیمهی سریال رخ میدهد تاحدودی سطحی و خام نمایش داده میشود.
تغییر پایان انیمه
پایان مانگا هم قرار بود با یک توئیست همراه شود؛ اینطور که آخرین شیطان، که بازگشتِ دست هیاکیمارو در گرو نابودی او است، در بدن دورورو جا میگیرد و هیاکیمارو که از کشتن دورورو ناتوان است او را ترک میکند و برای نابودی آخرین شیطان پنج سال وقت صرف یادگیری تکنیکهای ذهنی میکند و بعداز بازگشت مجدد دورورو را نجات میدهد.
اما تغییرات پایان داستان انیمهی ۲۰۱۹ به شکل دیگری است. تاهومارو برادر کوچکتر هیاکیمارو به همراه دو ملازمش در یک خط داستانی مجزا برای حفظ مصونیت سرزمین پدری وارد یک معاملهی مجدد با آخرین شیطان باقی مانده میشوند. هیاکیمارو برای بازپسگرفتن چشمها و دستهای خود باید آنها را از میان بردارد. سوار بر اسبی با یک نیروی تهاجمی ماورایی وارد مبارزهی نفسگیر نهایی میشود. با افزودن این زمینهها اقتباس ۲۰۱۹ دورورو برای کسب یک پایانبندی قابلقبول تلاش خوبی دارد.
آشوب محلی را در ادامهی فضای تاریخی داستان بهخوبی با تقلای هیاکیمارو ترکیب میکند. جوکای، تاهومارو و مادرش را پیشکش میکند و در انتخابی تأملبرانگیز از زندگی پر از گناه دایگو کاگه میگذرد. با این وجود انیمه در تثبیت این پایان کمی شتابزده بهنظر میرسد و درنهایت باز هم تأثیر آن لغو شدن مانگا و توسلبه قسمتهای فرعی که میتوانست صرف مقدمهچینی بیشتر برای پایانی باشکوهتر باشد را بیشتراز قبل نمایان میکند.
———————————————————-
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.