امروز زادروز نويسنده و شاعر شهير فرانسه ويكتور هوگو است كه ۲۶ فوريهي ۱۸۰۲ بهدنيا آمد و ۲۳ ماه مه ۱۸۸۵پس از ۸۳ سال زندگي درگذشت.
علاقهي مردم به هوگو بهقدري بود كه در مراسم تدفين او بيش از دو ميليون نفر شركت كردند كه تا آن زمان در تاريخ جهان بيسابقه بود. با حسابي كه كردهاند، هوگو در طول عمر خود هرروز ۱۰۰ سطر نثر و ۲۰ سطر نظم نوشته است. معروفترين داستانهاي او «گوژپشت نتردام» و «بينوايان» هستند كه هنوز تجديد چاپ ميشوند و به همهي زبانهاي جهان ترجمه شدهاند. هوگو علاوه بر نویسندگی، کنشگر سیاسی و مدافع حقوق بشر نیز بود.
بیوگرافی ویکتور هوگو
ویکتور ماری هوگو در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ در شهر بزانسون فرانسه به دنیا آمد. او سومین پسر ژوزف لئوپولد سیژیسبر هوگو، افسر ارتش ناپلئون، و سوفی تربوشه بود. بهدلیل شغل پدرش که مستلزم سفرهای مکرر بود، کودکی او در جابهجاییهای متعدد بین فرانسه و ایتالیا گذشت. در سال ۱۸۰۴ خانواده به پاریس نقل مکان کرد و سپس در سال ۱۸۱۱ در مادرید ساکن شدند. این سفرها تأثیر عمیقی بر تخیل و جهانبینی هوگوی جوان گذاشتند. مادرش که زنی تحصیلکرده و علاقهمند به ادبیات بود، نقش مهمی در پرورش استعداد ادبی او داشت. در سال ۱۸۱۳، پس از جدایی والدینش، همراه مادر به پاریس بازگشت و در خانهای قدیمی در محله فوبور سن-ژاک ساکن شدند. در همین دوران، استعداد شگرف او در نوشتن آشکار شد و در سن ۱۴سالگی در دفترچهای نوشت: «میخواهم یا شاتوبریان باشم یا هیچ» که اشارهای به نویسنده بزرگ فرانسوی بود که الهامبخش او بود. این آرزوی بلندپروازانهی نوجوانی، سرآغاز مسیری درخشان در دنیای ادبیات شد.
تحصیلات و شکلگیری اندیشه
تحصیلات رسمی ویکتور هوگو با توجه به شرایط خانوادگی و جابهجاییهای مکرر، نامنظم اما متنوع بود. در دوران اقامت در مادرید، در مدرسهای مذهبی تحصیل کرد که باعث آشنایی او با زبان و فرهنگ اسپانیایی شد. پس از بازگشت به پاریس در سال ۱۸۱۳، در مدرسهی معتبر لویی-لو-گران ثبتنام کرد، جایی که در آن ریاضیات، فلسفه و ادبیات کلاسیک را فرا گرفت. در این دوران، او به مطالعهی گستردهی آثار کلاسیک و معاصر پرداخت و با خواندن آثار نویسندگانی چون ولتر، روسو و شاتوبریان، دانش ادبیاش را عمیقتر کرد. بهرغم اینکه پدرش میخواست او وارد مدرسهی پلیتکنیک شود و مسیر مهندسی را دنبال کند، هوگوی جوان مصمم بود که راهش را در ادبیات پیدا کند. در پانزدهسالگی در مسابقهی شعر آکادمی فرانسه شرکت کرد و اگرچه برنده نشد، توجه محافل ادبی را به خود جلب کرد. این دورهی تحصیلی، پایههای فکری و ادبی محکمی را برای آیندهی درخشان او بنا کرد.
زندگی خانوادگی: عشق و تراژدی
زندگی خانوادگی ویکتور هوگو آمیزهای است از عشق، تراژدی و پیچیدگیهای انسانی. او در سال ۱۸۲۲، در سن ۲۰سالگی با آدل فوشه دوست دوران کودکیاش ازدواج کرد. از این ازدواج پنج فرزند به دنیا آمدند: لئوپولد (که در نوزادی درگذشت)، لئوپولدین، شارل، فرانسوا-ویکتور و آدل. بزرگترین تراژدی زندگی او مرگ دختر محبوبش لئوپولدین در سال ۱۸۴۳ بود که به همراه همسرش شارل واکری در حادثهی قایقرانی در رودخانهی سن غرق شد. این حادثه تأثیر عمیقی بر روح و آثار هوگو گذاشت و منجر به سرودن برخی از غمانگیزترین اشعارش شد. زندگی زناشویی او با آدل نیز بیحاشیه نبود؛ هر دو روابط خارج از ازدواج داشتند، از جمله رابطهی طولانیمدت هوگو با ژولیت درووه که تا پایان عمر ادامه یافت. پسرانش شارل و فرانسوا-ویکتور هر دو روزنامهنگار و مترجم شدند و در تبعید با پدرشان همراه بودند. دختر کوچکش آدل پس از ناکامی در عشق، دچار بیماری روانی شد و سالهای پایانی عمرش را در آسایشگاه گذراند. زندگی آدل بعدها دستمایهی فیلم سینمایی با نام «سرگذشت آدل ه» به کارگردانی فرانسوا تروفو شد. با وجود این مشکلات، هوگو همواره خودش را وقف خانوادهاش میکرد و تا پایان عمر از فرزندان و نوههایش حمایت میکرد.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
ویکتور هوگو علاوه بر نویسندگی، شخصیتی تأثیرگذار در عرصهی سیاسی و اجتماعی فرانسه بود. مسیر سیاسی او از سلطنتطلبی محافظهکار آغاز شد و بهسمت جمهوریخواهی رادیکال تکامل یافت. در سال ۱۸۴۱ به عضویت آکادمی فرانسه درآمد و در سال ۱۸۴۵ به مقام «پِر» (Pair) منصوب شد و جزو مشاوران نزدیک پادشاه بود. پس از انقلاب ۱۸۴۸، به نمایندگی مجلس مؤسسان انتخاب شد و به مبارزه علیه فقر، نابرابری اجتماعی و مجازات اعدام پرداخت. او با کودتای لویی ناپلئون در ۱۸۵۱ بهشدت مخالفت کرد و به همین دلیل مجبور به ترک فرانسه شد و نوزده سال را در تبعید (عمدتاً در جزایر گرنزی و جرسی) گذراند. هوگو همچنین مدافع سرسخت حقوق زنان، آزادی مطبوعات و لغو بردهداری بود. او پس از سقوط امپراتوری در ۱۸۷۰ به فرانسه بازگشت و در دوران کمون پاریس تلاش کرد میان طرفها میانجیگری کند. در سالهای پایانی عمرش، در مقام سناتور جمهوری سوم فرانسه، همچنان به دفاع از آرمانهای اجتماعی ادامه داد و به نمادی از وجدان اخلاقی جامعهی فرانسه تبدیل شد.
تبعید
پس از کودتای لویی ناپلئون (ناپلئون سوم) در ۲ دسامبر ۱۸۵۱، هوگو که از مخالفان سرسخت او بود، مجبور به ترک فرانسه شد. او ابتدا به بروکسل رفت و سپس در جزایر جرسی و گرنزی در کانال مانش اقامت گزید. این تبعید ۱۹ساله (۱۸۵۱ تا ۱۸۷۰) به یکی از پربارترین دورههای خلاقیت ادبی او تبدیل شد. در این دوران، او شاهکارهایی چون بینوایان، کارگران دریا، و مردی که میخندد را خلق کرد. هوگو در تبعید، با نوشتن مقالات تند سیاسی علیه ناپلئون سوم به مبارزه ادامه داد. او حتی پیشنهاد عفو از سوی امپراتور را رد کرد و اعلام کرد: «وقتی آزادی به فرانسه بازگردد، من نیز باز خواهم گشت.» سرانجام با سقوط امپراتوری در سال ۱۸۷۰، هوگو به پاریس بازگشت و با استقبال باشکوه مردم روبهرو شد.
وقایع مهم زندگی ویکتور هوگو
ویکتور هوگو در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ در بزانسون فرانسه متولد شد. در سال ۱۸۲۲ با آدل فوشه ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند شد. نخستین مجموعه شعرش را در ۱۸۲۲ منتشر کرد و در ۱۸۳۱ با انتشار گوژپشت نتردام به شهرت رسید. در سال ۱۸۴۱ به عضویت آکادمی فرانسه درآمد. پس از کودتای لویی ناپلئون در ۱۸۵۱، به تبعید رفت و ۱۹ سال را در جزایر مختلف از جمله گرنزی و جرسی گذراند. در همین دوران، شاهکار بینوایان را در سال ۱۸۶۲ منتشر کرد. مرگ دخترش لئوپولدین، یکی دیگر از دختران او، در سال ۱۸۴۳ ضربهی روحی سختی به او وارد کرد و تأثیر عمیقی بر آثار بعدیاش گذاشت. در سال ۱۸۷۰ پس از سقوط امپراتوری دوم به فرانسه بازگشت و به چهرهای محبوب و نماد جمهوریخواهی تبدیل شد. او سرانجام در ۲۲ مه ۱۸۸۵ در پاریس درگذشت و مراسم تشییع باشکوه او به یکی از بزرگترین گردهماییهای عمومی در تاریخ فرانسه تبدیل شد.
درگذشت ویکتور هوگو
ویکتور هوگو در ۲۲ مه ۱۸۸۵، در سن ۸۳ سالگی، پس از یک دوره بیماری ذاتالریه در آپارتمانش در خیابان اِیلو پاریس درگذشت. روزهای پایانی زندگیاش با حضور مداوم دوستان، خانواده و هواداران همراه بود. آخرین کلماتش که ثبت شده، «اینجاست که نبرد بین روز و شب است»، نشان از روح شاعرانهی او حتی در لحظات پایانی دارد. دولت فرانسه برای او مراسم تشییع ملی برگزار کرد که در تاریخ این کشور بیسابقه بود. بیش از دو میلیون نفر، تقریباً دو سوم جمعیت پاریس در آن زمان، در مراسم تشییع او شرکت کردند. طبق وصیت خودش، تابوتش را در یک گاری فقیرانه حمل کردند تا نشان همبستگیاش با فقرا باشد. پیکرش در پانتئون، آرامگاه مشاهیر فرانسه، به خاک سپرده شد و مقبرهاش زیارتگاه دوستداران ادبیات و عدالتخواهی است. دولت فرانسه ده روز عزای عمومی اعلام کرد و خیابانهای پاریس مملو از جمعیتی بود که برای ادای احترام به این نویسنده بزرگ آمده بودند.
جوایز و افتخارات ویکتور هوگو
ویکتور هوگو در طول حیات پربارش افتخارات متعددی کسب کرد. در سال ۱۸۴۱ به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد که معتبرترین نهاد ادبی این کشور است. او در سال ۱۸۴۵ از سوی لویی فیلیپ به مقام «پِر فرانسه» منصوب شد. پس از بازگشت از تبعید در سال ۱۸۷۰، به عضویت مجلس ملی فرانسه درآمد. در سال ۱۸۷۶ به سناتوری جمهوری سوم فرانسه برگزیده شد. مراسم تشییع او در سال ۱۸۸۵، به مراسمی ملی تبدیل شد و بیش از دو میلیون نفر در آن شرکت کردند. پیکر او در پانتئون، آرامگاه مشاهیر فرانسه، به خاک سپرده شد که خود نشانگر جایگاه والای او در فرهنگ فرانسه است. پس از مرگش، خیابانها، میدانها و مؤسسههای فرهنگی متعددی در سراسر جهان به نام او مزین شدهاند و چهرهاش بر اسکناس ۵ فرانکی فرانسه نقش بست.
آثار ویکتور هوگو
ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ فرانسوی، آثار فراوانی در زمینه نثر داستانی، شعر، و نمایشنامه نوشت:
آثار آغاز نوجوانی
۱. اینه دوکاسترو درامی به نثر در سه پرده که هوگو در پانزده سالگی نوشتهاست.
۲. ترجمهٔ بخشهایی از انهاید شاهکار ویرژیل:
هخامنشی
پیرمرد گالز
غار سیکلوپها
کاکوس
۳. درلیدی ترجمهای از اشعار اوراس
۴. سزار از از روبیکون میگذرد ترجمهای از فارسال تصنیف لوکن
شعرها
۱. اغانی جدید
۲. اغانی و قصاید odes et Ballades
۳. شرقیها
۴. برگهای خزان
۵. نغمات شفق Les Feuilles d’ automne
۶. صداهای درونی chants du crepuscule
۷. پرتوها و سایهها Les voix interieurcs
۸. کیفرها
۹. سیر و سیاحت
۱۰. افسانه قرون
۱۱. غزلیات کوچهها و بیشهها
۱۲. سال مخوف
۱۳. فن پدربزرگی
۱۴. پاپ
۱۵. شفقت عالی
۱۶. ادیان و دین
۱۷. خر
۱۸. ریاح چهارگانه روح
۱۹. عاقبت شیطان
۲۰. مکنونات چنگ
۲۱. خدا
۲۲. سالهای شوم
۲۳. دسته گل آخرین
نمایشنامهها
۱. کرامول
۲. آمی روبسار
۳. ارنانی
۴. ماریون دلورم
۵. شاه تفریح میکند
۶. لوکرس بورژیا
۷. ماری تودور
۸. آنژلو
۹. اسمرالدا
۱۰. ریبلاس
۱۱. توامان
۱۲. بورگراوها
۱۳. تورکه مادا
۱۴. تئاتر در هوای آزاد
رمانها
۱. بوگژارگال
۲. هان دیسلند
۳. آخرین روز یک محکوم
۴. نتردام دو پاری یا گوژپشت نتردام
۵. کلود گدا
۶. بینوایان
۷. کارگران دریا
۸. مردی که میخندد
۹. نود و سه
۱۰. رفتارها و گفتارها
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.