مهدي اخوان ثالث ( م – اميد ) در سال 1307 هجري شمسي در مشهد قدم به عرصهء هستي نهاد. نام پدرش، علي و نام مادرش مريمبود. پدر ِ مهدي از مردم يزد بود كه در جواني به مشهد مهاجرت كرده و در اين شهر سكونت اختيار نموده و ازدواج كرده بود. وي به شغلداروهاي گياهي و سنتي مشغول بود. اخوان به هنگام تولد با يك چشم واردِ اين جهان شد اما پس از مدتي چشمِ ديگر او بهروي عالم وآدم باز شد، خود در اين باره مي گويد: « پدر من عطار – طبيب بود و مادر هم كارش خانهداري و بعدها هم دعاگويي و نماز و طاعت وزيارت امام رضا و از اين قبيل. بعد از مدتي با درمانهاي پدر و دعاهاي مادر ونذر و نيازهايش آن چشم ديگر را هم به دنيا گشودم. خدابه من رحم كرد و الا حالا دنيا را با يك چشم ميديدم. اما حالا با دو چشم مي بينم.»
رویداد های تلخ زندگی اخوان ثالث
اخوان در سال 1329 با ايران (خديجه) اخوان ثالث، دختر عمويش ازدواج نمود. حاصل اين ازدواج سه دختر به نام هاي لاله، لولي،تنسگل و سه پسر به نام هاي توس، زردشت و مزدك علي ميباشد. از حوادث دلخراش دوره زندگي اخوان ميتوان مرگ دو فرزندش را نامبرد. در سال 1342 تنسگل دختر سوم وي هنوز چهار روز از تولدش نگذشته بود که فوت كرد و در سال 1353 دختر اولش لاله دررودخانهء كرج غرق گرديد، اين دو واقعه ضربهء سختي بر او وارد كرد. از ديگر رويدادهاي زندگي مهدي اخوان ثالث، حوادث پيش ازانقلاب و قرارگرفتن وي در صفِ مخالفين رژيم بود.
پس از كودتاي 28 مرداد سال 32، ايران چهرهء ديگري بهخود گرفت و نظامسياسي–فرهنگي جامعهء آنزمان بهكلي دگرگون شد. اخوان نيز مانند بسياري از اهل قلم، دستگير و روانهء زندان شد. او در اين زماناز امضاي تعهدنامه جهت آزادي از زندان امتناع كرد و ناگزير چند ماه در زندان ماند. پس از آزاد شدن از زندان، اخوان ثالث تا آخرعمر ديگر هيچگاه براي حزب و دستهاي خاص فعاليت نكرد و در واقع از كارهاي روزمرهء سياسي كنارهگيري كرد و براي امرار معاش بهروزنامهء «ايران ما» پيوست. اما طولي نكشيد كه در سال 1344 براي دومين بار راهي زندان شد؛ اما اين بار اتهام او سياسي نبود،اگرچه اشعارش در اين زمان حكايت از مردمياست كه زير فشار قدرت حاكمه قرار داشتند و او راوي قصههاي آنان بود، اما قصهاي بهنام «قصهء قصاب كش» يا «قصاب جماعت حاكم و م. اميد جماعت محكوم» باعث شد مردي از او شكايت نمايد.
مشاغل و سمتهاي اداري اخوان ثالث
اخوان ثالث در سال 1327 ساكن تهران شد و به خدمت آموزش و پرورش درآمد و به دبيري پرداخت و پس از چندي به سمت مامور دروزارت اطلاعات مشغول همكاري شد و وظيفهاش نظارت بر برنامههاي ادبي بود. وي همچنين به كار صدا برگرداني (دوبله) فيلمهايمستند در استوديو «گلستان» نيز پرداخت. بنا به قول گلستان در مدت سه – چهار سال روي صداگذاري نزديك به سيصد فيلم مستندنظارت كرد. به جز آن هم به متن ترجمهها و رواني گفتارها رسيدگي ميكرد، هم بر نوار اصلي و برگردان به نسخههاي فيلم. پس از آنكهكارگاه فيلم گلستان تعطيل شد، ايرج گرگين رييس برنامهء دوم راديو از اخوان دعوت كرد تا مسئووليت مستقيم برنامههاي ادبي را برعهدهگيرد.
آرامگاه اخوان ثالث
مهدي اخوان ثالث در روز يكشنبه 4 شهريور 1369 در بيمارستان مهر تهران بدرود حيات گفت و پيكرش را به مشهد انتقال دادند و درجوار آرامگاه فردوسي در باغ توس به خاك سپردند.
———————————————
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.