شفقت چیست؟

 در خودپروری, روانشناسی

مهارت شفقت، سه مؤلفه دارد: درک، پذیرش و بخشش.

🔘درک

اولین قدم براى برقرار کردن رابطه اى مشفقانه با خود و دیگران، تلاش براى درک کردن است. درک کردن یک مسئلهٔ مهم دربارهٔ خود یا دیگرى، مى تواند احساسات و نگرش‌هاى فرد را کاملاً تغییر دهد. براى مثال، شان سنگ تراشى بود که بالاخره فهمید چرا شب‌ها زیاد مى خورد. یک شب پس از یک روز کار سخت در حالى به طرف خانه مى راند که چشمش به عقربهٔ دماى موتور بود، چون ماشینش جوش مى آورد و او پول نداشت که آن را تعمیر کند.

شان احساس کرد خسته و نگران است و هیچ راه گریزى ندارد. فکر کرد کنار اغذیه فروشى توقف کند، ساندویچ و نوشابه اى بخرد و به خانه ببرد. وقتى این صحنه را تجسم مى کرد که جلوى تلویزیون مشغول خوردن ساندویچ است، حالش بهتر شد. در همین حال منتقد نیز زبان به سخن گشود و او را «آشغال خور» خطاب کرد.

اما این بار شان از خود پرسید که چرا فکرکردن به غذا حال او را بهتر مى کند؟

و ناگهان همه چیز برایش روشن شد: او شب‌ها زیاد مى خورد تا از احساس فشار و عدم کفایتى که در طول روز داشت، رهایى یابد. وقتى غذا مى خورد، احساس آرامش و امنیت مى کرد. این درک ناگهانى اولین قدمى بود که شان در راه به دست آوردن دیدى مشفقانه تر نسبت به خود برداشت. او درک کرد که زیاد خوردنش پاسخى به فشارهاى غیرقابل تحمل بود نه اینکه نشانهٔ ضعف او یا حریص بودنش باشد.

درک ماهیت مشکلات به این معنى نیست که باید راه حلى براى آن‌ها پیدا کنید، بلکه فقط به این معنى است که نحوهٔ عملکرد خود را شناخته اید. به بیان دیگر، فهمیده اید که در یک موقعیت خاص، بیشتر امکان دارد چه کارى انجام دهید و احتمالاً چرا این کار را مى کنید. این بدان معنى است که دربارهٔ خودتان شناخت جدیدى به دست آورده اید.

براى درک کردن دیگران لازم است به آن‌ها گوش بدهید،

نه به خودگویى درونى اى که خودتان دربارهٔ آن‌ها دارید.

🔘پذیرش

شاید پذیرش دشوارترین جنبهٔ شفقت باشد. پذیرش یعنى قبول کردن واقعیت، بدون اینکه هیچ گونه قضاوتى دربارهٔ آن بکنید.

به بیان دیگر، یعنى اینکه چه واقعیت مورد پسند شما باشد و چه نباشد، آن را بپذیرید.

براى مثال، جملهٔ «این واقعیت را مى پذیرم که هیکلم بد است»، به این معنى نیست که «هیکلم بد است و من اصلاً از این موضوع ناراحت نیستم»، بلکه به این معنى است که «هیکلم بد است و این را مى دانم. ممکن است از این موضوع ناراحت باشم، ولى در حال حاضر احساساتم را کنار مى گذارم، هیچ قضاوتى دربارهٔ هیکلم نمى کنم، و صرفاً واقعیت را مى پذیرم».

براى پذیرش دیگران نیز باید واقعیت‌هاى مربوط به آن‌ها را بدون قضاوت‌هاى معمول قبول کرد.

🔘بخشش

بخشش به دنبال درک و پذیرش روى مى دهد. بخشش نیز همانند درک و پذیرش، به معنى پسندیدن چیزى نیست بلکه به معنى رها کردن گذشته، احترام به خود در حال حاضر، و نگریستن به آینده اى بهتر مى باشد. وقتى به خاطر جیغ کشیدن سر فرزندتان خود را مى بخشید، کار اشتباه خود را تصحیح نمى کنید، و یا همه چیز را فراموش نمى کنید. کارى که کردید هنوز هم اشتباه است، و اشتباه خود را به خاطر مى سپارید تا در آینده بتوانید بهتر عمل کنید. اما «پرونده را مى بندید» و بدون اینکه باز به آن اتفاق فکر کنید و خود را سرزنش نمایید، به کارهاى امروزتان مى پردازید.

بخشیدن دیگران به معنى این است که حساب‌ها را تسویه شده بدانید.

به بیان دیگر، بخشش یعنى اینکه اگر کسى به شما آسیبى زد، حساب بدهکارى او و طلبکارى خود را فراموش نمایید.

چارلى معمارى بود که مدت‌ها بر سر پولى که به همراه پدرش در کارى به دست آورده بود، با او اختلاف داشت. به همین خاطر عزت نفسش نیز آسیب دیده بود، چون خودش را با دوستانش مقایسه مى کرد که رابطهٔ نزدیک ترى با پدرانشان داشتند. بالاخره چارلى به این نتیجه رسید که تنها راه بالا رفتن عزت نفسش و اینکه دوباره رابطهٔ خوبى با پدرش پیدا کند این است که صمیمانه او را ببخشد.

او مى گوید: «باید همهٔ اختلاف‌هاى قدیمى را کنار مى گذاشتم، آنها ما را از هم جدا کرده بودند.» وقتى چارلى پدرش را بخشید و گذشته را پشت سر گذاشت، عزت نفس او بالا رفت و رابطه اش با پدرش بهبود یافت.

گزیده‌ای از کتاب
کتاب: رشد و افزایش عزت نفس
نویسندگان: متیو مک‌کی  پاتریک فنینگ

 

اگر به بخش روانشناسی علاقمند هستید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.

روی لینک زیر کلیک کنید.

تقسیم دنیا به خوب و بد

 

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt