آگاهی یک ظرف بزرگ است.

 در خودپروری, روانشناسی

 

ما به میزان زیادی به الگوهای فکری خود شرطی شده‌ایم،

به گونه‌ای که حتی دیگر افکار خود را به صورت فکر تشخیص نمی‌دهیم.

آیا جز این است که ما دوست داریم احساسات و افکارمان را واقعیت بپنداریم – حقیقت مطلق امور – حتی زمانی که در عمق وجودمان می‌دانیم که کاملا این طور نیست؟

البته که ما این گونه هستیم هر چند نمی‌دانیم با احساس ناراحتی که گوشه‌ای از آگاهی ما خزیده چه باید کرد. احساسی که گاه کمی و گاهی هم بسیار ترسناک می‌شود. اما همان‌طور که قبلا هم دیدیم ما تقریبا هیچ راهنمایی یا تعلیم منظمی درباره اهمیت اعتماد به آگاهی مان به‌منزله چیزی بزرگ تر از افکار و احساسات نداشته‌ایم.

با وجود اینکه واضح است آگاٰهی یک ظرف بزرگ است که می‌تواند هر فکر یا احساسی را بدون اینکه ذره‌ای اسیر آن شویم، در خود نگه‌دارد.

ما با این ظرفیت که آن را آگاهی می‌نامیم متولد می‌شویم، همان‌گونه که با ظرفیت‌های حیرت انگیزمان برای تفکر، حس کردن و دیدن متولد شده‌ایم.

هر چند به طرز دردناکی این ظرفیت یعنی آگاٰهی پرورش نیافته است.

برای مثال، آیا تا به حال پیش آمده شما حتی یک کلاس درباره ترویج آگاهی در کنار آموزش تفکر انتقادی داشته باشید؟ بعید است که اصلا چنین کلاسی گذرانده باشید!

حیرت انگیز است که این موضوع بخشی از برنامه آموزشی مدرسه ابتدایی یا راهنمایی و دبیرستان یا حتی بخشی از آنچه اخیرا آموزش عالی نامیده می‌شود‌.نبوده است‌‌.

هر چند در حال حاضر وضعیت به سرعت در حال تغییر است. آن‌گونه که ذهن آگاٰهی در حوزه های متفاوت و در طیف آموزشی وسیعی برای تمامی سنین در حال مطرح شدن است.

موضوعات مورد توجه به اندازه خود «توجه» مهم نیستند.

از آنجا که ذهن آگاهی به معنای پرورش لحظه به لحظه آگاهی از طریق توجه دقیق، روش مند و منظم است‌. ابتدا این طور به نظر می‌آید موضوعاتی که توجه مان را به آن‌ها معطوف می‌کنیم، مهم ترین چیز هستند.

این موضوعات مورد توجه می‌توانند هر چیزی در میدان تجربه ما باشند‌‌. آنچه می‌بینیم، می‌شنویم، می‌بوییم، مزه می‌کنیم، لمس می‌کنیم، احساس می‌کنیم یا هر چیزی که در لحظه به آن آگاهی داریم.

در شروع تمرین مراقبه بسیار ابتدایی، ما باید بر روی چیزی با توجه کردن به آن متمرکز شویم‌‌. خواه آن حس حرکت نفس به داخل و خارج بدن باشد یا صداهایی که به گوش مان می‌رسند. یا هر چیز دیگری که آن لحظه دریافت می‌کنیم.

از این به بعد ممکن است دریابیم می‌توانیم بر خود آگاهی تمرکز کنیم و آگاه باشیم به آگاهی. بدون اینکه هیچ موضوع خاصی را برای تمرکز کردن انتخاب کنیم. ما این روند را در فایل صوتی ضمیمه در بخش آخر بهتر درک خواهیم کرد.

اما خوب است که درست از ابتدا بدانید حس تنفس، صداها یا حتی افکاری که به آنها توجه می‌کنیم، مهم‌ترین موضوعات نیستند. آنچه مهم‌تر از همه است و بیشتر نیز فراموش می‌شود‌ بدیهی انگاشته می‌شود و کمتر تجربه می‌شود، آگاهی است که بی واسطه و بدون فکر کردن حس می‌کند‌. و می‌داند که نفس در این لحظه در جریان است. شنوایی در این لحظه وجود دارد و افکار در فضای آسمان مانند ذهن‌مان در حال حرکت هستند. همان طور که قبلا دیده ایم صرف نظر از ماهیت موضوعاتی که به آنها توجه می‌کنیم این آگاهی است که از اهمیت اصلی برخوردار است.

و این آگاهی همواره متعلق به ماست قابل دسترس و کامل است و همواره برای نگه داشتن و دانستن هر نوع از تجارب درونی و بیرونی ما قابلیت دارد. صرف نظر از اینکه چقدر بزرگ، جزئی یا پراهمیت باشند.

به همین سادگی این ویژگی آگاهی است و شاید درست تر آن است که بگوییم شما خود آگاهی هستید.

_____

منبع:سری دوم از کتاب ذهن آگاهی

نویسنده: جان کابات زین

ترجمه:  سید پیمان رحیمی نژاد

غزاله گلشنی

____________

اگر به بخش روانشناسی علاقه مندید، از مقاله قبلی ما دیدن کنید؛

روی لینک زیر کلیک کنید:

رابطه سکوت ذهن با سلامتی

Maahkhatoon97

___________

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt