گره فرانسوی
نوشتن درباره نوشتن
نویسنده: الهام زنجانیان ( کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
از خاتونجان بپرس
دریافتم
پیام ترا
در دو گیاه
گره خورده به هم…
(قدسی قاضینور)
از خاتون جان پرسیده بودید: _چگونه متنی منسجم بنویسم؟ _ قسمت اول: ربط _
این قسمت: گره فرانسوی[۱]
از بین همه گرهها، عاشق گره فرانسوی هستم!
سوزن را از از بین پارچه رد میکنم؛ نخ را چندین بار میپیچم دور سوزن، میشمرم؛ یک، دو، سه، … بعد سوزن را از بین پارچه و نخهای پیچیده شده؛ به نرمی بیرون میکشم؛ و سوزننخ را از پارچه رد میکنم و میبرم پشت کار، و تمام؛ یک گره زیبای فرانسوی زده شد؛ به همین سادگی! و دوباره و دوباره…
_چون خارجی و شیک است عاشقش شده ام؟! نه نه؛ من از این جور آدمهای اجنبی دوست نیستم؛ فرانسوی است که باشد!
سوزن را که نخ میکنم چشمم به گرههای زیر پایم میافتد؛ خدای من، روی دریایی از گرههای هنرمندانه نشستهام. این علاقه به گره، ریشه در حافظه ژنی من دارد! _ در این عشق تنها نیستم!
نخ صورتی را از بین کلاف درهم رنگارنگ رها میکنم؛ مشتی نخ به هم پیچیده؛ که همچنان به نظرم زیبا میآید! _حس زنده بودن؛ در به چالش کشیده شدن!
انتهای نخی را که از سوراخ سوزن رد کردهام گره کوچکی میزنم تا به پارچه گیر کند؛ زندگی پر از این گیر وگورها است؛ گرههای کوری که با چنگ و دندان و اگر اقبال یارمان باشد به سختی میتوان بازشان کرد. یک لحظه حس خفگی میکنم؛ تنگی گره طناب دار بر گردن؛ کلاف و کلافگی؛ پیچش و پیچیدگی، گرههای مزاحم، گره پاپیونی یقه مدرسه که همیشه کج و یکوری بود؛ گره بند کفش، که بیموقع باز میشد و زیر پا گیر میکرد؛ گره پیشاهنگی، که جای خود را به گره پاکدامن روسری داد؛ گره گردن پوش، یا همان کراوات ممنوعه، که هرگز یاد نگرفتمش؛ … امتحان کنید؛ کافیست چندبار کلمه گره تکرار شود؛ حرف “گ” چنان در گلو میپیچد؛ گلودرد صبحی پس از یک شب گریه کردن و با بغض خوابیدن را میماند.
پس چگونه است؛ ماجرای این عشق مبهم؟!
واقعا چه کسی ممکن است عاشق یک گره شود؟!
سوزن نخ را که از وسط نخهای پیچیده شده به دور سوزن بیرون میکشم؛ متوجه میشوم که این گره نیست که مرا مجذوب خود کرده است؛ من شیفته این نخ نامرئی شدهام که از بین نخها رد میشود و گره را محکم میکند؛ منسجم میکند؛ بافت میدهد؛ قوام میبخشد؛ این نخ نامرئی، بند ناف بریده نشدهای که به همه آنچه هست و نیستمان است؛ ربطمان میدهد؛ به وطن، خاک، کوه، زمین، هوا، فرهنگ، هنر، ادبیات، نوشتن،…نوشته منسجم، نوشته ای که مقدمه، متن اصلی، نتیجه گیری یا جمع بندیاش به هم مرتبط است؛ چفت و بست دارد؛ نوشته ای با بند[۲]های جدا و در کل پیوسته به هم؛… میبینید؛ گلدوزی که میکنم؛ شاعر میشوم؛ عاشق میشوم؛ فیلسوف میشوم.
گلبرگهای گل رز صورتی با گره فرانسوی کامل شدهاند؛
“عشق“ نخ نامرئی زیبایی زندگیست!
تمرین
_نوشته بالا را بار دیگر بخوانید؛ ربطهای معنایی و لفظی را جستجو کنید؛ متنی را خودتان با عنوان “گره” بنویسید:
_“چگونه متنی منسجم بنویسم؟” را در گوگول جستجو کنید؛ ویژگیهای “نوشته منسجم“ را یاد داشتبرداری نماید؛ و سعی کنید در نوشتههایتان بکار برید:
الهام زنجانیان
آبان ماه ۱۴۰۰
______________________________________
پاورقی
[۱] گره فرانسوی دوخت تزئینی جالبی است که برای پرکردن درون طرحها، مانند گلها، استفاده میشود.
اطلاعات بیشر درمورد گلدوزی و انواع گره های کاربردی رد گلدوزی
[۲] بند=پارگراف
“متن نقطه سر خط “در سایت ماه خاتون،درباره بند نویسی را بخوانید:
کلید واژه ها نوشتن درباره نوشتن ۶
انسجام، منسجم، ربط، ویژگیهای نوشته منسجم، ویرایش متن، نوشته تاثیرگذار، نوشته منسجم، نوشتن، نوشتن خلاق، نگارش، انگیزه نوشتن، نویسندگی، تمرین نوشتن، درست نوشتن، نخ ارتباطی نامرئی در نوشته یا نوشته منسجم، انسجام در نوشته یعنی چه؟ چگونه منسجم بنویسم؟چگونه بنویسم؟
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله بعدی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر را کلیک کنید.