فعل جمع
نوشتن درباره نوشتن
از خاتون جان پرسیده بودید:
_کسی که رشتهاش زبان و ادبیات نیست، چطور نوشتن را شروع کند؟
_بهرهگیری از جملات کوتاه پیشنهادی برای نویسندگان تازهکار!
_تعریف جمله
این قسمت: فعل جمع
راه افتادیم. چقدر از این فعل جمع خوشم میآید. بنزین زدیم و رفتیم. هوا آلوده بود. همینطور به سمت بالا گاز دادیم و رفتیم. همچنان هوا آلوده بود. به بهانهی خرید، تا شهروند سعادتآباد رفتیم. هوا همچنان آلوده بود. رسیدیم. دلمان اما خواست بالاتر برویم. شاید بالاتر خبری از آلودگی هوا نباشد.
بهانه نبود. دنبال هوا بودیم. آسمان آبی، دماوند،… .
از آن بالا هم نمیشد تهران را دید. هوا نبود. دید نبود. فقط ساختمانهای بدقواره بود. هوای آلوده و خفگی. باز هم بالاتر رفتیم. تا آخرِ آخر…که دروازهای و نگهبانیای و هنوز آلودگی و به ناچار دور زدن.
دور زدیم. بلافاصله گوشهای ترمز دستی را کشیدیم. هر یک مشتی تخمه برداشتیم. همان بالا، بالای بالا، بالاترین نقطهی تهران. مثل قبلاًها شروع کردیم به تخمه خوردن. کورمال کورمال از بین دیوارهای سر به فلک کشیده و هوای آلوده و زمین خاکگرفته و تُنُک از گیاه و رنگ خاکستری و کرم تیره، ساکت نشستیم و تخمه خوردیم. جایی را نمیدیدیم. هنوز هوا نبود.
او را نمیدانم، ولی من تنها خوشحالیام این بود که همهی فعلهای این نوشته جمع بودند و ما با هم ساکت بودیم. با هم تخمه خوردیم، با هم تنها بودیم و… داشتیم خفه میشدیم!
ترمز دستی را که رها میکرد تا سُر بخوریم از آن بالا… خیلی آرام گفت:
«خدا رو شکر که بچهها رو فرستادیم، رفتن…»
و… من هیچ نتوانستم بگویم!
#روزنوشت
نویسنده: الهام زنجانیان
۷ دی ۱۴۰۳
تمرین تکمیلی:
_با جملات کوتاه، یادداشت روزانه، داستانک، یا خاطرهای بنویسید:
_متن بالا چند فعل دارد؟ آیا میتوانید تعداد جملههای بالا را بشمارید؟
کلید واژهها
نوشتن، نویسندگی، شروع نوشتن، نویسنده تازهکار، دستور زبان، جملات کوتاه. تعریف جمله. تمرین نوشتن، روزانه نویسی، طرح درس
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.
- مخاطب خسته
Maahkhatoon97