شاید حوا دلش انار میخواست!
نویسنده: الهام زنجانیان (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
نوشتن درباره نوشتن
از خاتونجان بپرس
نوشتن دربارۀ نوشتههای خوب، یعنی سپاسگزاری از نویسنده!
_از خاتون جان پرسیده بودید، چطور نوشتهای را نقد کنیم؟
یا
_وظیفۀ خوانندۀ خوب چیست؟
نوشتن کار سادهای نیست. این گفتۀ فقط من هم نیست. کافیست که بنویسید تا خود بدانید. هر کس که دستی در نوشتن داشتهباشد و مزۀ این تلخِ شیرین را چشیده؛ خوب میداند. منتی هم نیست. نویسنده مینویسد چون کار دیگری نمیتواند انجام دهد. ناگزیر است. ناچار است. دچار است. اصلاً شما بخوانید بیچاره است! 🫢 حالا که نوشته!… تکلیف چیست؟ هیچ… باید خوانده شود دیگر، شک دارید؟! …ٍاِ… الان خودم هم که به اینجا رسید، شک کردم! واقعاً امروز که اگر تعداد نویسندهها بیشتر از خوانندهها نباشد؛ به تعداد خوانندههاست؛ … ای بابا بحث سر تعداد و آمار نیست! چه میخواهم بگویم؟ یک کلام، اگر از کسی چیزی میخوانید نظرتان را برایش بنویسید. همین! … چی؟ باز هم که یک نوشته به نوشتهها اضافه میشود؛ یک نویسنده به نویسندههای دنیا افزوده میشود؟ دنیا شلوغتر میشود؟ …بله، میدانم، ولی من راه دیگری برای سپاسگزاری از یک نوشتۀ خوب نمیشناسم!
نمونۀ نوشتهای بر نوشته
این قسمت:
شاید حوا دلش انار میخواست!
_نوشتهای بر نوشتههای صفحهی تلگرامی دخت حوا*_
کسی چه میداند شاید حوا دلش انار میخواست و برای آنکه دل آدم را نشکند به همان یکگاز سیب رضایت داد. ما چه میدانیم، شاید آنها در آن بهشت موعود اصلاً انار خوردهباشند و بعدها به ما گفتهاند: سیب!
در خانه که تنها میشوم، در سکوت، در گفتگوهای خلوتم، نویسنده میشوم. آشپزی میکنم، جمع و جور خانه، …نمینویسم در ذهنم کلمات را کنار هم میگذارم.
لذتی بالاتر از دانه کردن انار هم در دنیا مگر هست!
به دوستم قول دادهام برای صفحهی تلگرامی “دخت حوا” بنویسم.
دانههای انار را یکی یکی و با حوصله از پوستهی پنبهای سفیدش جدا میکنم. همینقدر باحوصله!
با خود تکرار میکنم”دخت حوا”، حسودیام میشود. از خودم لجم میگیرد، چرا به ذهن من نرسیدهاست؟!
عنوان دقیق و خلاقانه صفحه نخ محکمیاست بین همه پاراگرافها که مثل بیکینگ پودر صفحه را منسجم کردهاست.
پوستهی نازک شفاف روی دسته دستههای انار را به آرامی کنار میزنم.
“دخت حوا” کیست؟
او زن، دختر، مادر، همسری مهاجر و دور از وطن، درگیر تعارضهای دین و دنیاست. او کسیست که دغدغه دارد. او نویسنده است. مینویسد که یادش نرود که بوده و از کجا آمدهاست. او انسان اخلاقی، صادق، و نقادی است که برای پرسشهایش پاسخهای شهودی و گاه عقلانی دارد و در نوشتههایش در تلاش که دست کم به خودش ثابت کند که شهامت فکری نیز دارد. نوشتهها گاه بیان تجربه، گاه گفتگوهای درونی، و گاه درمان روح و آرام جان نویسندهاند. او مینویسد تا بگوید تعارضها گرچه کمرشکن هستند ولی او و تربیتش، ایمانش، و آموزههایش هنوز برایش مهماند.
دانههای انار را زیر و رو میکنم. تک و توک تکههای ریز پوستههایی که از دستم افتادهاند با وسواس پاک میکنم.
از بین این همه توصیفها، مثالها، واژه گزینیهای بکر و بینظیر، دقتها و تیزبینیها در احوال و حالات انسانی، خرده اشتباههای املایی و کوتاهیهایی در رعایت نکات سجاوندی شاید به چشم بیاید. خوب هر نوشتهای بعد از نوشتن نیاز به ویرایش و بازبینی دارد!
قرمزی یکدست دانههای شفاف انار را که نگاه میکنم جانم تازه میشود. این پراکندگی جمع زیبای خلقت…حالا یقین دارم که او از ازل انار خوردهبوده است.
الهام زنجانیان
پاییز_۱۴۰۳
* لینک صفحه تلگرامی دخت حوا
https://t.me/dochtehava
تمرین:
الف) بخشهای مختلف نوشته بالا را تفکیک کنید:
_کدام بند نکات مثبت صفحه دخت حوا را شرح داده است؟
_کدام بند به توصیف و ارزیابی صفحه دخت حوا پرداخته است؟
_کدام بند به نکات منفی یا اشکالات احتمالی صفحه دخت حوا اشاره نموده است؟
ب) به نظر شما نقد خوب و سازنده چه ویژگیهایی دارد؟
ج) نظر شما دربارۀ نحوۀ بیان و لحن این نوشته چیست؟ احساس نویسندۀ صفحۀ تلگرامی دخت حوا را پس از خواندن این نوشته میتوانید حدس بزنید؟
د) آیا شما پیش ازین نوشتهای بر نوشتۀ نویسندهای چه نویسندهای که کارهایش را میپسندید یا نویسندهای که کارهایش مورد پسند شما نیست؛ نوشتهاید؟
ه)آیا پیش از این نقد، حواشی، و… بر کتاب یا متنی خواندهبودهاید؟ تجربهی خود را شرح دهید:
ز) نوبت شماست؛ دربارۀ نوشتۀ بالا نوشتهای بنویسید😉
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.