فبک ۲۶- ناتاشا؛ گفتوگویی بر مبنای نظریه ویگوتسکی
نویسنده: الهام زنجانیان_بهمن ۱۴۰۲
رقص فکری کودکان بر آهنگ موتزارت روانشناسی
لئو ویگوتسکی، روانشناس برجستۀ روس را به جرأت میتوان «موتزارت روانشناسی» نامید.
ویگوتسکی بدون شک یکی از بزرگترین نظریه پردازان نیمۀ نخست قرن بیستم محسوب میگردد. که پس از خود پایههای بسیاری از تحولات آموزشی حتی در قرن اخیر را بنیان نهاد. جنبش آموزش فلسفه برای کودکان که توسط متیولیپمن با هدف توانمندسازی کودکان و نوجوانان سنین خردسالی وارد مدارس شد بر پایۀ روشنگریهای این دانشمند و دانشمندان بزرگ دیگر استوار است.
- فلسفه، برای کودکان و نوجوانان(فبک)، و اهمیت دانشافزایی برای مربیان
- اولیا و مربیان، چه منابعی برای درک بهتر پایههای نظری و مبانی “فلسفه برای کودکان و نوجوانان” بخوانند ؟
- معرفی کتاب “ناتاشا؛ گفتگویی بر مبنای نظریه ویگوتسکی”، مولف: “متیو لیپمن”، ترجمه به همراه مقدمۀ تفضیلی: “مهرنوش هدایتی”، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی، تهران ۱۳۹۴
این قسمت:
ناتاشا؛ گفتوگویی بر مبنای نظریه ویگوتسکی
_”بروید بیرون!”
_و باز صدای ریز ریز خنده از ته کلاس
_انگشت اشاره به سمتشان، ایستاده پشت میز و با فریاد: “گفتم بروید بیرون!”
_سکوت کلاس و …
_”اگر نمیروید، من بروم! یا جای من اینجاست یا جای شما؟!”
و…
چه برخورد ناشیانهای!….و چه برخوردهای ناشیانۀ آشنایی برای تک تک ما!
….
اولین بار که در جایگاه معلمی قرارگرفتم، روزی که استادم نمیتوانست سر کلاس حاضر شود. از دفتر زنگ زدند که “میتونی به جای استاد بری سر کلاس؟” و منِ خام و ساده قبول کردم، حتی خوشحال شدم که از بین این همه شاگرد انتخاب شدهام. الان میدانم چه مسئولیت خطیری را بر عهده گرفتهبودم. اما بیش از آنکه از کردۀ خود در عجب باشم از مدیریت مجموعه در شگفتم که چطور جرأت کردند، کسی را بدون آنکه دورههای ضمن خدمت و روانشانسی رشد و تعلیم و تربیت بداند به کلاس راه دهند.
گرچه یقین دارم آن موقع استادم هم این دورهها را نگذراندهبود. هنوز هم در بسیاری مراکز آموزشی میبینیم، همین که کسی دانش آن درس را داشته باشد میشود معلم واستاد. بیآن که علم رفتار با شاگردان و آداب کلاس داری بداند.
صرف حضور در کلاس، بودن کنار شاگردان، و چگونگی رفتار با آنها نیاز به دانش تخصصی دارد، چه رسد به تدریس و امر آموزش.
شاید برایتان خنده دار باشد و یا بهتر است بگویم گریه دار. در سالهای پایانی تدریسم اداره بخشنامهای مبینی بر اجبار همکاران در حضور و گذراندن دورههای ضمن خدمت به مدرسه ارسال کرد و ما معلمهایی با سوابق بالای ده، بیست سال تدریس به اجبار سر این کلاسها نشستیم. دریغ که چقدر دیر! و پس از گذراندن این دورهها متوجه بسیاری از اشتباهات رفتاری خود با دانشآموزان میشدیم. افسوس آب رفته به جوی باز نمیگردد و دیگر فرصت جبران و عذرخواهی از شاگردان نخواهیم داشت.پس از آن با خود عهد کردم که درحوزه تعلیم و تربیت بخوانم و اولیا و مریبان را به دانش افزایی مشوق باشم. نوشتن همین سطور هم در پی این پیمان میآید.
- زندگینامه ویگوتسکی را در کارگاه دانش افزایی اولیا و یا مربیان بلند بخوانید و در حلقه کندوکاو گفتکو کنید.
- گروهی از اولیا و یا مربیان تشکیل دهید و کتاب “ناتاشا؛ گفتوگویی بر مبنای نظریه یگوتسکی” را همخوانی(با هم خوانی گروهی) کنید.
- بخشهایی از کتاب “ناتاشا؛ گفتوگویی بر مبنای نظریه یگوتسکی” را که برایتان جالب یا پرسش برانگیز است مشخص کنید و در گروه بحث کنید.
=کتاب “ناتاشا؛ گفتوگویی بر مبنای نظریه یگوتسکی” با زندگینامۀ ویگوتسکی شروع میشود و مقدمۀ تفصیلی بسیار خواندنی که در ادامه آورده شدهاست، برای درک مبانی نظری ویگوتسکی و بقیۀ فصول کتاب مفید و ضروری است. کتاب در قالب جلسات مصاحبهای خیالی بین ناتاشا و لیپمن پیش میرود و در خلال این گفتوگو خواننده شاهد تطبیق نظریۀ روسیه و عمل آمریکا است. این ملاقاتها در قالب داستانی با تمامی ویژگیهای یک روایت پر کشش نوشته و طرح ریزی شده است. به گونهای که خواننده از خواندن این همه نکات آموزشی و نظری خسته نمیشود. در پایان کتابشناسی مفصلی آورده شدهاست که برای علاقمندان به تحقیق و مطالعههای دقیقتر کاربردی است.
در ادامه بخشهایی از زندگینامه لئوویگوتسکی را با هم میخوانیم. چراکه به گمان من، خواندن زندگینامۀ افراد تأثیرگذار، برای پیروی و تکمیل مسیر ناتمام آنان بسیار لازم و ضروری است.
زندگی ویگوتسکی
ویگوتسکی در ۵ نوامبر ۱۸۹۶ در یک خانوادۀ طبقۀ متوسط یهودی در شهر کوچک اورشا در بلاروس به دنیا آمد. به زودی پدرش برای ریاست بانک گمل انتخاب شد و آنها به این شهر نقل مکان کردند. مادرش دورۀ دبیری را گذراندهبود اما به خاطر مراقبت از هشت فرزندش به سر کار نرفت و در منزل وقت خود را صرف تربیت فرزندانش نمود. مادر به مطالعه به خصوص خواندن اشعار آلمانی علاقۀ فراوان داشت و این علاقه را به فرزندان خود نیز منتقل کردهبود. اعضای خانواده غالباً بعد ازظهرها دور هم گرد میآمدند و به مطالعه و بحث پیرامون مباحث تاریخی ادبی و علمی در منزل مینشستند.
ویگوتسکی تحصیلات دبستان را در کنار مادر و یک معلم خصوصی در منزل به اتمام رساند و برای تحصیلات متوسطه راهی یک مدرسه دولتی به نام ژیمنازیوم شد.و در آنجا تحت تعلیم معلمی ریاضیدان قرار گرفت. وی دانشآموزی برجسته و دارای قدرت روانخوانی و حافظۀ بالا در تمام زمینهها بود او علاقۀ خاصی به شعر و نمایش داشت.
آموزگارانش اغلب به او لقب “پروفسور کوچولو” را میدادند. چرا که به فلسفه و تاریخ علاقۀ زیاد داشت.
او در سن ۱۷ سالگی با کسب مدال طلا از دبیرستان فارغ التحصیل شد. با توجه به شرایط حاکم بر آن دوره که برای یهودیان سهمیه دانشگاهی محدودی را قائل بودند با وجود آنکه دانش آموز برجستهای بود اما شک داشت که در دانشگاه مسکو پذیرفته شود. وی تحت تاثیر پسرعموی خود دیوید ویگوتسکی به تلاش برای ورود به دانشگاه ادامه داد و توانست از سهمیه اندکی که برای یهودیان وجود داشت برخوردار شود. و همان سال در رشته پزشکی پذیرفته و وارد دانشگاه شد. ولی خیلی زود متوجه عدم تجانس روحیات خویش با این رشته شد و رشته خود را به حقوق تغییر داد. به محض ورود به دانشگاه متوجه علاقۀ وافر خود به روانشناسی شد و مطالعه این حیطه را در اولویت کارهای خود قرار داد.
از طرفی در کنار تحصیلات رسمی مجدداً به مطالعه فلسفه پرداخت و برای تدریس ادبیات و فلسفه به گمل بازگشت.
بازگشت به گمل او را با سختیهای فراوانی مواجه ساخت رنج و فساد و قحطی و جنگ در جامعه و بیماری طاقت فرسای سل در منزل که مادر و برادر او را مبتلا ساخته بود روزهای سختی را برای لئوی جوان رقم میزد. در سال ۱۹۱۸ یعنی بعد از انقلاب روسیه وضعیت کشور آرامتر شد و او توانست برای خود کاری پیدا کند. او در سال ۱۹۱۹ در یک هنرستان تازه تاسیس شروع به تدریس ادبیات فلسفه و زبان روسی نمود. و پس از آن به تدریس روانشناسی در یک کالج تربیت معلم محلی پرداخت. سپس به سمت ریاست اداره آموزش و زیبایی شناسی در شورای شهر منسوب شد. و بیشتر زندگیاش را وقف توسعه فرهنگی و آموزش نمود. این حوزهها همراه با ادبیات و تئاتر دلبستگیهای همیشگی زندگی او باقی ماندند. مدتی بعد او بهترین معلم گمل معرفی شد.
او یک آموزشگاه تحقیقاتی در گمل برای اساتید و معلمان برپا ساخت که فعالیتهای روانشناسی خود را در آنجا دنبال میکرد و مقالات متعددی را تالیف نمود.
درگمل در سال ۱۹۲۴ اوبا روزا اسمخوفا آشنا شد و ازدواج کرد. که حاصل آن دو دختر بود. بعدها دختر ارشد او گیتا، حافظ و بانی انتشار کارها و دست نوشتههای پدرش شد. که نقش مهمی در آشنایی امروز ما با کارهای ویکوتسکی دارد. شاید یکی از مهمترین وقایع زندگی ویگوسسکی را بتوان شرکت در دومین کنگره عصب روانشناسی روسیه در لنینگراد در سال ۱۹۲۴ دانست که عامل شناسایی این نظریه پرداز و نابغه جوان شد. در این کنفرانس مقالهای ارائه داد که در آن روشهای تحقیقات روانشناسی و بازتاب شناسی را مورد بحث قرار میداد مقاله ویگورسکی با استقبال زیادی روبرو شد و لوریا و کورنیلوف به او پیشنهاد دادند که عضو موسسه روانشناسی مسکو و در آنجا مستقر شود. پس از این فعالیتهای مشترک او بیدرنگ در یک مرکز ویژۀ کودکان دارای مشکلات جسمانی و عقب ماندگی ذهنی مشغول به کار شد وی در سال ۱۹۲۵ موفق شد طرح ملی خود را در حوزه آموزش به کودکان (ناشنوا ناگویا) در کنفرانس لندن ارائه دهد. همین موقعیت فرصت مطالعۀ فراوانی از آرشیوهای موضوعی را که بعدها او به بهترین نحو از آنها استفاده کرد برایش فراهم آورد.
متاسفانه لئو در بازگشت از اروپا متوجه ابتلای خود به بیماری سل شد.
بیماری که او را به مدت ۱۰ سال درگیر خود ساخت و در نهایت هم عامل درگذشت او در عنفوان جوانی شد. اما این ۱۰ سال در حقیقت اوج فعالیتهای علمی ویکوتسکی بود. قسمتی از کار وی که به آموزش و پرورش بچههایی با نیازهای خاص مربوط میشد. نکتۀ ارزشمند فعالیتهای پژوهشی ویکوسکی در آن بود که او مستقیماً با خود بچهها به گفتگو و آموزش میپرداخت شاید همین موضوع بود که باعث شد تمام توجه ویگوتسکی معطوف به تعلیم و تربیت هنر یا علم آموزش شود. او به شدت درگیر تاثیرات مخرب آموزش مرسوم و اجباری دورۀ متوسطه به سبک سنتی بود و این مطالعات او را به سوی چگونگی ارائۀ کمکهای روانشناختی و ایجاد انگیزش در افرادی که این نظام را نامناسب یافته و نمیتوانستند از عهدۀ ارائه این آموزشها برآیند سوق داد. شاید به جرأت بتوان گفت آنچه کار او را تا بدین اندازه قابل توجه ساخته بود توجه وی به دیدگاههای کودکان و احترامی بود که برای همه کودکان قائل میشد.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.
واژههای کلیدی
معرفی کتاب، ناتاشا، روانشاسی رشد، تعلیم و تربیت؛ فلسفه برای کودکان و نوجوانان، فبک، دانشافزایی، اولیا و مربیان، مبانی نظری، مبانی نظریه ویگوتسکی، ویگوتسکی، روانشناسی، متیو لیپمن، مهرنوش هدایتی، تجربه زیسته، طرح درس