زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمی دهند.(۳)
سرچشمه قدرت من، اندیشه من است.
من، آگاهی مطلق هستم. از این آگاهی ، در هر راهی که بخواهم استفاده میکنم. من هستم که انتخاب میکنم، که در حیطهٔ نیازمندی و محدودیتها آگاه باشم یا در حوزه بی نیازی، یگانگی، هماهنگی و تکامل . این آگاهی، نامحدود بوده، یا نمایی منفی دارد یا مثبت. من در همه دوره ها، با همه زندگی یگانه ام، و با تجربه عشق، هماهنگی ،زیبایی ،قدرت، لذت و…. احساس راحتی میکنم. من، خود آگاهی، انرژی و امنیت هستم. من آگاهی و تجربه ام را می آموزم، میپرورانم و تغییر میدهم. همه چیز خوب است.
آنچه در جهانمان میبینیم، بازتابی است از آنچه در اندیشه داریم.
🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸
چگونه میتوانم دلسوزتر باشم؟!
ما، در زمانی قدرتمند زندگی میکنیم و قطعا روی لبهٔ بردارِ نیروهایی هستیم که برای کمک به بهبود این سیاره به کار می روند. ما درست در نقطه ای هستیم که میتوانیم همه چیز را به نابودی بکشانیم یا این سیاره خاکی را سامان ببخشیم. و این برای «آنها» نَه، که شخصا برای ما قابل اهمیت است. هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشوم، با خود میگویم:«امروز برای بهبود این سیاره مرا کمک کن. میتَوانم خودم را بیشتر دوست بدارم. امروز میتوانم تنفر و تبعیض کمتری در خود حس کنم. میتوانَم بگذارم که عشق بیشتر جریان یابد. میتوانم بیشتر دلسوز باشم.» راههای مختصر و زیادی برای کمک کردن وجود دارد. میتَوانم در این بزرگراه، برای اتومبیلها فضای بیشتری ایجاد کنم. میتوانَم برای رؤسایی که با دلسوزی فعالیت میکنند کارت پستال بفرستم. میتَوانم تصاویری مضحک و خنده دار تهیه کرده و با هزینهٔ خود پخش کنم. میتواٰنم عشق را به مناطق دور دست بفرستم. ما در حقیقت همه یکی هستیم، پس ممکن است به فراتر از رقابت، مقایسه و قضاوت نیز گام برداریم. دلسوزی یکی از والاترین درجات عشق است. به اطرافم نگاه میکنم. هرکه را میبینم و حتی خودِ من، همه سزاوار عشق هستیم.
عشق ورزی به همسایه، مثل عشق ورزیدن به خود است.
_____
منبع: کتاب زنان خردمند نغمه افسردگی سر نمی دهند.
نویسنده: لوئیز هی
__________
اگر به بخش داستانک علاقه مندید، از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید: