فبک ۷_ پایان خوش
به نام آنکه فکرت آموخت
آن که می‌پرسد داناتر از پرسش‌شنونده است.
نویسنده: الهام زنجانیان (مدرس فلسفه برای کودکان)
داستان آشنایی من با فبک_قسمت هفتم_
فلسفه برای کودکان و نوجوانان(فبک) فرصتی برای بازسازی آموزش و پرورش
این قسمت
پایان خوش
_هنوز، کامل وارد کلاس نشده بودم…
نوشا: (با شانه های افتاده و ناراحت): “خانم از زنگ تفریح محروم شدیم!”
آروشا: (طلبکار و فریاد زنان): “آخه چراااا؟”
روشا که دستش روی چشمش بود: “خانم حقمونه، شیطونی کردیم، ببینید، دستِ مانِل…خورد توچشمم!”
آرینا (ریزه میزه)، که از همه کلاس کوچکتراست و نوشتن را اصلا دوست ندارد، ملتمسانه: “امروز ننویسییییم؟؟؟”
یک لحظه ایستادم؛ نگاه کردم، و …
با ریتم و دست زدن تکرار کردم: “امروز نمی نویسیم، امروز نمی نویسیم….!”
تعجب کردند، …
بعد، کلاس جون گرفت، چهره‌ها باز شد، وهمه یک صدا دم گرفتند: “امروز نمی نویسیم، امروز نمی نویسیم، امروز نمی….”
با علامت دستِ من، سکوت شد.
پرسیدم: “عالیه، امروز نمی نویسیم، ولی، یه مشکلی هست، اسم کلاس ما چیه ؟!”
کلاس: “کلاس خوشنویسی”
با تاکید روی واژه “نویس” تکرار کردم: “خوشنویسی، درسته، اگر ننویسیم با این بخشِ اسمِ کلاس، …”نویس”، چه کار کنیم؟!”
باران دست بلند کرد: “خانم پای تخته یکی یکی بیایم واژه‌های دشوار بنویسیم”
رو کردم به آرینا… می‌خواستم تاییدش را بگیرم تا بداند که نظرش برایمان مهم است.
تا کلاس بداند که به خستگی دست‌های کوچکشان احترام می گذارم و به نتیجه گفتگوی گروهی متعهدم.
من: “آرینا! با نوشتن رو تخته موافقی؟!”
آرینا با چشمانی که از تعجب و غرور برق می‌زد: “بله خانم، نوشتن روی تخته بهتره!”
پرسیدم: “خوب، وقتی یکی پای تخته است و می نویسد، بقیه کلاس چه کنند؟!”
مانلی: “بازی کنیم….چشم بذاریم و یه چیزی را جابجا کنیم و…”
روشا که هنوز دستش روی چشمش بود: “آخه این بازی کجاش نوشتن داره؟!”
آروشا: “نمیشه روی تخته کوچولوهامون با ماژیک بنویسیم؟!”
با تائید سرِمن خیلی سریع، جلو هر کس یک تخته بود… رَستا ماژیک ها را پخش کرد و آوین دستمال‌ها را آورد و بی‌آنکه من حرفی بزنم، سیل واژه های دشوار در کلاس جاری شد،
و بچه ها شروع کردند،… تمرین و تمرین…
و من، می اندیشم که اگر با برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان(فبک) ، آشنا نبودم چگونه برخوردی می کردم؟!
_هر بار که وارد کلاس می شوم؛ در چهره تک تکشان، دخترک کوچکی را می بینم با موهای دوگوشی، بسته شده با گیره‌های رنگارنگ،
که اولین روزِمدرسه، دبستان کوه نور، منطقه ۱۲ تهران، کنار در چوبی باریک و آبی رنگی، گوشه دامن فشرده و چروک شده مادر را با بی اعتمادی رها می کند،
و به حیاطی که به وسعت همه نادانسته ها و بی تجربگی‌هایش است، نظرمی اندازد، و گام‌های کوچک و‌ممتدی که برای کشف کردن تا همین امروز، برمی دارد.
صدای تپش قلب نگرانش، در گوشم باز می‌پیچد وعهدی که با خود بست، تا راه دانایی را برای کودکان آینده، ساده و شاد کند.
این داستان ادامه دارد…
الهام زنجانیان_مربی و تسهیلگر
فعالیت مرتبط با این داستانک:
_سیستم آموزش و پرورش زمان خود و سیستم آموزش و پرورش امروز را با هم مقایسه کنید.
_نقاط قوت و ضعف هر یک را روی کاغذ بیاورید.
_اگر شما مدیریت بخشی از این سیستم را به عهده داشتید چه اقداماتی انجام می‌دادید؟
_به نظر شما نیاز دانش‌آموزان امروز چیست؟
_کدام مواد درسی را در سیستم آموزش و پرورش امروز اضافه یا کم می کنید؟
_ ارکان اصلی نظام آموزش و پرورش به نظر شما کدامند؟ هر یک از این ارکان نیاز به چه باز بینی هایی دارند؟
_جزئیات مهم در این سیستم کدامند؟ به ریزترین موارد توجه کنید و سعی کنید جزئیات را هم مورد توجه قرار دهید، آیا در این موارد خرد هم نیاز به باز نگری وجود دارد؟
_ در این ایام درگیری با بیماری همه گیر کرونا، آموزش وپرورش چه تغییراتی داشت؟ تدریس مجازی را چگونه ارزیابی می کنید؟
_خوبی ها و بدی های تدرس مجازی از دید شما چیست؟
_ ذهن خود را رها کنید و اجازه تخیل به خود دهید، سیستم آموزش و پرورش نوینی برای این ایام بیماری همه گیر کرونا، طراحی کنید، که برای زمان‌های بعد هم کارآمد باشد.
ارزیابی داستانک ” پایان خوش”
الف) زمانی که داستان _ آشنایی من با ” فلسفه برای کودکان ونوجوانان (فبک)”_قسمت هفتم_ ” پایان خوش”را می خواندید، چه احساس داشتید؟
ب)از داستان_ آشنایی من با ” فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک)”_قسمت هفتم_ ” پایان خوش”چه آموختید؟
ج)آیا بخش یا بخشهایی از داستان_ آشنایی من با ” فلسفه برای کودکان ونوجوانان (فبک)” _قسمت هفتم_ ” پایان خوش”برایتان مبهم بود؟
د) آیا ازبخش یا بخشهایی از داستان_ آشنایی من با ” فلسفه برای کودکان و نوجوانان(فبک)” _قسمت هفتم_ ” پایان خوش”پرسشی دارید؟
بیشتر بخوانیم.
_________________________________________________________
پاورقی
[۱]
بایزید بسطامی
مقاله فصلی در تأملات: اندیشه چیست و اندیشمند کیست؟
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6172/5/text
۲
کندو کاوی در مبانی و خاستگاه‌های نظری-تربیتی فلسفه برای کودکان، راجی، ملیحه، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول ۱۳۹۵، ص۱۴
۳
پرسش‌گریِ سقراطی یعنی پرسشگری هدفمند، عمیق و علاقه‌مند به ارزیابی پاسخ‌ها
۴
یکی ازویژگی های شاخص تفکر مراقبتی، تفکر همدلانه است
۵
توجه به پرسشگری، دربرنامه فلسفه برکودکان، از نوع پرسشگری هدفمند، به روش پرسشگری سقراطی است
۶
درک متقابل بین مربی و دانش آموزان، از طریق “خوب شنیدنِ” احساسات و حالات دانش آموزان، توانایی خود را به جای شاگردان قرار دادن، به درک عمیقتراز کلاس کمک می کند. این همدلانه اندیشیدن، در لحظات چالش برانگیز کلاس، به مدد مربی می آید و او را به طرح “پرسشهای اساسی” برای متوجه نمودن و اصلاح خطاهای تفکری یا رفتاری دانش آموزان، توانگر می سازد.
۷
به باور لیپمن، رازناکی و نشاط آوری محیط، برای کودکان فرصتی برای کشف ابتکارها، خلاقیت‌ها، و ژرف اندیشی های کودک می شود.
۸
در برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان (فبک)، مربی به مثابه تسهیلگر است
۹
نظام آموزشی نوین، یعنی ایجاد محیط آموزشی مملو از مشارکت کودکان در تجارب و یادگیری های یکدیگر(یادگیری مشارکتی) و کشف تازه ها از طریق کندوکاو اندیشمندانه
اگر به این بخش علاقمند هستید از مقاله بعدی فبک نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.
سلام. ضمن تشکر.جای شاگرد شدن .یعنی درک بیشتر انها.
دقیقا
کاملا موافقم