چطور اخبار ناخوشایند را خنثی کنیم؟

 در از هر دری سخنی, فرهنگ و هنر

چطور اخبار ناخوشایند را خنثی کنیم؟

این روزها حتما خبرهای ناخوشایند یکی پس از دیگری به گوش تو می‌خورد. لزومی ندارد که فقط اخبار مهم باشد. شاید هم برای خودت مساله‌ی شخصی ناخوشایند پیش آمده باشد. مثلا مجبور هستی ماشین خودت را تعمیر کنی و حسابی برایت خرج برداشته است یا اینکه کمر درد به سراغت آمده و دوباره زمین گیر شدی.

پرداخت اجاره یا قسط خانه عقب افتاده است. نوجوان تو گوش به حرف هایت نمی‌دهد و بیش از حد تو را کفری می‌کند. در محیط کار مواردی اعصاب خرد کن برایت پیش آمده است. در زندگی خانوادگی و زناشویی مدام مشاجره و بگو مگو است.

یادت باشد زندگی هرگز بر وفق مرادت پیش نخواهد رفت.

تو باید برای موارد ناخوشایند آمادگی داشته باشی و یاد بگیری بر آن‌ها غلبه کنی. چطور می‌توانی این کار را انجام دهی؟

یک روش این است که هر قضیه و موردی را دو رویه به حساب بیاوری و به بخش دیگر قضیه یعنی بخش مثبت آن هم نگاه کنی.
هر اتفاقی که در زندگی‌ات می‌افتد تو باید جنبه ی روشن و خیر آن را هم در نظر بگیری.

در سوره انسان آیه ۳۰ خداوند می‌فرماید: شما نمی خواهید مگر آنکه خدا بخواهد.

در اینجا نکته ای مهم مطرح است یعنی تا امضای خدا پای امور تو نباشد هیچ کاری انجام نمی‌شود و اتفاقی نمی افتد. پس باید قبول کنی هر وضعیتی که برایت پیش آمده اگر مسیر الهی را پیش گرفته باشی و طبق معیارهای الهی پیش رفتی، صددرصد مشیت الهی بوده است و خدا می‌خواهد تو با افتادن در مسیر سنگلاخ زندگی، الماس وجودت یعنی توانایی‌ها و استعدادهایت را کشف کنی.

شاید از لحاظ تئوری و زبانی کاری راحت باشد که کسی به تو بگوید در هنگام سختی‌ها، جنبه مثبت را در نظر بگیر و آرامش خود را حفظ کن. من می‌دانم این مساله در عمل کاری بسیار دشوار است، آن هم در دنیایی که مدام استرس‌های متعدد بر تو وارد می‌شود. به هر حال تو با تکنیکی ساده می‌توانی قضیه را به نفع خودت تمام کنی.

وقتی در اوج عصبانیت و غم و غصه هستی فقط این تکنیک ساده و کاربردی را انجام بده:

از خودت بپرس: “در این مساله چه خیری نهفته است؟”

یکی از سخنرانان معروف چنین تعریف می‌کند: چند سال پیش همایش مثبت اندیشی برگزار کردم. هنگام استراحت بین سخنرانی، یکی از شرکت کنندگان سراغم آمد و گفت چیزی در ماشین خود دارد که می‌خواهد به من بدهد. او از من خواست سراغ ماشین او برویم. او مرتب ماشین را گشت و می‌گفت: ” اوه؛ این چیز همین بود نمیدونم چی شد؟ من بی قرار و عصبی شده بودم و می‌خواستم هر چه زودتر خودم را به بخش دوم سخنرانی ام برسانم. خلاصه او با عذرخواهی از من که نتوانست آن چیز را پیدا کند با هم به سالن همایش رفتیم.

به محض ورود همه یک صدا گفتند:” تولدت مبارک !!” من مات و مبهوت شدم. خانواده و دوستان جشن تولد مفصلی برایم گرفته بودند. سپس من از این قضیه شرمنده شدم؛ چون در داستانی که تعریف کردم نیت خیر نهفته بود ولی من متوجه جنبه خیر و مثبت آن نشده بودم.

اگر زمانی در اوج مشکلات و فرازونشیب زندگی هستی و سختی‌های روزگار به تو فشار می آورد و فقط تو سیاهی را می‌بینی، باز هم به خودت بیا و این سوال را از خودت بپرس:

” در این مشکلات (هر مشکلی که داری) چه خیری نهفته است؟”

سعی کن چند جواب برای سوال خودت پیدا کنی. نکته مثبت سوال کردن تو این است که ذهنت از جنبه منفی مشکل منحرف می‌شود و به تو کمک می‌کند تا فرصت‌هایی عالی و راه حل‌هایی را که قبلاً برایت نامرئی بود شناسایی کنی.

یادت باشد با مواجه با چالش‌های زندگی است که در زمینه های معنوی، شخصی، شغلی و خانوادگی رشد می‌کند و به استعدادها توانایی هایت پی می‌بری.

پس هر موقع ذهنت به سوی موارد منفی رفت، عصبانی و دمغ و غصه دار هستی فقط سوال بالا را از خودت بیرس. البته این نکته را هم بگویم که لزومی هم ندارد منتظر جوابی باشی که به آن ایمان نداری. چون شاید در مرحله ای هستی که جز درماندگی چیزی را نبینی. ولی راز و رمز سوال، منحرف کردن ذهن خودت است. تو در ایام سختی به جز تاریکی و منفی و سیاهی چیزی دیگر را نمی‌بینی و چشم اندازی بزرگتر را متوجه نمی‌شوی.

تجسم کن که نقطه ای سیاه به اندازه یک سکه روی مقوایی سفید وجود دارد. اگر تمرکز تو فقط روی نقطه سیاه باشد فقط سیاهی را می‌بینی و تو می‌گویی به جز دایره سیاه، چیزی نمی‌بینی. اگر از تو سوال شود:

“خوب چه خیری در این وضعیت نهفته است؟”

این سوال ساده به تو کمک می‌کند که این دفعه با ذهنی باز و چشم اندازی وسیع تر همه جنبه‌ها را در نظر بگیری. چون ذهن تو از نقطه سیاه منحرف می‌شود و به قسمت دیگر به جز نقطه ی سیاه دقت می‌کنی و سفیدی مقوا را هم در نظر می‌گیری. یعنی ذهنت را از یک بعدی دیدن نجات می‌دهی.

Parisa Meshkinpoosh, [7/8/20 23 10:43 AM]

مسائل و مشکلات زندگی‌ات هم به این صورت است. حتی اگر تو متقاعد نشوی که خیری در اتفاق ناگوار نهفته است حداقل ذهنت را مثل چسب دو قلو به واقعه ناخوشایند نمی چسبانی. وقتی تو قبول کنی که “نقطه ی سیاه” بخش کوچکی از چشم اندازی وسیع زندگی‌ات است به آرامش درونی می‌رسی. به هر حال امتحان کردن این روش ضرری ندارد.

زندگی فرصت‌های زیادی در اختیارت گذاشته است. به تو حق می‌دهم که در وضعیتی ناگوار سوال کردن در مورد خیر در مشکل کاری دشوار است و اگر هم سوال کردی به جواب رسیدنت سخت است. چون دچار تضاد شده‌ای. از یک طرف هضم مشکلات برایت سخت است و از طرفی می‌خواهی به جنبه مثبت قضیه نگاه کنی؛ ولی باز هم تکرار می‌کنم که سوال:

“در این … (مشکلت را بگو) چه خیری نهفته است؟”

را سر لوحه زندگیت قرار بده. بعد از مدتی ذهن تو عادت می‌کند که به دنبال موارد مثبت و راهکار بگردد و اعتماد به نفس در تو تقویت می‌شود و فرصتی برای رشد معنوی تو فراهم می‌شود.

زندگی مثل نقاشی کردن است. خطوط را با امید بکش. اشتباهات را با آرامش پاک کن. قلم مو را در صبر غوطه ور کن و با عشق رنگ بزن.

 

کتاب: از سر راه خودت کنار برو

نویسنده: نفیسه معتکف


اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.

روی لینک زیر کلیک کنید.

 

Maahkhatoon97

Recommended Posts
تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt