فلو چیست؟
ماه خاتونیهای عزیز امروز با مطلب جالب دیگری از کتاب ایکیگای (فلسفه زندگی ژاپنی) به سراغتون آمدیم.
در هر کاری فلو را پیدا کنید. چگونه کار یا اوقات فراغت را به فرصتی برای رشد تبدیل کنیم؟
با فلو حرکت کنید.
تصور کنید که در حال اسکی کردن روی یکی از پیست های موردعلاقهتان هستید. ذرههای برف از دو طرفتان مانند شنهای سفید به هوا پرتاب میشوند؛ وضعیت عالی است. تمام فکر و ذهنتان اسکی کردن است. دقیقاً میدانید که در هر لحظه چطور حرکت کنید. نه در گذشته سیر میکنید و نه در آینده؛ فقط در همان لحظهاید.
برف، اسکی، بدن و هوش و حواستان همه را به صورت موجودی واحد حس میکنید. کاملاً غرق کارتان شدهاید؛ نه به چیز دیگری فکر میکنید و نه موضوعی حواستان را پرت میکند. ایگو تان (خودتان) محو میشود و شما بخشی از کارتان میشوید. این از همان نوع تجربه هایی است که بروس لی با جمله معروفش: “مثل آب باش، دوست من.” آن را توصیف کرده است.
همهی ما این تجربه را داشتهایم که چنان غرق کاری شویم و از آن لذت ببریم که زمان را از یاد ببریم.
مشغول آشپزی میشویم، و پیش از آن که بفهمیم، ساعتها گذشته است. بعدازظهری را با خواندن کتابی میگذرانیم و جهان پیرامون را فراموش میکنيم، تا زمانی که متوجه تاریکی هوا میشويم و یادمان میآید شام نخوردهایم. به موج سواری میرویم و نمیفهمیم چند ساعت را در آب گذراندهایم؛ تا این که روز بعد ماهیچههایمان درد میگیرد.
عکسش هم ممکن است اتفاق بیفتد. وقتی مجبوریم کاری را تا پایان انجام دهیم و میلی به انجامش نداریم، هر دقیقه همچون یک عمر به نظر میرسد و نگاهمان مدام به ساعت است.
همانطور که آلبرت انیشتین میگوید:
“دستت را یک دقیقه روی اجاق داغ بگذار، به نظر یک ساعت میرسد.
یک ساعت کنار دختری زیبا بنشین، انگار یک دقیقه گذشته است.
نسبیت این است.”
جالب این است که ممکن است فردی دیگر از همین کاری که ما میخواهیم در زودترین زمان ممکن آن را تمام کنیم واقعاً لذت ببرد.
چگونه میشود که در حین انجام کاری آنچنان لذت ببریم و غرق آن شویم که تمام نگرانیهایمان را از یاد ببریم؟
چه وقت خوشحالتر از همیشه هستیم؟
پاسخ به این سؤالات میتوانند به ما کمک کنند تا ایکیگای خود را کشف کنیم.
قدرت فلو
ایده اصلی تحقیقات روانشناسی به نام میهالی چیکسنتمیهالی همین سؤالات بود. او دربارۀ غرق شدن در کار تحقیق کرد. چیکسنتمیهالی این حالت را «فلو» نامید. و اینگونه شرح داد که فلو لذت، شوق، خلاقیت و روندی است که ما هنگام غرق شدن در انجام کاری آن را حس میکنيم.
هیچ دستورالعمل جادویی برای یافتن شادی، یا برای زندگی بر اساس ایکیگای شما وجود ندارد؛ اما یک عنصر کلیدی توانایی رسیدن به وضعیت فلو، و رسیدن به این حالت «تجربه مطلوب» است.
برای رسیدن به تجربه مطلوب باید به جای این که درگیر کارهایی شویم که فقط لذت لحظهای دارند مثل پرخوری، سوء مصرف مواد مخدر و الکل، یا خفه کردن خودمان با شکلات جلوی تلویزیون، زمان انجام کارهایی را افزایش دهیم که ما را به وضعیت فلو میبرند.
همانطور که چیکسنتمیهالی در کتابش به نام فلو: تجربه اوج تأکید میکند، حالت فلو “وضعیتی است که در آن افراد چنان درگیر انجام یک فعالیت میشوند که هیچ چیز دیگری مهم به نظر نمیرسد. این تجربه چنان لذتبخش است که افراد حاضرند حتی با صرف هزینه زیاد به آن برسند.”
رسیدن به وضعیت فلو فقط مختص متخصصان خلاق که از تمرکز بالا برخوردارند، نیست. بسیاری از ورزشکاران، شطرنجبازان و مهندسان هم بیشتر زمان خود را صرف کارهایی میکنند که آنها را به چنین وضعیتی برساند.
بر اساس تحقیقات چیکسنتمیهالی، یک شطرنجباز وضعیت فلو را به همان صورتی تجربه میکند که یک ریاضیدان هنگام کار روی یک فرمول، یا جراحی که مشغول یک عمل جراحی است. چیکسنتمیهالی که پروفسور روانشناسی است، دادههایی از افرادی در سراسر دنیا را تحلیل کرد و کشف کرد که وضعیت فلو در تمام سنین و فرهنگها یکسان است. چه در نیویورک و چه در اکیناوا، ما یکسان به وضعیت فلو دست پیدا میکنیم.
اما در این وضعیت چه اتفاقی برای ذهنمان میافتد؟ وقتی ما در حالت فلو هستیم، چنان غرق کار میشویم که هیچ چیز حواسمان را پرت نمیکند. ذهن ما هماهنگ با کاری است که انجام میدهیم. برعکس این اتفاق زمانی رخ میدهد که میکوشیم کاری را انجام دهیم، در حالی که ذهنمان مشغول چیزهای دیگر است.
اگر همیشه حین انجام کاری که به نظرتان مهم است تمرکزتان را از دست میدهید راهکارهایی وجود دارد که میتوانید برای افزایش احتمال رسیدن به حالت فلو آنها را به کار ببندید.
ما همان چیزی هستیم که مدام انجام میدهیم.
بدین سان، تعالی عمل نیست، بلکه یک عادت است.
ارسطو
هفت شرط لازم برای رسیدن به حالت فلو
بر اساس تحقیقات اون شافر یکی از محققان از دانشگاه دیپول، برای رسیدن به حالت فلو موارد زیر لازم است:
۱. بدانید چه کاری انجام دهید.
۲. بدانید چگونه انجامش دهید.
۳. بدانید با چه کیفیتی انجامش میدهید.
۴. بدانید کجا باید بروید (اگر مسیریاب هم داشته باشید).
۵. با چالشهای جالب روبرو شوید.
۶. مهارتهای مهم بیابید.
۷. چیزهایی که حواستان را پرت میکند دور کنید.
کتاب: ایکیگای ( فلسفه زندگی ژاپنی)
نویسنده: هکتور گارسیا _ فرانچسک میرالس
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.