اقوام کُرد در شاهنامه فردوسی
«گردآوری: ندا حاج رسولی»
«اقوام کرد در شاهنامه فردوسی»
هر آنکس که شهنامه خوانی کند
چه مرد و چه زن پهلوانی کند
شاید بتوان شاهنامه ی فردوسی را به عنوان شناسنامه و سند هویت ملی ایران برشمرد .شاهنامه با محوریت تاکید بر هویت ایرانی سروده شده است.
فردوسی در شاهنامه ابیاتی را در وصف و چگونگی پدید آمدن اقوام «کُرد»سروده است که این خود گواهی بر اهمیت اقوام «کُرد» در سرزمین فراخ ایرانویچ می باشد.با خواندن این ابیات متوجه می شویم که کُردها نقش مهمی در تحولات ایران داشته اند. که مهمترین آنها نقش اقوام کُرد در براندازی و از بین بردن ضحاک ماردوش می باشد.
در سروده های حکیم بزرگ فردوسی نامدار در قسمت افسانه ی ضحاک چنین روایت شده است که:
جمشید شاه بزرگ ایران زمین، پس از قرن ها جنگ دیوان را شکست داد و بر مسند پادشاهی ایران تکیه زد.جمشید دستور داد تا نوروز را جشن بگیرند و بدین ترتیب نوروز پدید آمد. با گذشت زمان جمشید پادشاه درست کار ایران زمین دچار غرور و نخوت شد و چون پیمان شکنی کرد فرّ ایزدی از او گرفته شد.از آن سوی در دیار تازیان در قسمتی از سرزمین اعراب که سوریه کنونی می باشد. مردی نیکو سرشت به نام مرداس حکمرانی می کرد. ضحاک پسر مرداس با خدعه و نیرنگ پدر نیک سرشت خود مرداس را کشته و بر تخت او می نشیند.
شیطان و یا همان نیروی اهریمنی وارد بارگاه ضحاک می شود و بر شانه هایش بوسه می زند.
از محل بوسه ی شیطان بر شانه های ضحاک، دو مار سر بر می آوردند. از آن پس هر شب مغز دو جوان در آشپزخانهی دربار ضحاک برای تغذیه مارها فراهم میشد.
سالها بدین منوال سپری شد. و جوانان زیادی به کام مرگ فرو رفتند. تا ضحاک ماردوش از مغز آنها تغذیه شود. سپس ضحاک مار دوش به ایران زمین حمله ور شد. و مردم ایران که از ستم و بی تدبیریهای جمشید شاه به ستوه آمده بودند. و از طرفی آوازهی مرداس پدر ضحاک به گوششان رسیده بود. فریب خورده و ضحاک را پذیرفتند. و بدین ترتیب ضحاک حدود هزار سال بر مردمان فرمانروایی کرد. و خونهای بسیاری ریخت.
مردمان در پی چاره جویی بر آمدند و بالاخره دو آشپز ایرانی به نامهای ارمایل و گرمایل
با زیرکی به عنوان آشپز به آشپزخانه دربار ضحاک راه یافتند و مشغول به کار شدند.
این دو آشپز هر روز که دو جوان به آنها تحویل داده می شد تا مغز آنها را برای ضحاک آماده کنند. یکی از جوانها را که رشیدتر، قوی تر و نژاده تر بود را رها می کردند. و به جای مغز او مغز گوسفندی را به مغز جوان دیگر می افزودند و نزد ضحاک می بردند.بدین ترتیب روزی یک جوان آزاد و به کوه فرستاده میشد تا در خفا زندگی کند. این جوانان نجات یافته به چوپانی و پرورش دام مشغول می شدند. و از انظار خود را پنهان می کردند.
فردوسی چنین می سراید:
خورشگر بدیشان بزی چند و میش
سپردی و صحرا نهادند پیش
کنون کُرد از آن تخمه دارد نژاد
که از آباد ناید به دل برش یاد
از معنی این ابیات چنین پیداست که از افزایش نسل این جوانان رشید و نژاده ،اقوام کُرد به وجود آمدند.
سپس در هنگامه ی قیام کاوه آهنگر بر علیه ضحاک مار دوش مجددا شاهد حضور پر رنگ کُردها هستیم .در هنگامه ی نبرد علیه ضحاک جوانان نجات یافته ساکن در کوهستان که تعدادشان زیاد شده بود. فراخوانده میشوند.این جوانان یا همان کُردها به کمک کاوه آهنگر میشتابند. و در نبرد علیه ضحاک تا نابودی ضحاک مبارزه میکنند.
فردوسی از زبان کاوه آهنگر در این رابطه چنین میسراید:
بپویید کاین مهتر اهرمنست
جهان آفرین را به دل دشمنست
همی رفت پیش اندرون مرد کُرد
جهانی برو انجمن شد نه خرد
بدون شک اقوام کُرد یکی از مشهورترین قومیت های ایرانی هستند. طبق مستندات تاریخی. مورخان سابقه سکونت کُردها در ایران را ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد می دانند. در کاوش های باستانشناسی اسنادی از دولت های بابل. آشور و آکد بر جای مانده است. که در آنها نام اقوامی ذکر شده که شباهت بسیاری به اقوام کُرد دارد.
به گفته بسیاری از محققان، اقوام کُرد از بازماندگان مادها میباشند.
از نظر زبانشناسی واژه ی کُرد امروزی همان واژهی کورد میباشد.
که در زمان هخامنشیان به این اقوام اطلاق میشده است.
متاسفانه در طول تاریخ قلمرو سکونت اقوام کورد در اثر جنگهای متفاوت تغییر کرده است . از جمله در جنگ چالدران که بین نیروهای شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم در سال ۱۳۵۴ میلادی در گرفت. سرزمین قلمرو اقوام کورد بین کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق تقسیم شد.
از زمانهای دور و تاکنون اقوام کرد به خاطر اصالت، رشادت، میهن پرستی، دلاوری، همبستگی،پاسداری ازمرزها و ایستادگی تا اخرین نفس در مقابل بیگانگان شهرت داشته و شناخته شده اند.
______
اگر به بخش فرهنگ وهنر علاقه مندید، از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید:
آیین گیسو بریدن در ایران باستان
_______________