آگاهی برتر

 در خودپروری, روانشناسی

شانس و تصادف نام مستعار خداوند است در مواقعی که نمی خواهد اعتراف کند که حوادث با امضای او به وقوع پیوسته اند.
«ساموئل تیلر کالریج»

حیاط بزرگی را به صورت انباری پر از میلیون ها قطعه اسکناس کهنه و بی ارزش که به طور اتفاقی در آنجا افتاده اند تصور کنید.

سیم های مسی که در همه جا ریخته شده اند، خرده فلز، لاستیک های فرسوده، صندلی اتومبیل، ماشین های الکتریکی، پیچ، توپ، شیشه و هر چیزی که بتوانید تصور کنید به طور تصادفی در گوشه ای از این انبار قرار دارد.
ناگهان باد بسیار شدیدی در این انبار شلوغ می وزد و قطعه های اجناس بی ارزش را به هوا پرتاب می کند.

آنها در هوا به یکدیگر برخورد می کنند و هر کدام از اینجا به آنجا پرت شده، می شکنند و خرد می شوند.

ناگهان باد فرو می نشیند و انباری که قبلاً پر از اجناس کهنه و بی ارزش بود یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ در حال پرواز ظاهر می شود.

بر حسب اتفاق، شانس یا جادو این قطعه ها با یکدیگر ترکیب شده اند تا هواپیمای بی نظیری از میلیون ها قطعه اجناس کهنه و بی ارزش ساخته شود.

فقط به وسیله یک اتفاق یا بر حسب تصادف از آن اجناس کهنه و بی ارزش، نوعی کمال به وجود آمده است

 

در حالی که به پوچی و بی ارزشی چنین اتفاقی می اندیشیدم با خود فکر کردم که چطور من درباره جهانی با این هماهنگی چنین تخیل و تصوری داشتم.

در جهانی که اجزای بی شمار آن در هماهنگی کامل، با یکدیگر برخورد می کنند و بر یکدیگر اثر می گذارند؛ فقط به وسیله فرصت و یا اتفاق، هیچ چیز نمی تواند هماهنگ و منطبق با دیگری عمل کند؛ عقیده ام را اصلاح کردم و پی بردم که بدون شک، یک انرژی خلاق و بی همتا در همه جا حضور دارد و بر همه چیز ناظر است.

 

این جهان، نظامی هوشمند دارد که همه ما جزئی از آن را تشکیل می دهیم. یک نیرو، یک قدرت و یک آگاهی وجود دارد که این جهان را آفریده است و آن را حمایت می کند.

این نیرو در همه جا حضور دارد پس در درون شما نیز هست.

جسمتان بخشی از این نظام را تشکیل می دهد در حالی که خود جسم نیز دارای اجزای کاملاً متناسب و هماهنگی است.

اگر تصور کنیم چنین جهان هماهنگی بر حسب تصادف به وجود آمده است نهایت گستاخی و ساده لوحی ما را نشان می دهد.

همانطور که غيرممکن است نیروی به صورت تصادفی این نظام هوشمند را که ما فقط بخشی از عظمت آن هستیم به وجود آورده باشد.

این تمثیل ذهن مرا باز کرد و فهمیدم که جهان توسط نیرویی هوشمند اداره می شود که نام های بی شماری دارد اما ضرورتاً شامل هماهنگی، تناسب، آرامش، پویایی و عشق است. عشقی که منبع و منشأ همه چیز به شمار می رود.

با تأمل در انرژی این هماهنگی، تناسب و آرامش ما همیشه با این نیرو، که من آن را معنویت یا خداوند می نامم در ارتباط قرار می گیرد.

من می دانم که می توانم در هر لحظه، زندگی ام را به این نیرو بسپارم.

هنگامی که متوجه می شوم به من اجازه داده شده است تا افکارم را بر این نیروی یگانه و خلاق متمرکز سازم، عشق را فرا می خوانم تا جایگزین توهم و مشکلات شود.

«برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد، وین دایر»

معلم به شاگرد: اگر تو به من بگویی خدا کجاست. یک پرتقال به تو می دهم.
شاگرد: اگر تو به من بگویی خدا کجا نیست من به تو دوتا پرتقال می دهم.

«خرد در گذر زمان»

گردآوری: پریسا مشکین پوش

 


اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.

روی لینک زیر کلیک کنید.

 

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt