فبک۲۵-ماجرای چراغ قرمزهای چهار راه نیایش
نویسنده: الهام زنجانیان (مربی و تسهیلگر)
به نام آنکه فکرت آموخت
هر داستان باید مفاهیم و شیوههای فلسفی را به طرز عمیقی در خلال تجربۀ روزانۀ کودکانِ داستان قرار دهد و دیدگاههای مختلفی را دربارۀ مفاهیم و شیوههای فلسفی ارائه دهد.
داستان آشنایی من با فبک_قسمت بیستوپنج
- فلسفه، برای کودکان و نوجوانان(فبک)، وقتی دسترسی به کلاسها و حلقههای کندوکاو فلسفی مقدور نیست.
- چگونه در هر فرصت فلسفی ورزی کنیم؟
- معرفی کتاب “معیار فبک برای داستان، نقد و بررسی داستان های مورد استفاده برای آموزش تفکر در ایران “، دکتر سعید ناجی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،تهران، ۱۳۹۵
- معرفی کتاب “ندارد “، همایون جمشیدیان، انتشارات روزگار، تهران، ۱۳۹۵
ماجرای چراغ قرمزهای چهار راه نیایش
_وقتی در ترافیک گیر کردهای، لاینی که تو در آن هستی دیرتر راه میافتد. مثال برای قانون مورفی_
همیشۀ خدا ما به چراغ قرمز چهار راه نیایش میرسیدیم. شش سال من و دخترم در یک مدرسه بودیم؛ من معلم و او دانشآموز. شش سال ما مسیر غرب به شرق بزرگراه نیایش را با هم در گرما و سرما رفتیم و در همۀ این شش سال آزگار هر بار حدود شش، شش و نیم صبح که ما به چهار راه نیایش میرسیدیم چراغ این چهارراه، قرمز میشد. و این یعنی ما باید زمانی را پشت چراغ منتظر بمانیم. اوایل عصبانی میشدیم. بعد حرص میخوردیم و بر شانس بدمان لعنت میگفتیم.
بعدها با قانون مورفی، خودمان را تسلی دادیم و بعضی روزها نرسیده به چهار راه شرط بندی میکردیم که، به قرمز میرسیم یا سبز… و کمکم این لحظاتِ پشت چراغ قرمز سوژۀ خندۀ ما شد. خوابآلودگیمان را میشست و سرحالمان میآورد برای یک روز شلوغ. به تدریج این زمانهای انتظار شدند فرصتی برای درس پرسیدن، املا گفتن، شعر حفظ کردن، و اگر هم درسهای آن روز آسان بود باشگاه خاطرهگویی راه میانداختیم و از هر دری سخنی.
این چهارراه و این چراغ راهنما، تمرینی بودند برای گفتن و شنیدن، موافق و مخالف بودن، نظر دادن و پیشنهاد کردن، و درباره موضوعی متمرکز و همه جانبه اندیشیدن و… . بعضی خاطرهها و بحثها آنقدر شیرین و جذاب بودند، یا داغ و جنجالی که زمان را گم میکردیم و متوجه نمیشدیم که کی رسیدیم جلوی در مدرسه.
این اواخر اگر هم بر حسب تصادف روزی به چراغ سبز میرسیدیم پکر میشدیم. ما روی این زمانهای چهارراه نیایش یک حساب ویژه باز کردهبودیم. زمان “گفتگوهای مادردختری”!
از روزهای ماندن پشت چراغ قرمز چهارراه نیایش، خیلی وقت است که میگذرد؛ اما حالا به لطف آن چراغ راهنما، اختصاص دادن به زمانهایی برای گفتگوهای مادر دختری عادتمان شدهاست.
البته سالهاست که پدران برای فرزندانشان اندرزنامه و نصیحتنامه و … مینویسند؛ سالهاست مادران و مادربزرگهای ما برای خواباندن فرزندان این سرزمین، لالاییهایی برای بیداری سر میدهند؛ همین دیروز کتاب “ندارد” را که از کتابخانهام برداشتم تا برای بخش “معرفی کتاب سایت فرهنگی هنری ماه خاتون” دربارهاش بنویسم؛ درصفحه نخست، دکتر همایون جمشیدیان، کتابش را چنین به دخترش تقدیم کردهاست: “تقدیم به دخترم نیوشا، که شیفته شنیدن، خواندن، و نوشتن داستان است.”
بله فرزندان ما همیشه شیفته شنیدن و خواندن و نوشتن هستند؛ اما اینکه بیان ما چگونه باید باشد تا این نوشتهها، گفتهها و داستانها به تبادل اندیشه و گفتگو و تعامل و تأمل بدل شود، این موضوع مهم قابل درنگ است.
تجربههای ناب گفتگوهای مادردختری، پدردختری، مادرپسری، و پدرپسری را میتوان در هر لحظه حتی پشت چراغهای قرمز این شهرِ پرچهارراه، ساخت و از بین این حرف زدنها و خاطرهگوییها و داستانسراییها و جادهها، راه و رسم زندگی و فکرکردن به زندگی را فرزندانمان خود خواهند یافت؛ اگر ما به عنوان اولیا و مربیان با ویژگیها و مجموعههایی از داستانهای فلسفی و فکری آشنا شویم.
کتاب “معیار فبک برای داستان، نقد و بررسی داستانهای مورد استفاده برای آموزش تفکر در ایران” بسیار مفید و کاربردی است.
در بخش نخست کتاب درباره ویژگیهای داستانهای فبک، شامل کفایت یا غنای فکری_ فلسفی، کفایت یا غنای ادبی، و کفایت روانشناختی…به تفصیل شرح دادهشدهاست. و در بخش دوم همین کتاب، یعنی “معیار فبک برای داستان، نقد و بررسی داستانهای مورد استفاده برای آموزش تفکر در ایران”، نقد و بررسی داستانها با ژانرهای مختلف آوردهشدهاست که منبع بسیار مفیدی برای انتخاب محتوا برای حلقههای کندو کاو فلسفی هستند. در بخش سوم هم جمع بندی و… را میتوانید بخوانید.
تمرین مرتبط با داستانک ۲۵
- آیا شما هم تجربۀ چنین لحظات شیرین گفتگو و داستانگویی و خاطرهگویی با فرزندان و شاگردانتان را داشتهاید؟
- رعایت چه نکات و مواردی داستانها و خاطراتتان برای بچهها جذابتر و تأملیتر مینماید؟
- آیا شما خود از این لحظات داستانگویی و خاطرهگویی با پدر یا مادرتان دارید؟ احساستان از یادآوری آن لحظات و داستانها و خاطرات چیست؟
- آیا به تفاوت نصیحتنامه و اندرزنامه و داستانهای کهن با داستانهای فلسفی اندیشیدهاید؟
- با توجه به نکاتی مانند، سن و شرایط کودک، جذاب و پذیرفتنی بودن داستان یا خاطره، اهمیت به عناصر ادبی درونمایه، محتوا، تخیل، شخصیت پردازی، طرح، زبان، گفت و گو، تصویر، زاویۀ دید و …، و در نظر گرفتن تواناییهای فکری و منطقی فرزند یا شاگرد خود؛ داستانی فکری طراحی نمایید و با هم در بارۀ این داستان صحبت و گفتگو کنید. پس از پایان این حلقۀ کوچک کندوکاو فلسفی، بازخوردها، چشم اندازها، و دستآوردهای خودتان را یادداشت نمایید، تا بتوانید با جلسلات بعد مقایسه کنید.
لازم به یادآوری است که هدف این برنامه به اختصار، رسیدن به ” خوداصلاحی”، “پرورش شهروند اخلاقی”، و ” تقویت توانایی استدلال کردن و نظردادن و نظر داشتن” است.
پاورقی داستانک ۲۵
۱ کتاب “معیار فبک برای داستان، نقد و بررسی داستان های مورد استفاده برای آموزش تفکر در ایران”، دکتر سعید ناجی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،تهران، ۱۳۹۵، صفحه ۱۷، آن مارگارت شارپ درباره ویژگی های داستانهای فکری
۲ برای تهیه کتاب” معیار فبک برای داستان نویسی… می توانید به اپلیکیشن طاقچه مراجعه کنید:
۳ برای تهیۀ کتاب”ندارد” می توانید به اپلیکیشن طاقچه یا کتابراه مراجعه نمایید:
https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF/book/35136
یا
ttps://taaghche.com/book/33691/%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF
کلید واژهها
داستان، داستان فکری، معیار برای داستان فکری، کودک، کندوکاو فلسفی، پرسشگری، زبان و تفکر، گفتگو، فلسفه برای کودکان و نوجوانان(فبک) ، فلسفه ورزی، سعید ناجی، دکتر سعید ناجی، اولیا و مربیان، مادر و دختر، معرفی کتاب، کتاب ندارد، همایون جمشیدیان، دکتر همایون جمشیدیان، طرح درس، تجربه زیسته
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.