فبک ۹_سواد رسانه ایی: شب بخیر بچه های خوب
به نام آنکه فکرت آموخت
فریب دادن کسانی که خبرها را سنجشگرانه مصرف می کنند دشوار است
نویسنده: الهام زنجانیان (مربی و تسهیلگر)
داستان آشنایی من با فبک_قسمت نهم_
“سواد رسانهای” (Media Literacy) (بخش اول: گذشته و آینده رسانه)
تفکر رسانه ای را از کجا شروع کنیم؟
این قسمت
شب بخیر بچه های خوب!
وقت غروب، زمستان و تابستان ، ساعت هفت و هشت شب، زیر گنبد کبود، یکی بود، یکی نبود. دخترکوچولویی جلوی تلویزیون نشسته بود. برنامه کودک میدید. قصه گو، قصه می گفت. دختر چشمش به صفحه تلویزیون مبله با درِ کشویی چوبی و گوشش به قصه بود. وقتی آخر برنامه خانم قصه گومیگفت: “شب بخیر بچه های خوب!”، دخترکوچولو که همیشه با زود خوابیدن مشکل داشت، پا میشد، مسواک میزد، لباس خواب میپوشید، “شب بخیر!” می گفت، میرفت توی رختخوابش، و پلکهایش را محکم روی هم فشار میداد تا بخوابد. مادرش وقتی میدید هفت و هشت شب خیلی زود است و دختر کوچولو خوابش نمیبرد، می پرسید:
“چی شد که امشب اینقدر زود می خواهی بخوابی؟!”
و دختر کوچولو پاسخ میداد:” چون خانم مجری گفته: “شب بخیر بچه های خوب!”
☺مادر در حالی که نمی توانست خنده اش را پنهان کند، دلسوزانه می گفت: ” بله درست گفته، خیلی خوبه که آدم شب ها زود بخوابه ولی اشکال نداره همین یک شب یه ذره دیگه بیدار باشی!” دختر کوچولو که انگار از قفس رها شده از رختخوابش می پرید بیرون و تا پاسی از شب با همان لباسِخواب، خوشحال و خندان کنار خانواده و اگر مهمان داشتند با مهمانها، بیدار میماند و باز هم تلویزیون می دید. ☺
درباره این تلویزیون قدیمی که قطرش آنقدر بود که با گلدان قلمکاری شده بر روی رومیزی سفید دستباف،
تزئین شده بود، تلویزیونی فقط با دو کانال، میتوانم کلی خاطره بنویسم.
از مادربزرگ مادرم که وقتی گوینده خبر می آمد، چادر به سر می کرد که مبادا از این جعبه گناه، چشم نامحرم ببیندش، مهمانیهایی که در خانه می شد تا اهل فامیل مسابقات فوتبال را کنار هم ببینند، و برنامههای کودک مثل قصههایی با صدای خانم عاطفی و برنامه اورنگ و مهرنگ.
تلویزیونی که بعدها تلفن ثابت شیری رنگ با سیم فنریای آمد کنارش جای گرفت و ورودش به خانه ما همزمان شد با تولد پنج سالگیام، و آنقدرعزیز بود که کیک تولدم به طرح تلفن سفارش داده شده بود.
الان که دقیق ترفکرمیکنم، به یاد می آورم که این تلفن و تلویزیون
سالهای طولانی دربیشتر خانهها، بالای اتاق صدرنشین بودهاند.
ولی پس از آن سالها سرعت تحولات خیلی زیاد شد. تلویزیونها باریک و بزرگتر شدند، تلفنها کوچک و کوچکتر، و دخترک همچنان پای ثابت این صفحهها.
رسانهها چنان ما را متوقع کردهاند که، این روزهای قرنطینه، دلم برای یک عصرانه خوردن کنار دوستان و اقوام تنگ میشود، به خودم نوید میدهم، به زودی امکان به اشتراک گذاشتن رایحه خوش چای گیلان و کلوچه لاهیجان هم به این گفتگوهای تصویری اضافه خواهد شد☺!
اما ازبین تمام خاطرهها و دلتنگیها، بیش از همه، دلم برای کلاس و شاگردانم تنگ شده است، و از همه بیشتر برای چند لحظه پایانی کلاس که بحثها داغ می شد و شاگردان همینطور که وسایلشان را جمع می کردند، نظراتشان را با شور و اشتیاق میگفتند، و بحث جمع بندی می شد.
در آخرین جلسه قبل از تعطیلات بیماری همه گیرکرونا، بیآنکه بدانم دیگر باهم در کلاس نخواهیم بود،
گفتم: “اگر امروز و این لحظه آخرین بار باشد که می بینمتان،
می خواهم روی بحث «سواد رسانه و رژیم مصرف رسانه ای» تاکید کنم» :پس به این پرسشها خوب فکر کنید!”
و در شلوغی آخر ساعت مدرسه تند تند تقریبا با فریاد، گفتم:
“_انواع رسانه کدامند؟ آیا کتاب هم رسانه است؟ بیشتر کتاب بخوانیم یا فیلم ببینیم و یا در فضاهای اَپهای اجتماعی بگردیم؟
_فیلم و سریال ببینیم یا نبینیم؟ همه فیلمها و سریالها را ببینیم، یا بعضیها را انتخاب کنیم؟ تنها ببینیم یا با خانواده ببینیم؟
_ فقط دیدن کافیست، یا بعد از دیدن درباره آنها بنویسیم؟
_به درجه بندیها و رتبههای موجود در سایتهای اینترنتی اعتماد کنیم، یا معیارهای خودمان را برای ارزیابی داشته باشیم؟ و…”
بقیه سوالهایم در صدای زنگ پایان کلاس و پایان مدرسه و پایان ارتباط حضوری با دانش آموزانم گم شد!
این داستان ادامه دارد…
الهام زنجانیان_مربی و تسهیلگر_خرداد ماه ۱۴۰۰
فعالیت های مرتبط با این داستانک:
_درباره سیر تحولات رسانهها درخانه و یا در کلاس گفتگو کنید:(خاطرات خود را از اولین گوشی، اولین تلویزیون، اولین لبتاب و… با هم به اشتراک بگذارید!)
_آینده رسانه را در ذهنتان تصور کنید و اجازه دهید خیالتان شما را با خود به آینده ببرد.(این آینده چقدر دور است؟ یک سال، ده سال، صدسال، و…) می توانید تخیلاتتان را روی کاغذ رسم کنید.
_مهمترین توصیه شما به فرزندان و یا شاگردانتان برای فردایی با رسانههایی که به سرعت در حال تحول است، چیست؟
کلید واژهها
تفکر رسانه ای، سواد رسانه ای، تاریخ رسانه، آینده رسانه، تفکر و سواد رسانه ای، تفکر سنجشگرانه، تفکر انتقادی، تسهیلگری، پرسشگری، کودکی، فلسفه برای کودکان و نوجوانان، فبک، داستان، داستان فلسفی، داستان فکری، داستانک، فکرورزی، حلقه کندوکاو، خانواده و رسانه، کودک و نوجوان و رسانه، رژیم مصرف رسانه ای، قرنطینه، یک تجربه، تجربه زیسته، طرح درس
بیشتر بخوانیم.
______________________________
پاورقی
۱ پل، ریچارد و الدر، لیندا، چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه تشخیص دهیم، نشر فرهنگ نشر نو، تهران ۱۳۹۹، صفحه ۱۳۰
۲ تغییر تعریف سواد،بر اساس نیازهای این روزگار از جمله اوّلین دگرگونیهای این عصرمی باشد. از جمله:
سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رایانهای، سواد بهداشتی، سواد انتقادی، سواد تلفنهمراه، سواد پژوهش، سواد فرهنگی، سواد آموزش و پرورش، سواد حقوقی، سواد بصری و…
۳ دکتر یونس شکرخواه: “سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد.
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=9003
۴ برنامهی زیر گنبد کبود، از سال ۱۳۵۳ از شبکه سراسری برای کودکان پخش می شد. با اجرای خانم مولود ایزدی(عاطفی)، که در آن هر شب قصه یا داستانی را بازگو میکرد.
۵ یکی از شگردهای رسانه ها “اقناع کردن” است.
۶ اورنگ و مهرنـگ، برنامه ویژه کودکان، که در سـال۱۳۵۰ در تلویزیون ملی ایران، با بازی مرحوم فرهنگ مهرپرور پخش می شد.
۷در برنامه فبک نتیجه گیری به عهده افراد حلقه کندکاو است و در پایان گفتگو فقط بحث جمع بندی می شود.
۸ بحث ” رژیم مصرف رسانه ای” مربوط به درس “تفکر و سواد رسانه ای” در پایه دهم دبیرستان دور دوم است.
برای دانلود کتاب به سایت پایگاه کتاب های درسی آموزش و پرورش مراجعه کنید:
تصویر سازی: آسیه وصولی پور (نقاش)
اگر به این بخش علاقمند هستید از مقاله بعدی فبک نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.