معرفی فیلم زندگیهای پیشین
زندگیهای پیشین به عنوان اولین فیلم سینمایی بلند سلین سانگ کارگردان، از زمانی که برای اولین بار در ژانویه ۲۰۲۳ در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمده، مورد بحث طرفداران و منتقدان فیلم قرار گرفتهاست. در همان زمان اکران این فیلم، تماشاگران هیاهوی زیادی بهپا کردند و جنبه مثبت این نوع واکنش بدون شک برای هر کسی که فیلم را تماشا کند، روی میدهد.
زندگیهای پیشین یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۲۳ توسط هیئت ملی بازبینی و موسسه فیلم آمریکا معرفی و همچنین نامزد بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اورجینال در نود و ششمین دوره جوایز اسکار شدهاست. تماشای زندگیهای پیشین در عین حال که بسیار لذتبخش است، جنبه تازهای از عشق را به شما نشان میدهد.
بدون شک این اثر خاص ارزش تماشا دارد و با تکیه بر مکتب خود درسهای ارزشمندی در اختیار شما قرار میدهد. در ادامه با ماه خاتون همراه باشید.
خلاصه داستان:
فیلم Past Lives داستان دو فرد کرهای را روایت میکند که در دوازده سالگی عاشق یکدیگر بودند و بعد از مهاجرت نایونگ و خانوادهاش به تورنتو و تغییر نامش به «نورا» از یکدیگر بیخبر میمانند و پس از دوازده سال ارتباط از راه دور را با یکدیگر آغاز میکنند؛ اما نورا برای دومین بار از این ارتباط فاصله میگیرد چرا که آرزوها و خواستههای جاه طلبانهای را در دنیای نویسندگی برای خود میطلبد. اکنون این دو بعد از گذشت بیست و چهار سال یکدیگر را وقتی ملاقات میکنند که نورا ازدواج کرده است.
بیان ساده و دلپذیر مفهوم عشق
در روزمره ترین حالت ممکن پدیدار شدن عشق را مشاهده میکنیم. با یک پیاده روی معمولی یا یک غذای دو نفره یا یادآوری خاطرات میشود عشق را در این فیلم پیدا کرد. شاید صحبت کردن راجع به این موضوع کمی تکراری باشد اما باید گفت که همه چیز در این فیلم آنقدر قابل لمس است که احساس کلیشهای بودن عشق را هم از بیننده میگیرد.
این دو که از دوازده سالگی یکدیگر را میشناسند شیوه باور پذیری از عشق افسانهای کودکی را به تصویر میکشند که از هرگونه شلوغ کاری و احساس به خرج دادنهای تکراری فیلمهای امروز درام، به دور است. مثلا در کودکی وقتی نایونگ گریه میکرد، ههسونگ تنها با نگاه کردن به او شرایط را به حالت قبل برمیگرداند.
فیلم تماما از این جنس احساسات بی شیله و ساده لبریز است. هیچ چیز غیر منتظرهای در احساسات این دو نفر وجود ندارد اما با این وجود این دو یکدیگر را بی هیچ گونه انتظاری، دوست میدارند. تجسم خاطرات کودکیشان، نقاشی کشیدن رو دست و رفتن به پارک و صحبت از آینده همان چیزی است که تماشای کودکی و حس خالص و پاک علاقه بین دو فرد را یادآوری میکند و حقیقتا نیاز به چیز بیشتری هم حس نمیشود.
نگاه انسان میانه در یک جامعه طبقاتی
دیگر مفهوم قابل تامل این فیلم، نگاه انسان میانه است که در جامعه طبقاتی رشد کرده و در رابطه با دنیایی بزرگ تر آگاه است. دقیق تر میگویم: انسانی را متصور شوید که عادت کرده است تا با یک شغل معمولی، زندگی معمولی با خانواده، نیازها و المانهای حد وسطی، خود را بسنجد. در این صورت دائما از پیش آمدهای خوب هم دوری میکند؛ چرا که خود را برای هیچ چیز لایق و کافی نمیبیند.
نه حتی تغییر در رویه زیستن و نه حتی ازدواج و دیگر مسائل روزمره زندگی. انسانی که در جامعهای طبقاتی رشد کرده و با حقوقی که تنها از پس خودش براید زیست میکند. شخصیت هیسونگ در این فیلم، دائما در حال پررنگ سازی چنین مفاهیمی در کاراکترش است.
ارزیابی نژادپرستانه اشخاص
ارزیابی نژادپرستانه دیگر اصل این فیلم است! در واقع Past Lives با سکانسی از قضاوت و اظهار نظر دو غریبه نسبت (که آنها را در تصویر نمیبینیم) به ارتباط دو کرهای و یک آمریکایی آغاز میشود و این گویای خیلی چیزها است. شاید با فحاشی و بیاحترامیهای بزرگ و دندان شکنی نسبت به مهاجرین در این فیلم رو به رو نباشیم اما کارگردان با توجه به جزئیات توانست لایه ظریفی از قوم پرستی را ضمیمه فیلم کند.
یک نگاه کوچک، جلب شدن نظر افراد در خیابان به طرز حرف زدن و لهجه دو شخص مهاجر، همه و همه از نکات ریزی است که برای پافشاری بر نژادپرستی تصویر شده است. به تصویر کشیدن عدم برقراری ارتباط افراد با ریشههای مختلف همراه با سو گرفتنهای عاشقانه و رمانتیک فیلم، ایده اولیه این داستان است.
لذت بصری بیآلایش!
گاهی لذت بصری یک اثر به دلیل ناشناخته بودن و نو بودن نصیب مخاطب میشود، اما در این فیلم کمیاب ما با صحنه سازیهای آشنا و روزمرهای رو به رو میشویم که در تناسب با زندگی کاراکترها است. از سلایق در لباس پوشیدن تا دکوراسیون خانه، همه و همه برای شناخت بیشتر شخصیتها پرداخته شدند.
چیزی که بیشتر در سکانسهای این فیلم توجه را جلب میکند، فیلمبرداری از زاویه نیمرخ افراد است. انگار آنها با دو روی مختلف زندگی میکنند. این مطلب بیشتر در ارتباط با نورا صدق میکند. رو به روی هم قرار گرفتن کاراکترها در سکوت که بارها و بارها به تصویر کشیده میشود نوع عجیب و متفاوتی از ارتباط عمیق را روایت میکند.
سخن آخر
در پایان، میتوان گفت هنر منعکسکننده زندگی واقعی است. زندگیهای پیشین، اگرچه در آن شاید بعضی از بینندگان نتوانند با عناصر فرهنگی منحصربهفرد کشور کره ارتباط برقرار کنند، یادآور همه آن چیزهایی است که از پشت سر گذاشتن آدمها و موقعیتها از دست داده و بهدست میآوریم. ممکن است «اینیان» یک اصطلاح کرهای باشد، اما این نتیجهگیری سادهای است که بسیاری از افراد میتوانند در موقعیتهای مختلف به آن برسند. مانند وقتیکه شما احساس آشنایی نسبت به کسی دارید، در حالیکه پیش از آن فرد را هرگر ندیدهاند، یا در یک موقعیت معمول با کسی که ماهها یا سالها ندیدهاند، احساس راحتی و نزدیکی میکنید. این نوع فیلمها باید بیشتر ساخته شوند، تا به ما درسهای بزرگتری از معنای انسان بودن بدهند و ما را به اکتشاف درونیات خود رهنمون کنند.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.