جشن نیلوفر چیست؟
جشن نیلوفر یا جشن نیلوپر جشنی ایرانی است که بنا بر نوشتۀ ابوریحان بیرونی در روز ششم تیرماه برگزار میشدهاست. برای ادامه مطلب با ماه خاتون همراه باشید.
تنها منبعی که به جشنی بدین نام اشاره کرده کتاب آثارالباقیۀ ابوریحان بیرونی است و به جز آن اطلاعات دیگری دربارۀ آن در دست نیست.برخی گل نیلوفر را نماد ایزدبانوی آب آناهیتا دانستهاند و این احتمال را مطرح کردهاند که برگزاری این جشن در این زمان احتمالاً به شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آغاز تابستان مربوط بودهاست.
خردادروز تیر: جشن نیلوفر
اگر با فلسفهی جشنهای ایران باستان و گاهشماری گاهنباری آشنا باشید، میدانید که هر روز از سال در دوره ایران باستان به اسمی نامگذاری میشد، یعنی هر روز اسم مخصوص خودش را داشت. جشن نیلوفر هم گویا یکی از همین جشنها بوده که در خردادروز ماه تیر (روز ۶ تیر) برگزار میشد که به احتمال زیاد مقدمه و پیش جشنی برای جشن تیرگان بود.
“خلاف تقویم امروزی که هر سال براساس ۱۲ ماه خورشیدی ۳۰ و ۳۱ روزه تعریف میشود، در تقویم ایران باستان، هر سال شامل چهار فصل و نیم فصل بود که هر کدام بازه زمانی و مهمتر از آن جشن مخصوص خودشان را داشتند: جشن میانه تابستان، میانه پاییز، میانه بهار یا پایان پاییز.”
باید به نکتهی مهمی در این زمینه اشاره کنیم و آن هم این که متاسفانه به جشن نیلوفر فقط در یک اثر مکتوب اشاره شده: کتاب آثار الباقیه از ابوریحان بیرونی.
ابوریحان بیرونی و کتاب آثار الباقیه
ابوریحان بیرونی وقتی ۲۰ سالش بود (سال ۳۹۰ و ۳۹۱ه.ق) در دربار سلطان قابوس گرگان اقدام به مطالعه و جمعآوری اطلاعات و تقویم فرهنگهای مختلف کرد و نتیجه مطالعاتش را در کتابی به اسم آثار الباقیه عن القرون الخالیه ثبت کرد؛ یعنی کتاب «اثرهای مانده از سدههای گذشته». در این کتاب او راجع به جشنی صحبت کرد به اسم جشن نیلوفر. با این حال اطلاعات کاملی از چگونگی انجام جشن و جزئیات بیشترش ننوشت. فقط به این موضوع اشاره کرد که جشن نیلوفر در خردادروز تیرماه در ایران باستان برگزار میشود. بعد از کتاب ابوریحان، دیگر اثری از اسم جشن نیلوفر در کتابهای تاریخی پیدا نمیشود. به خاطر همین است که بعضی از محققان میگویند ممکن است جشن نیلوفر تا قرن ۴ ه.ق یعنی زمانی که ابوریحان زندگی میکرده، نام و یادش زنده بوده یا شاید هم برگزار میشده.
چرا نیلوفر؟
گل نیلوفر (نیلوفر آبی، لوتوس، سوسن شرقی) از مهمترین گیاهانی است که در ایران باستان ارج و قرب زیادی داشت. تا جایی که نقش آن را روی نقش برجستههای تخت جمشید و حتی روی سکهها هم میبینیم. براساس چیزی که در کتاب مهم و معروف بُندَهش آمده، گل نیلوفر متعلق به ایزدبانوی آناهیتا است و از طرف دیگر نماد پاکی و نیالودگی هم هست.
نیلوفر همیشه لابلای آب مرداب و گل و لای رشد میکند اما همیشه تمیز و پاک است و هیچ آلودگی روی گل و برگهایش نمیبینید. از طرف دیگر، آناهیتا چون ایزدبانوی آبهاست با گل نیلوفری که دائما در آب است، ارتباط تنگاتنگی دارد. بنابراین شاید جشنی که ابوریحان بیرونی از آن صحبت میکند، با توجه به ارتباط نیلوفر و آناهیتا کنار آب برگزار میشده.
گل نیلوفر، نماد ایزدبانو آناهیتا نیز هست
بعضی افراد گل نیلوفر را نماد الهه آب و آبادیس، آناهیتا، میدانند و فرضیه مطرح شده است که برگزاری این جشن، احتمالاً به شکوفایی گلهای نیلوفر در آغاز تابستان مرتبط باشد.
در کتاب مقدس اورشلیم، یک جشن به نام موتردی به صورت جشنی مادی مشروح شده که یکی از سه جشن مادها است. این جشن در ابتدای تابستان برگزار میشد و با آب در ارتباط بوده و در زمان خود به عنوان آغاز سال محسوب میشده است. واژه موتردی در زبان آرامی به معنای اول سال، آب افشاندن و نیز نوبر خرما بوده است.
جشن اول تووستونی
با اینکه جشن نیلوفر دیگر برگزار نمیشود اما در بعضی از جاهای ایران مثل فراهان، محلات و خمین جشنی به اسم جشن اول تابستانی یا به زبان خودشان اول تووستونی هست. البته زمان این جشن روز ۱۳ تیرماه است و به جشن آبریزگان معروف است. این جشن که به مناسبت آغاز تابستان است با رفتن به صحرا و پاشیدن آب به همدیگر برگزار میشود.
داستانی درباره داریوش
ملکه استر بدون دعوت به پادشاه آحشوروش، که همچنین با نام خشایارشا معروف است، می رود که برای جان مردم خود التماس کند. او قبلاً به قانون اشاره کرده بود که هر کسی بدون اینکه اول دعوت شده باشد در برابر پادشاه ظاهر شود، محکوم به مرگ خواهد شد، مگر اینکه پادشاه عصای طلایی خود را به سوی وی دراز کند. شجاعت استر پاداش داده شد، چراکه وقتی در برابر وی ظاهر شد، آحشوروش واقعاً عصای طلایی خود را به سمت او دراز کرد و جان او را نجات داد.
وقتی ما درباره “چوبدستی طلایی” می شنویم، ممکن است چیزی شبیه به چوبدستی جواهر خورده کوئین الیزابت را تصور کنیم، که با یک صلیب تزئین شده و یک الماس بزرگ برش خورده را نگه میدارد. اما ما نیاز به حدس زدن در مورد آنچه چوب دست احشورش به نظر میرسید نداریم.
عکس پیوست شده پدر احشورش، داریوش بزرگ، را نشان میدهد که بر تخت خود نشسته است. در دست راست او، چوب دست طلای خود را فشرداست که بسیار لاغر و بدون تزئین است. تقریباً هیچ تردیدی وجود ندارد که سپر همین قبل از سپاک و شاید همان چوب دست نمایان شده در اینجا است که احشورش به ملکه استر داد.
این تصویر از داریوش از کاخ او در تخت جمشید برداشت شده است. اگرچه در این عکس نشان داده نمی شود، پسر و ولیعهد او، خشایارشا (آحاشوروش) دقیقاً پشت سر او ایستاده است. این برجستگی مجسمه سازی به موزه ملی باستان شناسی در تهران، ایران منتقل شده است که جایی است که عکس آن گرفته شده است
داریوش چه چیزی را در دست چپ خود نگه می دارد؟
به نظر می رسد که گل لوتوس است. این یک آیتم است که مقامات هم برخورد کرده اند. اما گل لوتوس در این منطقه گرم و خشک رشد نمی کند. و چنین گل ظریفی به سختی می توانست در عصر باستان به آنجا حمل شود.
با این حال، گل های لوتوس در مصر رشد می کنند. و، آنها بومی هند نیز هستند. کتاب استر برای پادشاه پارس توصیف مى كند. كه “ازهند تا اتيوپي” كشیده شده استاما گلهای نیلوفر در این منطقه گرم و خشک رشد نمی کنند. و یک گل ظریف به سختی می توانست در دوران باستان به آنجا حمل شود. با این حال، گلهای نیلوفر در مصر می رویند. و همچنین، آنها بومی هند هستند. با این حال، گلهای لوتوس در مصر رشد می کنند. همچنین، آنها بومی هند هستند. کتاب استر امپراتوری پارس را از هند تا اتیوپیا توصیف می کند. ادعایی که در برخی از سکوت های رسمی پادشاهان پارس نیز دیده می شود. شاید شکل گل لوتوس، دقیقاً این را نشان می دهد.
——————————————
اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.