در مقابل زندگی جبهه نگیر
در مقابل پیش آمدهای زندگی این قدر وسواس به خرج نده.
تمام اتفاقات را به خدا بسپار و زندگی را همین جوری که هست و نیست بپذیر!
البته این نوع پذیرش به این معنا نیست که دست روی دست بگذاری و سعی و تلاش نکنی، بلکه منظور این است که دست از مقاومت و لجبازی برداری. هر موقع که ناراحتی، غم و غصه و یا هر نوع حال و هوای منفی در تو ایجاد شد، باید بدانی که در برابر چیزی در زندگی مقاومت میکنی و به خودت و کائنات میگویی که یک جای کار اشکال دارد و نباید این چنین باشد.
مقاومت کردن امری بیهوده است، چون هیچ وضعیتی را تغییر نمی دهد و از قضا باعث میشود انرژی منفی ایجاد شود و به دنبال آن انرژی منفی بیشتری را در زندگی جذب کنی.
تو فقط دو راه پیش رو داری:
١. در مقابل زندگی جبهه بگیری و مقاومت کنی؛ که در این صورت مدام غمگین و پریشان خاطر و مأیوس خواهی بود.
۲ زندگیت را دربست همان طور که هست بپذیر! به این هم فکر نکن که اگر زندگیت جور دیگری بود خوشبخت تر بودی. وقتی در زندگی دست از مقاومت برداری، خودت را از شر تمام حال و هوای منفی خلاص خواهی کرد.
کلمه ی «باید» را از زندگی ات حذف کن.
روزی چند بار کلمه ی «باید» را به زبان میآوری؟ مثال: «باید وضعیت من
این جور باشد.»، «باید فلانی به حرفم گوش دهد.»، «باید فوری جوابش
بدهم» و هزاران «باید» دیگر!! در واقع با استفاده از «بایدها است که چگونگی موقعیتها، افراد و غیره را توصیف میکنی. حواست باشد که همین کلمه ی ساده ولی قوی، انرژی منفی تولید میکند.
دست از کنترل بردار.
حتماً تو هم مثل مردم تمایل داری همه چیز را در زندگیت کنترل کنی. زمانی که احساس مقاومت به تو دست داد، بدان که این احساس نشانه ی کنترل کردن وضعیت و یا فرد است. این حقیقت را بپذیر که میتوانی فقط روی خودتکنترل داشته باشی نه دیگران.
اگر در زندگی محکم به چیزی بچسبی و در برابرش استقامت به خرج دهی و رهایش نکنی، نتیجه این میشود که صرفاً همان را به میزان بیشتری در زندگی جذب خواهی کرد. حواست باشد زمانی که حال و هوای منفی در تو ایجاد شود، یعنی اینکه در برابر چیزی مقاومت میکنی. پس آن را به امان خدا رها کن. همین رهایی باعث میشود که به طور خودکار انرژی منفی تو به انرژی مثبت تغییر کند. یادت باشد: مادامی که در زندگی در برابر موردی
جبهه بگیری، همان مورد را هم بیشتر جذب میکنی. پس آن را رها کن و این
حقیقت را بپذیر که: زندگی همین است و باید همین گونه قبولش کنی.
دفعه ی بعد که در مورد وضعیتی و یا از فردی ناراحتی، عصبانیت، دمغی و دلخوری را حس کردی از خودت بپرس:
«در مقابل چه چیزی مقاومت میکنم؟» فوری باید بفهمی که در حال کنترل کردن نتیجه هستی. پس مقاومت نکن و اوضاع را همان طور که هست یا نیست، رها کن.
مثال: اگر به کسی بدهکار هستی، به جای اینکه در این مورد مدام حال و هوای بدی داشته باشی و خودخوری کنی و در وضعیتی هم باشی که هیچ کاری از دستت برنمی آید، این حقیقت را بپذیر که فعلاً در این مورد نمی توانی جبهه گیری کنی و استقامت به خرج دهی. برای خودت خوب یا بد بودن قضیه را تعبیر و تفسیر نکن و هیچ برچسبی به آن نزن. این کار باعث می شود که تمام انرژیهای منفی و مأیوس کننده را از اطراف موقعیت کنار بزنی و راه را برای جاری شدن انرژی نجات بخش مثبت باز کنی.
______
نویسنده: نفیسه معتکف
منبع: کتاب خوشبختی ات باش
___________