آموزههایی برای بهتر زیستن
پند حکیم محض ثوابست و عین خیر
فرخنده بخت آنکه به سمع رضا شنید
«حافظ»
“آموزههایی برای بهتر زیستن”
من آموختهام وقتی کسی چیز ناخوشایندی دربارهی من میگويد، من باید به گونهای زندگی کنم که هیچکس آن را باور نکند.
من آموختهام اکثر چیزهایی که باعث دلنگرانی من است، هرگز رخ نمیدهد.
من آموختهام که هر دستاورد بزرگی، روزگاری غیر ممکن به نظر میرسیده است.
من آموختهام که بزرگترین مبارزه در زندگی این است که تصمیم بگیرید چه چیزی مهم است و از بقیهی چیزهای دیگر صرف نظر کنید.
من آموختهام که بدون ریسک کردن، شما نمیتوانید یک قهرمان شوید.
من آموختهام که در شمارش اهانتهایی که دیگران به من میکنند، خیلی سریع هستیم؛ اما به ندرت دربارهی لطمهای که من به دیگران وارد کردهام، میاندیشم.
من آموختهام که یک معیار اخلاقی به اندازهی یک قطب نما قابل اعتماد است.
من آموختهام که شما نباید خود را با بهترین کاری که دیگران میتوانند انجام دهند، مقایسه کنید، بلکه با بهترین کاری که خودتان میتوانید انجام دهید، مقایسه کنید.
من آموختهام که شما نمیتوانید به کسی پول بدهید تا برای شما تجربه کسب کند.
من آموختهام بهترین کاری که پدر یا مادر میتواند انجام دهد این است که فقط نیمی از کار را انجام دهد.
من آموختهام که مردم به خودشان اجازه میدهند فقط آن اندازه موفق باشند که فکر میکنند سزاوارش هستند.
من آموختهام که اگر شما بدترینها را در زندگی و مردم جستجو کنید، آن را پیدا خواهید کرد. ولی اگر به دنبال بهترینها باشید، آن را هم پیدا خواهید کرد.
من آموختهام که جذابیت؛ برخورداری از رفتاری مثبت، همدلی و همیاری با دیگران است و کاری به جراحی پلاستیک صورت و دماغ ندارد.
من آموختهام که موفق بودن در محیط کار اگر به معنای شکست در خانه باشد، بیارزش است.
من آموختهام شخصی که میگوید نمیتوان این کار را انجام داد از بودن شخص دیگری که همان کار را انجام میدهد، متحیر میشود.
من آموختهام جدیت در کار، مقصد را نزدیک تر میکند.
من آموختهام که مردم با من همانگونه رفتار میکنند که من به آنها اجازه میدهم.
من آموختهام که اگر کودکی در خانه مورد محبت و توجه قرار نگیرد، سراغ آن را در جای دیگر میگیرد.
من آموختهام آنچه کودک در خانه میآموزد تا لحظه مرگ با وی خواهد بود.
من آموختهام که هر چند ممکن است برای عیبجویی و غرغر کردن دلیلی وجود داشته باشد، ولی هیچگاه وضع را تغییر نمیدهد.
من آموختهام که اگر مشکلی وجود نداشته باشد، فرصت و موقعیتی هم وجود ندارد.
من آموختهام که اگر واقعاً میخواهید کار مثبتی برای فرزندانتان انجام دهید، باید زندگی زناشویی خود را بهبود بخشید.
من آموختهام که یا شما رفتار خود را کنترل میکنید یا آن شما را کنترل میکند.
من آموختهام که اگر میخواهم شرایط و موقعیتهای زندگیم بهتر شود مـن هـم باید بهتر شوم.
من آموختهام که مادر خوب بودن، بهترین شغلی است که یک زن تاکنون داشته است.
من آموختهام که نحوهی رفتار مردم با من، بیشتر انعکاس نحوهی نگرش آنها نسبت به خودشان است تا نحوهی نگرش آنها نسبت به من.
من آموختهام که تمام زنان دوست دارند گل هديه بگیرند، به ویژه وقتی که دلیل به خصوصی وجود نداشته باشد.
من آموختهام که بیشتر اوقات، نگرانیها جانشینی برای عمل است.
من آموختهام که هنگامی فرا میرسد که باید از غمگساری به خاطر مرگ عزیزی دست کشید و به زندگی خود پرداخت.
من آموختهام که شما باید زندگی خود را سرشار از تجارب و نه عذر و بهانه کنید.
من آموختهام که درون هر شخص بدی، شخص خوبی هست که سعی میکند بارز شود.
من آموختهام که اگر شما خود را و آنچه که هستید، دوست داشته باشید، آنوقت با هر کسی که آشنا میشوید، صرفنظر از اینکه چه کسی است او را دوست خواهید داشت.
من آموختهام که داشتن همسری مهربان و وفادار، بزرگترین سرمایهی زندگی یک مرد است.
من آموختهام که هر وقت خشمگین بودم بدترین تصمیمات را گرفتهام.
من آموختهام که هر چیز بزرگتری بهتر نیست و هر چیزی که سریعتر پیش میرود لزوماً پیشرفت نیست.
من آموختهام که اکثر مردم در برابر هر تغییری مقاومت نشان میدهند. ولی این یگانه چیزی است که باعث پیشرفت میشود.
من آموختهام که انتقام گرفتن، فقط اجازه میدهد تا افرادی که به شما لطمه زدهاند به شما بیشتر لطمه بزنند.
من آموختهام که اگر از خودتان بهترینها را ارائه نکنید، نباید از زندگی انتظار بهترینها را داشته باشید.
من آموختهام که مقام را میتوان خرید، ولی احترام را باید بدست آورد.
من آموختهام که وقتی شما واقعاً نمیخواهید کاری انجام دهید، برای مطالعه دربارهی آن، جلسه تشکیل میدهید.
من آموختهام که یک معاملهی خوب است که برای هر دو طرف معاملهی خوبی باشد.
من آموختهام که مهم نیست چه اتفاقی برای مردم میافتد، مهم این است که آنها دربارهی آن، چه میکنند.
من آموختهام اگر چیزهای جدیدی را امتحان نکنی، چیز جدیدی نمیآموزی.
من آموختهام که تشویق یک آموزگار خوب، میتواند زندگی شاگردی را دگرگون کند.
من آموختهام که شما همیشه باید عزیزان خود را با کلمات مهرآمیز و مملو از عطوفت ترک کنید؛ زیرا ممکن است این آخرین باری باشد که شما آنها را میبينيد.
من آموختهام که وقتی کسی میگويد موضوع بر سر پول نیست بلکه برسر اصول است، معمولاً موضوع بر سر پول است.
من آموختهام که هر چقدر شخص احساس گناه بیشتر میکند، نیاز بیشتری دارد تا دیگران را مقصر بداند.
من آموختهام راز شاداب پیر شدن در این است که هرگز شور و اشتیاق خود را برای آشنا شدن با افراد جدید و دیدن مکانهای جدید از دست ندهید و در نهایت من آموختهام که هنوز چیزهای زیادی هست که باید بیاموزم.
خدايا!
من آموختهام با تو بودن چقدر آسان است
من آموختهام در کنار تو بودن یعنی همهچیز من آموختهام با یاد تو بودن یعنی اندیشیدن در عمق
من آموختهام تو را صدا کردن یعنی آرامش خاطر
خدایا کمکم کن تا بیاموزم این زندگی را، که تو به من
هدیه کردهای، شاداب تر و سالم تر بسازم
و خدایا من آموختهام که در هر لحظه به درگاه تو
نیایش کنم و شکرگزار دریای بیکران رحمت تو باشم
“جکسون براون”
کتاب: به بلندای فکرت پرواز خواهی کرد
نویسنده: مسعود لعلی
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.