رفتار والدین در برخورد با فرزند
اصلاح رفتار والدین اولین عامل موثر در تعامل با فرزند
وقتی در کنار فرزند نوجوانتان نیستید نمیتوانید رفتارش را کنترل کنید. وقتی هم با او هستید، شاید فقط کمی بتوانید او را کنترل کنید.
اما چیزی که میتوانید کنترل کنید، رفتار خودتان است، رفتار خودتان تنها چیزی است که می توانید آن را کنترل کنید. پس عاقلانه است که رفتار نابجا را کنار بگذارید و شیوههای رفتاری سودمند را در پیش بگیرید.
هر آدمی مثل شما که نمی تواند با فرزند نوجوانش، یا برخی از اطرافیانش کنار بیاید، ناخشنود است.
این حالت ذهنی و ناراحتی در فرزند نوجوان شما یا هرکسی که به اندازه دلخواه نمیتوانید با او کنار بیاید، وجود دارد.
وقتی ناخشنودیم اولین فکری که به ذهنمان خطور می کند این است که باید کاری بکنیم.
پدر یا مادری که از فرزند نوجوانش ناخشنود است همیشه میخواهد با انجام عملی قهر آلود، فرزندش را عوض کند.
والدین معمولاً تهدید، تنبیه و تطمیع را انتخاب می کنند. شما ممکن است فکر کنید حبس کردن دختر نوجوانتان در خانه اشکالی ندارد حتی اگر بی تاثیر باشد. تصور می کنید اگر این عمل را بیشتر و بیشتر انجام دهید، موثر واقع می شود.
اگر همان کاری که پدر و و مادرتان با شما انجام داده اند با فرزندتان انجام دهید چیزی تغییر نخواهد کرد. رفتارهای قهر آمیز بر مبنای پرخاشگری و تنبیه بر تغییر رفتار فرزندان و اصلاح تفکر آنها تاثیری ندارد.
به کارگیری مشورت و همراهی والد – فرزند در تصمیم ها
فرزندان با ورود به دوره نوجوانی می خواهند احساس استقلال داشته باشند و از این طریق شایستگی خود را ثابت کنند. والدین با تاکید و توجه بر این حس فرزندشان و به کارگیری مشورت در کارها با فرزند می توانند آنها را با خود همراه کرده و خود را نیز در انتخابهای فرزند دخیل کنند.
وقتی نمیتوانید با فرزند نوجوانتان، همسرتان یا هر آدم دیگری کنار بیایید او را مجبور نکنید قبول کند شما راست می گویید و او اشتباه می کند.
مشکل این نیست که چه کسی راست می گوید و چه کسی اشتباه می کند. سعی کنید کل ماجرای خود و فرزندتان را در نظر بگیرید و انتخاب عاقلانه ای داشته باشید.
برای آنکه او را قانع کنید شاید حق با شماست، نیازی نیست این قدر به او فشار بیاورید، بلکه سعی کنید به روایت او از ماجرا گوش دهید.
بد نیست به او بفهمانید که نمیخواهید قدرت را قبضه کنید و می خواهید قدرت را با او تقسیم کنید.
اگر این جمله ساده و موثر را بپذیرید
که هرکاری را که انجام می دهیم، انتخاب می کنیم و هیچکس شما را وادار نمی کند فلان حرف را بزنید یا فلان عمل را انجام دهید، دیگر نخواهید گفت
«او باعث شد این کار را انجام دهم».
برعکس، اگر به آخرین باری که با فرزند نوجوانتان خشمگینانه برخورد کردید فکر کنید، می بینید همان استدلال پدر و مادرتان را به کار بردهاید که شما را مجبور می کردند از خانه بیرون نروید. اگر برای کاهش چالشها با فرزندتان و انجام امور مختلف روزانه بر مبنای تصمیمات مشترک و استفاده از عقاید فرزندتان اقدام کنید کمک زیادی به تسهیل در روابطِ خود کرده اید.
در این شرایط هم شما و هم فرزندتان، احساس خشنودی و حال بهتری خواهید داشت.
.
اگر به بخش روانشناسی تربیتی علاقمند هستید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.