تأثیر منفی روابط بد
از دست بچه هایتان به مرز جنون رسیدهاید. والدین تان بیش از اندازه متوقع اند. مدیرتان آدم بی شعوری است. همسرتان شما را درک نمیکند. صمیمی ترین دوستتان هیچ وقت به شما زنگ نمیزند.
هر چندوقت یک بار از دست کسانی که در زندگی تان هستند احساس ناراحتی یا ناامیدی میکنید و یا از کوره در می روید؟
جواب این پرسش مهم است، چون مشکلات در روابط علت اصلی ناخشنودی افراد در زندگی است.
گفت و گوهای ناخوشایند را در ذهنمان مرور میکنیم و ساعت ها به دلیل یک مشکل پیش پا افتاده غصه میخوریم. یا به دوستان و کسانی که دوستشان داریم بی اعتنایی و احساس تنهایی، انزوا و دوست داشته نشدن میکنیم.
روایت های ذهنی غلطی از دیگران داریم و افکار و رفتارهایی به آنها نسبت میدهیم که شاید واقعیت داشته یا نداشته باشند، ولی به هر حال عذابمان میدهند و برایمان طاقت فرساند.
درست است که در ارتباط با دیگران سوءتفاهم اجتناب ناپذیر است. ولی اگر حس میکنید بیشتر تعاملاتی که با دیگران دارید از لحاظ احساسی برایتان طاقت فرساند، پس باید به دنبال راهی باشید که یا این روابط را بهبود بخشید یا عده ای را از زندگیتان حذف کنید.
تصور کنید که در رابطه با افرادی که در زندگیتان هستند هیچ اضطرابی نداشته باشید.
به هم ریختگی ذهنی تان چقدر کمتر میشود؟
چقدر بیشتر انرژی دارید که میتوانید صرف کارهای سازنده و مثبت کنید؟
با اینکه افراد حاضر در زندگی ما شاید باعث پریشانی فکری مان شوند، ولی روابط صمیمانه از اساسی ترین مؤلفههایی است که منجر به خوشبختی بلندمدت میشود.
آیا داشتن روابط بسیار خوب خوشبختی میآورد؟
یکی از طولانی ترین بررسیهایی که دربارهی خوشبختی انجام شده است پژوهش هاروارد دربارهی پیشرفت بزرگسالان است که پیش از این «پژوهش بزرگ دربارهی سازگاری اجتماعی» نام داشت. از سال ۱۹۳۷، پژوهشگران هاروارد به بررسی این موضوع پرداخته اند که چه چیزی باعث احساس خوشبختی در ما میشود. برای این بررسی، ۲۶۸ مرد را که در اواخر سالهای ۱۹۳۰ وارد دانشگاه هاروارد شدند زیر نظر گرفتند. این افراد را طی دوران جنگ، کار، ازدواج، طلاق بچه دار و نوه دار
شدن و پیری دنبال کردند.
رابرت والدینگر، روانشناس و استاد دانشکدهی پزشکی هاروارد، که در حال حاضر، رهبری این پژوهش را به عهده دارد، میگوید این پژوهش بلندمدت نتیجهی صریح و روشنی داشته است: «روابط صمیمانه و ارتباطات اجتماعی افراد را شاد و سلامت نگه میدارد. این نتیجهی نهایی پژوهش است. کسانی که بیشتر دغدغهی موفقیت را داشتند یا کمتر به ارتباطاتشان توجه داشتند کمتر احساس خوشبختی میکردند. در واقع، انسان بالفطره به ارتباطات فردی نیاز دارد».
چرا روابط تا این حد باعث احساس خوشبختی ما میشوند و در عین حال خستگی ذهنی شدید برایمان به دنبال دارند؟
مسألهی کلیدی این است که صرف رابطه داشتن کافی نیست بلکه مهم این است که روابط با کیفیت بالا داشته باشیم. رابطه ی با کیفیت با شریک عشقی، دوست، عضوی از خانواده یا حتی همکار، شامل موارد زیر میشود:
_اولویت بندی رابطه
_ارتباط باز
_حل سالم اختلافات
_اعتماد و احترام متقابل
_منافع مشترک
_مقداری صمیمیت احساسی و یا فکری
_پذیرش و بخشش
_تماس فیزیکی (در روابط شخصی)
در انتخاب افرادی که در زندگیمان هستند و شیوهای که برای تعامل با آنها انتخاب میکنیم برایمان پیشگیرانه عمل کردن بهتر است. ایجاد، حفظ و پرورش روابط خوب برای سلامت و آرامش ذهن لازم است.
به جای آن که منتظر باشیم دیگران در رابطه تغییر ایجاد کنند، بهترین نقطهی شروع درون خودتان است. حتی اگر لازم است اعضای خانواده، دوستان و همکاران مهارتهای ارتباطی شان را قوی تر کنند، در صورتی که شما شروع به تغییر خودتان کنید از استرس در زندگیتان تا حد زیادی کم میکنید. به هر حال، نمیتوانید دیگران را عوض کنید، فقط روی نحوه ی تعامل خودتان با دیگران و واکنشتان به آنها کنترل دارید.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.