ازدواج، میدان نبرد نیست!
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد.
«حافظ»
سالها پیش، یک برنامهی زندهی رادیویی در شهر لوس آنجلس را اجرا میکردم. گاهی تماسهایی با این برنامه گرفته میشد که مرا دیوانه میکرد. این تلفنها از طرف زنان متاهل بود. یکی از آنان میگفت: “بیست سال قبل، ازدواج کردهام و احساس بدبختی میکنم! چون شوهرم مرا آزار و اذیت میکند و مشروب میخورد و دوست ندارد در رابطه با مشکلاتمان با یکدیگر صحبت کنیم و از این که مشاوره بگیرم و یا نزد روانکاو برویم، سرباز میزند.” پاسخی که به اینگونه تلفنها میدادم همواره یک چیز بود.
در پاسخ میگفتم: «به نظر نمیرسد متأهل باشید.» زن فوری وسط صحبتهایم پریده و میگفت: «نه، نه! به راستی بیست سال است ازدواج قانونی کردهایم و رسماً زن و شوهر هستیم.»
و سپس یک بار دیگر از شوهرش شکایت میکرد. من هم پاسخم را مجدداً تکرار کرده، به او میگفتم: “این یک ازدواج نیست. شما سالهاست از هم طلاق گرفتهاید و فقط قرارداد زندگی مشترک دارید. میتوان گفت شما فقط با هم، هماتاقی هستید!»
ازدواج، میدان نبرد نیست بلکه انس و مهربانی و دوستی است.
هرگاه با همسرتان با احترام و عشق و محبت رفتار نکنید ازدواجتان پایان رسیده است.
وقتی با شوهرتان با بی احترامی و عصبانیت رفتار میکنید دیگر شوهرتان نیست. شاید همچنان با او زیر یک سقف زندگی کنید، ولی دیگر زن و شوهر نیستید. ممکن است سالها طول بکشد تا به لحاظ قانونی نیز به ازدواج خود پایان دهید و طلاق تان را ثبت کنید، اما مهم این است که سالها در طلاق نامرئی به سر بردهاید. هنگامی که قلبهایتان را به روی همدیگر میبندید دیگر تعهدی به یکدیگر ندارید. حقیقت تلخ این است که به راستی زن و شوهرهای واقعی بسیاری را نمیبینم و نمیشناسم. زن و مردهای زیادی را میشناسم که میگويند زن و شوهرند، اما تمام و کمال متعهد و پایبند به یکدیگر نیستند. زندگی روزمرهی آنها تبلور تعهدشان به یکدیگر نیست.
«عاشقانه های باربارا دی آنجلیس»
کتاب: به بلندای فکرت پرواز خواهی کرد
نویسنده: مسعود لعلی
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.