معجزه شکرگزاری (۱۱)
نویسنده: مریم حجتیان ( راهنمای زندگی _ life coach )
حضور هیچ کس در زندگی اتفاقی نیست.
«جایی خواندم انسانهای هم فرکانس همدیگر را پیدا می کنند، حتی از فاصله های دور، از انتهای افق های دور و نزدیک»
با این مقدمه تصمیم دارم موضوعی را با شما خوانندگان فرهیخته در میان بگذارم آنهم نه به عنوان اینکه چیزی را به شما یاد بدهم بلکه به منظور اینکه یک یادآوری تازه ای داشته باشم برای آنچه که میدانیم و هر روزه نیز در زندگی با آن مواجه می شویم.
بسیاری از شما با موضوع قانون جذب آشنا هستید به خصوص از سال ۲۰۰۶ با ورود کتاب راز اثر خانم راندا برن که اعتقاد داشت جهان هستی بر اساس قانون جذب به انسان پاسخ میدهد و هر آنچه که بکاریم همان را درو می کنیم.
یا بهتر بگویم هر فکر تکرار شونده ای که در ذهن بپرورانیم و درباره آن صحبت کنیم همان را باور خود ساختیم و در زندگی روزمره نیز با بازتاب همان روبرو می شویم.
در این گفتار تصمیم ندارم قانون جذب را توضیح دهم، تایید و یا انکار کنم بلکه می خواهم کمی پا فراتر گذاشته و در مورد قانون انرژی و یا ارتعاش و فرکانس صحبت کنم.
وقتی که با مراجعانم صحبت می کنم اغلب از وجود انسانهایی صحبت می کنند که به شکلی رد پای مثبت یا منفی را در زندگیشان به جا گذاشته اند و امروز دیگر خبری از آنان نیست.
گاهی دلخوری هایشان را و یا گاهی دلتنگی هایشان را به میان می کشند. گاهی برایشان بسیار سوپرایز بوده است که شخصی در برهه ای از زمان در یک ایستگاه اتوبوس سوار شده و در کنار صندلی او نشسته و فقط با یک جمله یا آدرس مسیر زندگی اش را به طور کلی عوض کرده است.
یا فردی که فقط در اثر یک حادثه خوب یا بد و یا یک اتفاق با او برخورد کرده و الان شریک زندگی عاطفی، کاری و مالی اوست و چگونه به شکل خوب یا بد زندگی اش را تحت الشعاع قرارداده است. به همین دلیل با خود اندیشیدم که کمی در این باره گفتگو کنیم زیرا ممکن است برای شما هم به نوعی قابل تامل و تفکر باشد.
اینجا دو دیدگاه را بررسی می کنیم یکی علمی و دیگری معنوی
محققین و پژوهشگران که بر روی کارکرد مغز کار می کنند در اثر آزمایشاتی به این نتیجه رسیده اند که افکاری که انسانها از خود ساطع می کنند می تواند در بازیافت دستاوردهایشان اثر گذار باشد. حتی تمام موجودات در جهان هستی قابلیت تبادل ارسال و دریافت انرژی را دارند.
مثال: افراد زیادی تحقیق کرده اند و آزمایش زیر را انجام داده اند: کافیه یک پرتغال را به دو نیمه مساوی تقسیم کنید و در دو شیشه تمیز قرار دهید و درب آن را ببندید.
روی یکی از آنان برچسب کلمات و جملات مثبت و امید بخش و شاد و روی دیگری کلمات و جملات منفی و غم انگیز و رنج آلود بزنید. و هر روز این جملات را برای هرکدام روزانه تکرار کنی.
پس از چند روز متوجه می شوید که چگونه پرتقال با جملات مثبت تازه و سالم مانده است و پرتقال شیشه دیگر کپک زده و بو گرفته است.
مثال دیگری وجود دارد که دانشمندان محیط زیست متوجه شدند نهنگی سالها تنها می زیسته و آنان برای اینکه زیست بوم نهنگها را حفظ کنند باید به تحقیق بیشتری می پرداختند.
آنان پس از بررسی های فراوان متوجه شده اند که این نهنگ فرکانس و ارتعاشی از خود ساطع می کند که با زیست بوم سایر نهنگ ها همخوانی ندارد و از اینرو تنها مانده است.
امروزه در جهانی زندگی می کنیم که خوشبختانه دسترسی به اطلاعات و منابع بسیار است و در این مقول از طرق مختلف علمی فلسفی معنوی بسیار به آن پرداخته شده است.
ما معمولا به موضوع مقاله امروز باور داریم اما در برخورد با اتفاقات و افرادی که سر راهمان قرار می گیرند از ریشه اتفاق غافل می شویم و در بستر خوب یا به ظاهر بد رابطه، گیر می کنیم و غر و ناله و سرزنش و …. خود و یا دیگران را آغاز می کنیم.
راهکاری که من به آن باور دارم این است که در برخورد با جهان پیرامون خود آگاهانه عمل کنیم و چند وقت یکبار خودمان را در بین افرادی که با آنان در ارتباط هستیم بسنجیم.
از خود بپرسیم
- آیا در جهان فکری من چنین فردی جایی برای اثر گذاری در زندگی من وجود دارد؟
- آیا حضور این فرد مرا به مسیر رشد و تکامل می رساند؟
- چگونه فکری را در سر می پروراندم که با چنین فردی ملاقات نموده ام و اینک مسولیت من در ادامه ارتباط با این فرد چیست؟
این سوالات می تواند به شما کمک کند که مسیر ارتعاشی و هم فرکانسی خود را در بین همنشینان خود بیابید.
اگر میخواهید ادامه این مطلب را بخوانید ماه خاتون را دنبال کنید و از مقاله بعدی ما در هفتههای بعدی دیدن کنید.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.
روی لینک زیر کلیک کنید.
گردآوری: صبا طاهری