کد گیاس، بازی سیاست

 در انیمه, سینما و تئاتر, فرهنگ و هنر

کد گیاس به‌ لطف داستان‌سرایی جذاب و هوشمندانه‌ی خود توانسته است که نام خود را به‌عنوان اثری کلاسیک و یکی از بهترین محصولات صنعت انیمه‌ی ژاپن در اکثر محافل و فهرست‌ها مطرح کند. با معرفی و بررسی این انیمه همراه ماه خاتون باشید.

 عنوان اصلی: Code Geass: Hangyaku no Lelouch

 اسم فارسی: کدگیاس

 براساس فیلم‌نامه‌ای اورجینال

 ژانر: اکشن، نظامی، علمی-تحیلی، قدرت‌های ماورایی، درام، مکا

  کارگردان: Gorou Taniguchi

 فیلم‌نامه: Ichirou Ookouchi ،Yuuichi Nomura

 محصول: استودیو Sunrise

 فصل اول: ۲۵ قسمت ۲۴ دقیقه‌ای

 فصل دوم: ۲۵ قسمت ۲۴ دقیقه‌ای

  ۶ اکتبر ۲۰۰۶ تا ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۷ – ۶ آوریل تا ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۸

خلاصه‌ی داستان:

در سال ۲۰۱۰ امپراطوری بزرگ بریتانیا موفق می‌شود با تقویت خیره کننده‌ی نیروهای نظامی‌اش خود را به قدرتمند‌ترین کشور دنیا تبدیل کند. این اقدام آغازگر فصلی جدید در کتاب استعمارگری و کشورگشایی‌ حکومت این امپراطوری می‌شود. یکی از اولین قربانیان آتش جنگ برافروخته شده توسط بریتانیا، کشور ژاپن است. ژاپن که قادر نیست در مقابل پیشرفت‌های نظامی چشم گیر بریتانیا از خود دفاع چندانی نشان دهد. سریعا سقوط می‌کند و منطقه‌ی ۱۱ نام می‌گیرد.

کد گیاس، بازی سیاست، ماه خاتون درباره لولوش

لولوش لمپروژ، دانش آموز با هوشی که در منطقه‌ی ۱۱ سکونت دارد. ناخواسته در میان نزاع گروهی از سربازان بریتانیایی و نیروهای مقاومت و شورشی منطقه‌ی ۱۱ قرار می‌گیرد. او به‌لطف ملاقات ناگهانی با دختری مرموز به اسم سی سی موفق به فرار از مهلکه می‌شود. زنده ماندن اما تنها ارمغان ملاقات لولوش با این دختر نیست. سی سی توانایی ماورایی عجیبی به نام «گیاس» یا «قدرت شاهان» را به لولوش اهدا می‌کند. لولوش که از ذکاوت بالایی برخوردار است. سریعا پرده از راز این توانایی جدید ترسناک خود برمی‌دارد؛ او حالا می‌تواند تنها با فرمان داد یک بار هر کس را به اجرای هر آنچه می‌خواد وادار کند. لولوش حالا مسرور از قدرت جدیدی که به‌دست آورده. نام زرو را برای خود برمی‌گزیند و سوگند یاد می‌کند که یک بار برای همیشه انتقام خود را از بریتانیا بگیرد.

کدگیاس، یکی از بزرگ های ژاپن

با اینکه چیزی حدود سه دهه از انتشار Code Geass می‌گذرد. این مجموعه کماکان یکی از بزرگ‌ترین‌ها در ژاپن است. نه‌تنها هر ساله اسپین آف‌ها و فیلم‌های جدیدی از این مجموعه معرفی می‌شود. بلکه فروش و محبوبیت بالای آن‌ها باعث شده که حالا حالاها فکر روی قفسه رفتن این مجموعه به ذهنمان نرسد. در این مطلب نگاهی به دو فصل اول و اصلی این مجموعه می‌اندازیم. و به این پرسش که چه چیزی Code Geass را به اثری کلاسیک و ماندگار تبدیل کرد پاسخ می‌دهیم.

چگونه این مجموعه بعد گذشت این همه مدت هنوز حرفی برای گفتن دارد؟

کدگیاساز جغرافیایی جدید و قدرت‌هایی کم و بیش متفاوت و با پتانسیل برخوردار است. دلیل اصلی را باید در نقطه قوت اصلی دو فصل Code Geass: Hangyaku no Lelouch جست و جو کنیم. درست از همان قسمت اول،‌ Code Geass خود را به‌عنوان انیمه‌ای معرفی می‌کند که داستان خود را با پیچش‌های مکرر به پیش می‌برد. کد گیاس اثری نیست که بگذارد بیننده نفس راحتی بکشد. و درواقع کمتر قسمتی در این مجموعه وجود دارد که بتوان از آن به‌عنوان نقطه‌ی آسایش نام برد. در قسمت‌های اولیه‌ی انیمه سؤال‌های متعددی پیرامون مسائلی همچون دلیل به قتل رسیدن مادر لولوش، ماهیت اصلی سی سی یا دلیل رفتار خاص برخی شخصیت‌های فرعی مثل سوزاکو مطرح می‌شود. صد البته که انیمه به مرور پاسخ اغلب این پرسش‌ها را می‌دهد، اما به سرعت آن‌ها را با معماها و نکات تامل برانگیز جدید جایگزین می‌کند.

کد گیاس، بازی سیاست، ماه خاتوناتحادها و دشمنی‌های جدیدی در بخش‌های مختلف داستان شکل می‌گیرد. مهره‌هایی از تمام طرفین نزاع حذف و مهره‌هایی جدیدتر و اغلب خطرناک‌تر جانشین آن‌ها می‌شوند. گیج کردن بیش از حد بیننده و لغزش در شخصیت پردازی از معضلات مهمی هستند. که دامن گیر آثاری با این میزان پیچش داستانی می‌شوند. بیش از حد پیچیده کردن چرخش‌های داستانی این چنینی می‌تواند رشته‌ی داستان را از چنگ بیننده درآورد و عدم پرداخت صحیح و درخور شخصیت‌ها موجب عدم ارتباط گرفتن بینندگان با ایشان و نهایتا کم‌رنگ شدن حاصل وقایع مختلف داستانی می‌شود.

اهمیت دادن این مجموعه به بینندگان

خوشبختانه کد گیاس خوب می‌داند که الزام طی شدن این مسیر پر پیچ و خم، همراه شدن بینندگان با شخصیت‌ها و اهمیت دادن ایشان به آن‌هاست. ازاین‌رو داستان از هرآنچه این مسیر را ممکن است دشوار کند می‌پرهیزد. داستان با وارد کردن شخصیت‌هایی فراوان به یک ساب پلات، مانعی بر سر راه پرداخت صحیح احساسات ایشان قرار نمی‌دهد. و هیچ‌گاه شخصیت‌ها نسبت به خود وقایع در اولویت دوم قرار نمی‌گیرند. این خط فکری داستان را وادار می‌کند که تا حد ممکن در قلمرو امنی که در دست دارد قدم بگذارد. و از بیش از حد پیچیده کردن حقایق پشت پرده و اختصاص دادن زمان زیادی به تک گویی‌هایی در باب پیچش‌ها پرهیز کند. این رویکرد شاید ارمغان آور شوکه کننده‌ترین پیچش‌های تاریخ سینما نباشد. اما در حفظ ضرب آهنگ روایت و جلوگیری از افت کیفی اثر در طول مسیر معجزه وار عمل می‌کند.

مبارزات رباتیک

یکی از مسائلی که ممکن است باعث شود Code Geass جایی در فهرست تماشای بسیاری از بینندگان و طرفداران انیمه‌ها نداشته باشد. مبارزات روباتیک و به‌طور کلی برچسب ژانر مکاست. در مقایسه با ژاپن، نبردهای ربات‌های غول پیکر آنقدرها هم در سایر کشورها، به‌خصوص کشور ما، از محبوبیت بالایی برخوردار نیست. ولی اجازه ندهید که این ساب ژانر به‌تنهایی تصویری که از این اثر در ذهن دارید را تشکیل دهد. شاید پنجه افکنی ربات‌های بزرگ بخش قابل توجهی از مبارزات در این انیمه را به خود اختصاص دهد. اما در Code Geass ما با یک اثر مکای کلاسیک مواجه نیستیم؛ چاشنی قدرت‌های ماورایی الهام گرفته شده از ژانر شونن به خوبی رنگ و بویی تازه به این دسته از مبارزات افزوده است.

وجود قدرت گیاس به‌عنوان بخش مهمی از داستان، جذابیتی دو چندان به سکانس‌های اکشن می‌دهد؛ این توانایی‌ها ابزاری قدرتمند در دستان شخصیت‌های باهوش داستان هستند و به اشکالی خلاقانه در روند و نتیجه‌ی مبارزات تاثیر می‌گذارند. صد البته این مسئله را نیز باید در نظر داشت که جنگ‌های تن به تن این اثر، هر چند که جذاب و دیدنی طراحی شده‌اند، اما نسبت به نبرد ذهن‌ها کم‌رنگ‌ترند و در جایگاه دوم قرار دارند؛ نبردهای اصلی در این انیمه در پشت میدان جنگ و با ذهن جنگیده می‌شوند.

کد گیاس، بازی سیاست، ماه خاتونتلاش های کارگردان این انیمه

گورو تانیگوچی، کارگردان توانمند Code Geass، تمام سعی خود را می‌کند که داستان را در هر لحظه جذاب و دیدنی نگه دارد، برای همین کمتر صحنه‌ای در طول دو فصل انیمه دیده می‌شود که بتوان از آن با عنوان فیلر یاد کرد. این انیمه بیشتر از آنکه بخواهد مستقیم تمام وقایع را با نظم و پیشگو وار در راستای رسیدن پایان عظیم داستان آماده کند، تمرکز خود را روی خلق زیر داستان‌های جذاب می‌کند؛ شکل گیری روابط عاطفی، رقابت‌ها و دشمنی‌هایی که در میانه‌ی این جنگ بی رحم شکل می‌گیرد، نیروی محرک اصلی Code Geass به سوی جلوست. این پویایی شخصیت‌ها بسیار بهینه و در حین وقوع اتفاقات رخ می‌دهد و ازاین‌رو لطمه‌ای به ریتم داستان و جذابیت کشمکش‌ها زده نمی‌شود.

فصل دوم این انیمه

فصل دوم این انیمه، برخی از نقاط قوت داستان فصل اول را دوباره به بازی وارد و سعی می‌کند آن‌ها را تقویت کند. این تکرار را می‌توان یکی از نقاط کمتر درخشان انیمه دانست. استفاده از عنصر فراموشی برای تکرار مهیج‌ترین آرک‌های شخصیتی را تنها می‌توان به تنبلی در نگارش ربط داد. چند قسمت دیگر نیز در این فصل کاملا از فضا و دنیای انیمه جدا می‌شوند و ساب پلاتی را به تصویر می‌کشند که نکته‌ی قابل توجهی برای داستان به ارمغان نمی‌آورند.

آرک معرفی و پرداختن به پشت زمینه‌ی شخصیت منفی اصلی نیز در ارائه‌ی نکات داستانی جدید و به یاد ماندنی عملکرد آنچنان قدرتمندی ندارد و مسیری کم و بیش کلیشه‌ای را طی می‌کند. با وجود نکات مذکور اما در سایر زمینه‌ها فصل دوم هر آنچه فصل اول انجام داد را کم و بیش بهتر انجام می‌دهد و در قسمت‌های منتهی به پایان داستان در تمامی عناصر به اوج خود می‌رسد.

———————————-

اگر از این مقاله لذت بردید از مقاله قبلی ما نیز دیدن کنید.

شبح درون پوسته

Maahkhatoon97

Recommended Posts

نظرات و پیشنهادات

تماس با ما

برای تماس با ما لطفا از طریق فرم زیر ایمیل بزنید.

Not readable? Change text. captcha txt