میزان خطر را بسنجید
وقتی در معرض حادثهٔ ناخوشایندی قرار میگیرید، با تأمل و به طور جدی در نظر بگیرید بدترین اتفاقی که ممکن بود بیفتد چیست.
با مستقیم نگاه کردن به این اتفاق بسیار بد محتمل،
به خودتان فرصت میدهید که با منطق سالم به حادثهای که هماکنون رخ داده فکر کنید.
حداقل این به بدی آن حادثهٔ محتمل نیست.
«برتراند راسل»
دوستم آنت یکی از معتدل ترین آدمهایی است که میشناسم. او را در بسیاری شرایط مختلف نظاره کردهام، هم در اجتماع و هم در کار. به نظر میرسد که وقار و آرامش او پایانی ندارد. این همه شاخصتر میشود اگر بدانید که او به یک بیماری کلیوی بدخیم هم مبتلاست که نیاز به دیالیز هر روزی دارد اما او با اعتماد به نفسی متعالی از عهدهٔ این بیماری و سایر امورات زندگیاش برمیآید.
یک روز از او پرسیدم رمز موفقیتش چیست؟!
او توضیح داد: « وقتی میبینم که دارم خونسردی ام را از دست میدهم، وقتی فشار زیاد میشود، از خودم میپرسم: اگر وقت کافی نداشته باشم که از عهدهٔ این مشکل بربیایم، بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ یا اگر مسئله خارج از اختیار من باشد، مثل گیر کردن در ترافیک، از خودم میپرسم: اگر دیر برسم بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ یا اگر لوله کش به قولش عمل نکند و امروز برای تعمیر لوله توالت نیاید، حداکثر چه خواهد شد؟
تقریبا همیشه پاسخ این است که اتفاق مهمی نخواهد افتاد! پس اگر من ده دقیقه دیر برسم یا کس دیگری را پیدا کنم که لولۀ توالتم را تعمیر کند، چه خواهد شد؟ من فهمیدهام که مشکلاتی که به این ترتیب به وجود میآیند در مقایسه با احساس تشنج و هیجانی که در اثر تلاش برای انجام دادن قطعی همهٔ کارها به خودم تحمیل میکنم، هیچ است ».
آنت زن عاقلی است. روش صبر او بسیار صریح است. او کاری را میکند که در تجارت به آن « تجزیه و تحلیل خطر » میگویند.
با نگاهی حساب شده به خطراتی که ممکن است در صورت دیر رسیدن در معرض شان قرار بگیرد، چیزی که معمولاً در مییابد همان چیزی است که من و شما هم اگر همین کار را بکنیم درخواهیم یافت: این که خطر چندانی در پیش نخواهد بود. مشکل این جاست که تحت فشارهای چنان سخت کار میکنیم که گویی در شرایط مرگ و زندگی قرار داریم.
« تجزیه و تحلیل خطر » حتی در شرایط خطیر هم مفید است.
ایلین مک آرتور بیست و چهار ساله عاشق قایقرانی بود. اخیراً این زن جوان انگلیسی وارد مسابقات جهانی وندی شد، مسابقهای انفرادی دور دنیا، در مقابل بعضی از برجسته ترین قایقرانان کرهٔ زمین. هیچ کس انتظار نداشت که او مسابقه را به آخر برساند.
به تنهایی و با دقت از کنار پنج کوه یخ گذشت. صفحهٔ زیر و طوقهٔ آب بندی قایقش شکست، تعمیری ناگزیر و خطرناک که باید انجام میداد. در دفتر خاطراتش در خصوص شکستن صفحهٔ زیر قایق نوشت:
« حساس وحشتناکی است وقتی میشنوی که قایق زیر پایت می شکند » درست هزار و دویست مایل پیش از رسیدن به خط پایان، میله ای که دکل قایق را سرپا نگه میداشت شکست و چیزی نمانده بود که قایقش برای همیشه از کار بیفتد.
ایلین با هر چالش تازه، خطر را به دقت تشخیص میداد، انتخابهایش را محاسبه میکرد و با صبوری مشغول تعمیرات میشد. نتیجه چه شد؟ او در مسابقه دوم شد. جوانترین شخص و سریع ترین که تاکنون توانسته است به تنهایی دور کرهٔ زمین قایقرانی کند و دومین کسی که توانسته است این کار را فقط در مدت صد روز انجام دهد.
دفعه بعد که در مورد چیزی تهییج شدید، میزان خطر را محاسبه کنید و ببینید آیا کمک تان میکند دیدگاه تازه ای پیدا کنید.
بدترین چیزی که میتواند اتفاق بیفتد چیست؟ اگر دیدید درجهٔ حرارتتان بالا میرود چون خوب بلدید از همه چیز فاجعه بسازید،
این سؤالات را از خودتان بپرسید: از دید واقع گرایانه، چه قدر احتمال دارد که بدترین حادثه اتفاق بیفتد؟ اگر بدترین چیز اتفاق بیفتد آیا میتوانید آن را از سربگذرانید، یا حتی نتیجهٔ بهتری کسب کنید؟
به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که احتمال وقوع بدترین چیز بسیار کم است و حتی در صورت وقوع خواهید توانست از عهدهاش بربیایید. آگاهی بر این موضوع به شما نفس تازهای را که نیاز دارید، خواهد داد.
______
منبع: کتاب قدرت صبر
نویسنده: ام جی ریان
ترجمه: زهره زاهدی
____________